تبیان، دستیار زندگی
یکی از وظایف روحانیت آگاه در طول تاریخ مبارزه با خرافات و کج اندیشی های حاصله در دین و بالاخره انحرافات در موضوع عاشورا بود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روحانیت برای انقلاب چه کرد؟(2)
روحانیت برای انقلاب چه کرد؟(2)

یکی از وظایف روحانیت آگاه در طول تاریخ مبارزه با خرافات و کج اندیشی های حاصله در دین و بالاخره انحرافات در موضوع عاشورا بود

3- مبارزه با خرافات، تحریف و انحراف در متن دین و جامعه دینی

یکی از وظایف روحانیت آگاه در طول تاریخ مبارزه با خرافات و کج اندیشی های حاصله در دین و بالاخره انحرافات در موضوع عاشورا بود که شهید مطهری از آنها، به عنوان یک دغدغه فکری در کتاب های خود، مخصوصا سه جلد «حماسه حسینی» سخن به میان آورده است، بدین جهت که این وظیفه و نقش روحانیت منحصر به زمان پس از انقلاب نیست، از این مبحث فاصله می گیریم و به موضوع انحراف زدایی و نقش روحانیت در این راستا، در بعد از انقلاب اسلامی می پردازیم.

همه می دانیم که روحانیت آگاه، همواره درصدد آن بوده است که دین و ایمان مبتنی بر احساسات و عواطف مردم را - که حقیقتاً تا دهه های قبل از انقلاب در معرض خطر تحریف و تغییر بود - به ایمانی عمیق و کامل دینی مبدل سازد؛

چیزی نمانده بود که فرهنگ دینداری آنها، به برخی اعمال و عبادات متحجرانه و حب و بغض مفرط و انزوا و عزلت سطحی نگری تبدیل گردد، و آنها را به یک سری اعمال عبادی و فردی محض مشغول سازند وروحانیت مقتدر و آگاه را از محوریت و استقلال دینی و بالاخره مردم، جدا سازند. البته در این راستا، موفقیتهای بسیاری نیز کسب نمودند؛

تا جایی که روحانیت را در جامعه منزوی ساخته و به تخریب وجهه دینی آنها پرداختند و نقش آنها را در جامعه، صرف تعلیم دهنده غسل و وضو و ذکر مصیبت معرفی نمودند.

آنها عزاداریهای مردم را صرف یک مراسم خشک و خالی محدود ساختند و درصدد آن بودند که رفته رفته بین مردم و علمای دین فاصله ایجاد کنند. روحانیت متعهد، به میدان آمد، همه عزم و اراده اش را به کار بست تا اولا، تحریفات و خرافات وارده بر دین و بالاخره انحرافات دینی را در سطح جامعه از میان بردارد و ثانیا، با نزدیک شدن و نفوذ در دل مردم، به اصلاح و رشد دینی آنها بپردازد. و برای این منظور، از هیچ اقدام فرهنگی مانند احیای مساجد و برپایی نماز جمعه ها و وعظ و خطابه در میان مردم و نیز تألیف و انتشار کتاب و بالاخره ایجاد و گسترش نهادهای فرهنگی و اجتماعی، دریغ نورزید.

شهید مطهری با عنایت به این توفیق خاص روحانیت و مسئولیت های آنها در قبال این فهم تأکید فرمودند:

«سر دیگر اینکه روحانیت توانسته است انقلابها را رهبری کند، استقلال است. البته آنها باید در کنار دولت بایستند و آن را ارشاد کنند. آنها باید بر فعالیت دولت نظارت و مراقبت داشته باشند و روحانیت باید در حفظ مساجد کوشا باشند امامت جماعت باید محفوظ بماند. روضه ها و ذکر مصیبتها باید محفوظ بمانند. اما لازم است اصلاح شوند و تحریفات و جعلها و دروغها، از آنها حذف و پیراسته گردد.»

بنابر این روحانیت، از ابتدا در بستر دین، با معضلات فراوان فرهنگی، مانند خرافات، تحریفات و انحرافات مواجه بوده و در راستای اصلاح آن زحمات بسیاری را متحمل شده است همچنین، در این زمینه ها، به نتایج محسوس و ملموسی دست یافته است و واقعا بی انصافی است که در این زمان؛ در حالی که هنوز روحانیت آگاه و متعهد در سنگرهای مختلف فرهنگی به تلاش و فعالیت مشغول است؛ عده ای از اصحاب قلم و نواندیشان متاثر منفک نشده از اصالت دینی و فرهنگی خود آن را به باد انکار بگیرند و درصدد محو و نابودی آن برآیند. ولی مردم آگاه و روشن بین ما که دوران مختلفی را پشت سر روحانیت سپری کردند، می دانند که تنها، قشر روحانیت بزرگوار بود که توانست به اعمال و مقدسات خشک و بی روح ما معنا ببخشد و ما را از شناخت سطحی و اجمالی دین، به معرفت حقیقی آن رهنمون سازد و عزاداریهای ما را که عبارت بود از شمع و دخیل بستن، و گل و قمه بر سرزدن، به روح و فلسفه عاشورا و اهداف و آثار آن واقف نماید، با گفتاری از امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری، این مطلب مهم را که یک مثنوی سخن می طلبد به پایان می رسانیم.

«تردیدی نیست که حوزه های علمیه و علمای متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع، مهمترین پـایگاه محکم اسلام در برابر حملات و انحرافات و کجرویها بوده اند. علمای بزرگ اسلام در همه عمر خود تلاش کرده اند تا مسائل حلال و حرام الهی را بدون دخل و تصرف ترویج نمایند.

مقام معظم رهبری نیز در این باره فرمودند: «روحانیان و علمای دین در طول قرنهای متمادی، تحریف را از ساحت احکام الهی دور کردند و شعله ایمان را در دل مردم برافروختند و آنان را با قرآن کریم و تعالیم اهل بیت عصمت و طهارت آشنا ساختند.

4-مقابله با تهاجم فرهنگی

همانطور كه در بین مطالب قبل اشاره شد، دشمنان قسم خورده دین از خارج و تابعین آنها در داخل این بار از طریق گسترش شبكه های فساد در كشور و نیز انتشار مجلات و شب نامه ها وپخش برنامه های ماهواره ای و اینترنتی و بالاخره گسترش آلات و ادوات ابتذال در میان جوانان به قصد تهی كردن درون آنها از دین بوده اند. و هدف دشمن از این تهاجم فرهنگی، به پوچی كشاندن وانزوای جوانان و جدایی آنها از دین و رهبران دینی است، تا در نهایت به فساد و ابتذال جامعه بیانجامد. دشمن در این راستا از هیچ خیانتی به نسل جوان انقلابی و تكیه به تاریخ درخشان این مرز و بوم و مفاخر و میراث دینی ما دریغ نمی كند. چنانكه رهبر معظم انقلاب سالها قبل، در این باره، زنگ خطر را به گوش همگان نواخت و بارها تأكید فرمود:

«امروز تهاجم فرهنگی عظیمی علیه اسلام است كه ارتباط مستقیمی با انقلاب ندارد و این تهاجم، وسیعتر از انقلاب علیه اسلام است. چیز عجیب و فوق العاده ای است كه با تمام ابعاد فرهنگی و اجتماعی و سیاسی علیه اسلام وارد كاروزار شده است.

اگر چه، این قشر در این راستا از ضعف و كاستی و غفلتهایی نیز برخوردار بوده است، اما نسبت به اقشار دیگر، بیشترین نقش مقابله فرهنگی را در راستای مبارزه با فرهنگ منحط غربی ایفاء نموده است؛ در این مورد می توان به گسترش و فراگیری برنامه های تبلیغ دین از طریق رسانه های جمعی، چاپ و انتشار كتب و مجلات اعتقادی و نفوذ در دل مؤسسات فرهنگی و علمی كشور؛ مانند آموزش عالی، آموزش و پرورش، صدا و سیما، كانونهای فرهنگی و تأسیس تقویت بنیادهای فرهنگی نظیر، سازمان حج، سازمان تبلیغات، بنیاد شهید و ... بالاخره نهادینه ساختن و گسترش فرهنگ مساجد و نماز جمعه ها در سراسر كشور را اشاره نمود.

امام راحل(ره) در سالهای نخستین انقلاب با هشدار به همگان، نسبت به اوضاع فرهنگی كه در پیش روی جامعه بود، به نقش برتر علما و روحانیون در هدایت جبهه مقابل یعنی؛ جبهه فرهنگی اشاره و تاكید فرمودند:

«من از آقایان علما و افاضل باید تشكر كنم. پیروزی ملت مرهون اقدامات علما، اولا و سایر طبقات بوده است. شما همان طور كه وظیفه شرعیتان هست كه امام جماعت باشید، پیشقدم باشید در مسائل امت، رفع كنید مفاسد را از ملتها؛ بحمدالله، قیام به امر فرمودید و من از قبل ملت شریف ایران از شماها تشكر می كنم.»

۵- هدایت معنوی جهاد

همه می دانیم كه در آغاز طریق انقلاب، دشمنان تا دندان مسلح، جنگی ناباورانه بر علیه ما ترتیب دادند تا علاوه بر اشغال سرزمین و منابع غنی كشورمان، كه سالها در آن متنعم بودند، دین و ایمان ما را هم بربایند. این جنگ، یك جنگ مرزی صرف نبود؛ بلكه تا اعماق جان افراد نفوذ كرد، چنان كه به صراحت اعلام می كردند كه هدف ما براندازی نظام اسلامی است؛ چرا كه از وجود چنین نظامی در منطقه و بلكه در جهان بیم داشتند.

بنابراین، امر دفاع در این وادی نیز تنها یك مرزداری صرف نبود؛ لذا روحانیت آزاده در زمان طاغوت، هیچ گاه لباس رزم و لشكری رژیم را بر تن نكرد. در دفاع مقدس ما روحانیت هم از جهت فیزیكی و هم از بعد معنوی و هدایت گری و سرانجام ایجاد روحیه و تشویق و ترغیب رزمندگان، پیشتاز بوده است.

در جنگ تحمیلی، حوزه به خوبی توانست كارآمدیهای گوناگونی در راستای پاسداری از معنویت، پایبندی و تشویق رزمندگان و آشنا ساختن آنها با احكام شرعی و ابعاد معنوی جبهه دینی و بالاخره محوردهی دفاع بر اساس دین از خود نشان دهد. روحانی با حضور تبلیغی خود دلهای مردد را آرام می كرد و وسوسه ها را از جانها می زدود و آرامش روحی به رزمندگان می داد و با تلاوت آیات جهاد و مقاومت، درس استقامت به آنها می داد و با یادآوری تاریخ صدر اسلام و شجاعتهای امام حسین(ع) و ابوالفضل(ع)، آنها را در راه پاسداری از مرز و بوم كشور اسلامی تشجیع می نمود.

نویسنده:سید محمد ابراهیم حسنی


تنظیم برای تبیان:مجید نقدی گروه حوزه علمیه