تبیان، دستیار زندگی
عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام
حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام

عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد .

زندگی نامه

تبرک به روایاتی از ایشان

فضائل حضرت عبدالعظیم  علیه السّلام از زبان ائمه علیهم السّلام

گفتارعلما

تالیفات

كتاب های منتشره درباره حضرت

زندگی نامه

حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام

پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبه بن قیس .

ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سال 173 هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با بركت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی كاظم علیه السّلام ، امام رضا علیه السّلام، امام محمّدتقی علیه السّلام و امام علیّ النّقی علیه السّلام مقارن بوده ، محضر مبارك امام رضا علیه السّلام  ، امام محمّد تقی علیه السّلام  و امام هادی  علیه السّلام را درك كرده و احادیث فراوانی از آنان روایت كرده است .

این فرزند حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم، از آنجا كه از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است به حسنی شهرت یافته است .

حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین علیهم السّلام و از چهره های بارز و محبوب و مورد اعتماد ، نزد اهل بیت عصمت علیهم السّلام و پیروان آنان بود و در مسایل دین آگاه و به معارف مذهبی و احكام قرآن ، شناخت و معرفتی وافر داشت .

ستایشهایی كه ائمه معصومین علیهم السّلام از وی به عمل آورده اند، نشان دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتماد اوست؛ حضرت امام هادی علیه السّلام گاهی اشخاصی را سؤال و مشكلی داشتند، راهنمایی می فرمودند كه از حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام  بپرسند و او را از دوستان حقیقی خویش می شمردند و معرّفی می فرمودند .

در آثار علمای شیعه نیز، تعریفها و ستایشهای عظیمی درباره او به چشم می خورد، آنان از او به عنوان عابد، زاهد، پرهیزكار، ثقه، دارای اعتقاد نیك و صفای باطن و به عنوان محدّثی عالیمقام و بزرگ یاد كرده اند؛ در روایات متعدّدی نیز برای زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام  ، ثوابی همچون ثواب زیارت حضرت سیّد الشهدا، امام حسین علیه السّلام بیان شده است.

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از امام رضا علیه السّلام روایت کرده که آن جناب فرمود: سلام مرا به دوستانم برسان و به آنها بگو در دلهای خود از برای شیطان راهی باز نکنند و آنها را امر کن به راستگوئی در گفتار و ادائ امانت و این عمل آنها موجب نزدیکی به من می شود.

زمینه های مهاجرت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام  از مدینه به ری و سكونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو كرد؛ خلفای عبّاسی نسبت به خاندان حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و شیعیان ائمه علیه السّلام  بسیار سختگیری می كردند، یكی از بدرفتارترین این خلفاء متوكّل بود كه خصومت شدیدی با اهل بیت علیهم السّلام داشت، و تنها در دورت او چندین بار مزار حضرت امام حسین علیه السّلام  را در كربلا تخریب و با خاك یكسان ساختند و از زیارت آن بزرگوار جلوگیری به عمل آوردند.

سادات و علویّون در زمان او در بدترین وضع به سر می بردند .حضرت عبدالعظیم علیه السّلام  نیز از كینه و دشمنی خلفا در امان نبود و بارها تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند و گزارشهای دروغ سخن چینان را بهانه این سختگیری ها قرار می دادند، درچینن دوران دشوار و سختی بود كه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به خدمت حضرت امام هادی علیه السّلام  رسید و عقاید دینی خود را بر آن حضرت عرضه كرد ، حضرت امام هادی علیه السّلام  او را تأیید فرموده و فرمودند: تو از دوستان ما هستی .

دیدار حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سامرا با حضرت امام هادی علیه السّلام  به خلیفه گزارش داده شد و دستور تعقیب و دستگیری وی صادر گشت، او نیز برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان می كرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد می كرد و شهر به شهر می گشت تا به ری رسید و آنجا را برای سكونت انتخاب كرد. علّت این انتخاب به شرایط دینی و اجتماعی ری در آن دوره بر می گردد كه وقتی اسلام به شهرهای مختلف كشور ما وارد گشت و مسلمانان در شهرهای مختلف ایران به اسلام گرویدند، از همان سالها ری یكی از مراكز مهمّ سكونت مسلمانان شد و اعتبار و موقعیّت خاصّی پیدا كرد . زیرا سرزمینی حاصلخیز و پرنعمت بود، عمرسعد هم به طمع ریاست یافتن بر ری در حادثه جانسوز كربلا، حضرت حسین بن علی علیه السّلام را به شهادت رساند. در ری هم اهل سنّت و هم از پیروان اهل بیت علیهم السّلام زندگی می كردند و قسمت جنوبی و جنوب غربی شهر ری بیشتر محلّ سكونت شیعیان بود .

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به صورت یك مسافر ناشناس ، وارد ری شد و در محلّه ساربانان در كوی سكّه الموالی به منزل یكی از شیعیان رفت، مدّتی به همین صورت گذشت . او در زیرزمین آن خانه به سر می برد و كمتر خارج می شد ، روزها را روزه می گرفت و شبها به عبادت و تهجّد می پرداخت، تعداد كمی از شیعیان او را می شناختند و از حضورش در ری خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش می شتافتند، امّا می كوشیدند كه این خبر فاش نشود و خطری جانِ حضرت را تهدید نكند .

پس از مدّتی، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را شناختند و خانه اش محلّ رفت و آمد شیعیان شد، نزد او می آمدند و از علوم و روایاتش بهره می گرفتند و عطر خاندان عصمت علیهم السّلام را از او می بوئیدند و او را یادگاری از امامان خویش می دانستند و پروانه وار گردِ شمعِ وجودش طواف می كردند .

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام میان شیعیان شهرری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسایل شرعی و حلّ مشكلات مذهبی آنان را برعهده داشت؛ این تأكید ، هم گویای مقام برجسته حضرت عبدالعظیم علیه السّلام است و هم می رساند كه وی از طرف حضرت امام هادی علیه السّلام در آن منطقه ، وكالت و نمایندگی داشته است؛ مردم سخن او را سخن امام علیه السّلام می دانستند و در مسایل دینی و دنیوی ، وجود او محور تجمّع شیعیان و تمركز هواداران اهل بیت علیهم السّلام بود.

روزهای پایانی عمر پربركت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با بیماری او همراه بود، آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت در آستانه محرومیّت از وجود پربركت این سیّد كریم قرارگرفته بودند، اندوه مصیبتهای پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاكمیت عبّاسیان برایش دردی جانكاه و مضاعف بود؛ در همان روزها یك رویای صادقانه حوادث آینده را ترسیم كرد: یكی از شیعیان پاكدل ری، شبی درخواب حضرت رسول صلّی الله علیه وآله و سلّم را در خواب دید. حضرت پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم  به او فرمود: فردا یكی از فرزندانم در محلّه سكّه المولی چشم از جهان فرو می بندد، شیعیان او را بردوش گرفته به باغ عبدالجبّار می برند و نزدیك درخت سیب به خاك می سپارند.

سحرگاه به باغ رفت تا آن باغ را از صاحبش بخرد و افتخار دفن شدن یكی از فرزندان پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را نصیب خویش سازد، عبدالجبّار كه خود نیز خوابی همانند خوابِ او را دیده بود، به رمز و راز غیبی این دو خواب پی برد و برای اینكه در این افتخار، بهره ای داشته باشد، محلّ آن درخت سیب و مجموعه باغ را وقف كرد تا بزرگان و شیعیان در آنجا دفن شوند.

همان روز حضرت چشم از جهان فرو بست. خبر درگذشت این نواده رسول اكرم صلّی الله علیه وآله و سلّم  دهان به دهان گشت و مردم با خبر شدند و جامه های سیاه پوشیدند و بر در خانه حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام گریان و مویه كنان گرد آمدند؛ پیكر مطهّر او را غسل دادند، به نقل برخی مورّخان در هنگام غسل، در جیب پیراهن او كاغذی یافتند كه نام و نسب خود را در آن نوشته بود؛ بر پیكر او نماز خواندند، تابوت او را بردوش گرفتند و با جمعیّت انبوه عزادار به سوی باغ عبدالجبّار تشییع كردند و پیكر مطهّرش را در كنار همان درخت سیب كه رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم به آن شخص اشاره كرده بود، دفن كردند تا پاره ای از عترت مصطفی صلّی الله علیه وآله و سلّم در این باره به امانت بماند و نورافشانی كند و دلباختگان خاندان پیامبر صلّی الله علیه وآله و سلّم از مزار این ولیّ خدا فیض ببرند.

تبرک به روایاتی از ایشان

حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به عنوان یكی از محدثین مشهور، روایات متعددی را از معصومین(علیهم السلام) نقل نموده است.

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با چند واسطه از قول اسباط گوید: در خدمت حضرت امام صادق علیه السّلام بودم . مردی از وی درباره آیه شریفه ( ان فی ذالك لایات للمتوسمین ..و انها لسبیل مقیم ) سوال می كرد ، راوی گفت: حضرت بدو فرمودند : مقصود از متوسمین ما هستیم و سبیل مقیم نیز راهی است كه ما آن را بپا داشته ایم ، یعنی باید از طریق ما بروند تا به سر منزل مقصود برسند .

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از امام رضا علیه السّلام روایت کرده که آن جناب فرمود: سلام مرا به دوستانم برسان و به آنها بگو در دلهای خود از برای شیطان راهی باز نکنند و آنها را امر کن به راستگوئی در گفتار و ادائ امانت و این عمل آنها موجب نزدیکی به من می شود.

حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام از حضرت جواد علیه السّلام ، ایشان از پدرش و او از جدش روایت کرده که فرمود : از حضرت صادق علیه السّلام شنیدم می فرمود:سرپیچی از فرمان و دستورات پدر و مادر از گناهان بزرگ است زیرا خداوند ( عاق) را ستمگر و بدبخت معرفی فرموده و او را به سخت ترین عذابها وعده داده است.

حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام فرمود: به حضرت جواد علیه السّلام عرض کردم ، از پدرانت برای من حدیثی روایت فرما ، حضرت فرمود ، پدرم از جدش و او از پدرانش از حضرت امیر المومنین علیه السّلام روایت کرده که فرمود: شما هرگز نمی توانید مردم را بوسیله ثروت و مالی که در دست دارید به خود متوجه سازید ، بلکه آنان را بوسیله اخلاق و روش صحیح به خود نزدیک کنید. گوید عرض نمودم بیشتر بیان نمائید ، فرمودند : بد توشه ای است برای روز قیامت دشمنی کردن با بندگان خدا....

حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام فرمود ، از حضرت ابوالحسن هادی علیه السّلام شنیدم می فرمود : مقصود از( رحیم ) از رحمت و آمرزش دور شدن ، و از درگاه خداوند رانده شدن میباشد ( و او شیطان است) و هیچ مومنی اورا به یاد نمی آورد مگر با لعن و نفرت.

حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از حضرت امام جواد علیه السّلام  واواز پدرانش علیهم السّلام  وآنها از حضرت امام سجّاد علیه السّلام  روایت فرمودند که : روزی سلمان فارسی ، ابوذر غفاری را به خانه خود میهمان کرد و از میان انبان ( کیسه ) ، تکّه نان ِخشکی بیرون کشید وقدری آب برآن پاشید. ابوذرگفت : چقدر خوب می شد که همراهِ نان ، قدری نمک هم بود !سلمان برخاست و رفت و ظرف آب خود را گرو گذاشت و مقداری نمک تهیّه کرد وآن را در مقابل ابوذر گذارد ، ابوذر از آن نمک به آن نان می پاشید و میل می کرد و می گفت : خداوند را سپاسگزارم که ما را تا این اندازه قناعت روزی فرموده : سلمان گفت : « اگر قناعت در کار بود ، ظرف آب به گِرو نمی رفت » .

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام می فرماید:روزی به خدمت حضرت امام محمد تقی علیه السّلام رسیدم و این گفتار دلنشین را از امام شنیدم که فرمود :ملاقاه الاخوان نشره و تلقیح للعقل و ان کان نظرا قلیلا دیدار دوستان آرامش و سلامت عقل را در پی دارد ، اگر چه دیداری کوتاه باشد .

  1. روزی حضرت امام رضا علیه السّلام رو به حضرت عبدالعظیم علیه السّلام فرمود وچند توصیۀ راهگشای اخلاقی به او آموخت تا به شیعیان و یاران ابلاغ کند . متن فرمایش چنین بود : ای عبدالعظیم ، سلام مرا به دوستان برسان و به آنها بگو :
  2. * شیطان را به دلهای خویش راه ندهند .
  3. * درگفتار خویش ، راستگو باشند و امانت را ادا کنند.
  4. * از جدال و نزاع بیهوده ای که سودی برایشان ندارد دوری کنند و خاموشی را پیشه خود سازند .
  5. * به همدیگر روی آورند و به دیداروملاقات هم بروند « فان ذلک قربه الیَّ» زیرا اینکار موجب نزدیکی به من است .
  6. * آنان خود را به دشمنی و بدگویی با یکدیگر مشغول نسازند ، زیرا با خود عهد کرده ام که اگر کسی چنین کاری انجام دهد و دوستی از دوستانم را ناراحت کند یا به خشم آورد ، خداوند را بخوانم تا او را دردنیا با شدیدترین عذابها مجازات کند و درآن سرا نیز از زیانکاران خواهد بود.
  7. * به ایشان بگو : همانا پروردگار نیکوکارانشان را آمرزیده و ازخطای گنهکارانشان درگذشته است ، مگرکسانی که به خدا شرک ورزیده یا دوستی از دوستانم را آزرده ، یا کینه آنها را با دل بگیرد . بدرستی که خداوند او را نخواهد بخشید تا آنکه از کردار ناشایست خویش دست بکشد ، هر گاه از این اعمال نادرست دوری گزیند ، آمرزش خدا را شامل خود گردانیده است وگرنه ، روح ایمان از قلبش بیرون رفته و ازولایت ماخارج گشته است و بهره ای از ولایت ما نخواهد برد « و اعوذبک من ذلک »

روزی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از حضرت امام هادی علیه السّلام شنید که فرمود : همانا پروردگار ، ابراهیم را دوست خود گرفت، زیرا که او برحضرت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیتش علیهم السّلام بسیار صلوات می فرستاد.

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام می فرماید : روزی درمحضر مبارک امام جواد علیه السّلام بودم . عرض کردم : ای فرزند رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم حدیثی از پدران بزرگوارت علیهم السّلام برای من روایت فرمائید . حضرت امام جواد علیه السّلام فرمود : پدرم علیه السّلام از جدّم علیه السّلام و او از پدرانش علیهم السّلام و آنان از حضرت امیرمؤمنان علیه السّلام روایت کرده اند که فرمود :

*هر کس خود را بی نیاز بداند ( در امور مهم بدون مشورت عمل کند ) خود را درخطر افکنده است.

*هر کس در دام خودبینی افتاد ، نابود خواهد شد.

*هر کس یقین کند آنچه را می دهد عوض دارد هرگز در بخشش و احسان کوتاهی نخواهد کرد.

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام روایت فرماید که حضرت امام جواد علیه السّلام فرمود : که وجود مقّدس حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السّلام فرمود :ارزش هر کس به اندازه اعمال نیکوی اوست .

حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام به محمّد بن مسلم فرمود :مردم تو را گول نزنند ، زیرا که مسئولّیت کارهای تو ، به خودت متوجّه است و به آنها ارتباط ندارد ، ایّام عمرت را به کارهای بیهوده نگذران ، روزهای زندگی را به چون و چرا به هدرمده ، زیرا همراه تو کسانی هستند که کارهای روزانۀ تو را محاسبه و یادداشت می کنند . اگر عمل نیکی را انجام دادی ، گرچه کوچک باشد ، حقیر مشمار ، برای اینکه آن را خواهی دید در جایی که تو را خشنود سازد ، و اگر کار بدی انجام دادی ، آن را نیز کوچک مشمار زیرا که به تو خواهد رسید در هنگامی که تورا بدحال سازد ، و نیکی کن ، بدرستی که من چیزی را ندیدم که انسان ر ا از زودتر به مقصد رساند از عمل خوبِ تازه ای که در مقابل گناه کهنه ای انجام دهد .

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام روایت فرماید که روزی به وجود مقدّس حضرت امام جواد علیه السّلام عرض کردم : ای فرزند رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم حدیثی از پدران بزرگوارت علیهم السلام برای من روایت فرمائید . حضرت امام جواد علیه السّلام از قول پدر وجّد و از وجود مقدّس حضرت امیر المومنین علیهم السّلام روایت فرمود که :

المرء مخبوءٌ تحت لسانه.

دانش و شخصیت هر کس در زیر زبانش مخفی است .

ما هلک امرء عرف قدره.

هر کس قدر خود را بشناسد ، هلاک نمی شود .

التّدبیر قبل العمل یومنک من النّدم

تدبیر و اندیشیدن پیش از انجام هر کار ، تو را از پشیمانی نگه می دارد .

فضائل حضرت عبدالعظیم  علیه السّلام از زبان ائمه علیهم السّلام

حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام

1- صاحب بن عباد در رساله خود گفته : ابوحماد رازی گوید : خدمت حضرت هادی علیه السّلام رسیدم و از آن جناب مسائلی پرسیدم ، هنگامیکه اراده کردم از محضر مقدّسش بیرون شوم فرمود : هرگاه مشکلاتی برایت پیش آمد کرد، آنها را از عبدالعظیم حسنی بپرس ، و سلام مرا هم به او برسان .

2- در امالی « صدوق» در ضمن حدیث « عرض دین» آمده وقتیکه حضرت عبدالعظیم خدمت امام هادی علیه السّلام مشرّف شد و عقائد خود را اظهار نمود ، امام فرمود : تو از دوستان حقیقی ما هستی .

3- ابونصر بخاری ضمن حالات فرزندان امام مجتبی علیه السّلام از ابوعلی محمّد بن همام از حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام روایت کرده که در نزد آن جناب از عبدالعظیم حسنی صحبت بمیان آمد ، فرمود : اگر عبدالعظیم نبود میگفتیم علی بن حسن بن زیدبن حسن فرزندی از خود باقی نگذاشته .

4- ابن قولویه در کامل الزّیارات (باب 107 صفحه 324 )از علیّ ابن حسین ابن موسی بن بابویه و او از محمّد ابن یحیی اشعری عطار قمی روایت کرده یکی از اهالی ری گفت بر حضرت ابوالحسن العسکری امام هادی علیه السّلام وارد شدم آن جناب از من پرسید کجا بودی؟ عرض کردم به زیارت سیّد الشهدا علیه السّلام رفته بودم آن حضرت فرمود بدان و آگاه باش اگر قبر عبدالعظیم حسنی علیه السّلام را که در نزد شماست زیارت کرده بودی مثل آنست که حضرت حسین ابن علی را در کربلا زیارت کرده باشی.

مردی از اهل ری خدمت حضرت هادی علیه السّلام رسید و حضرت به او فرمود : در کجا بودی و از کجا آمدی؟ عرض کرد : به زیارت حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام رفته بودم ، حضرت فرمود : آگاه باش اگر عبدالعظیم حسنی را که در شهر شما مدفون است زیارت میکردی مثل این بود که حضرت أبی عبدالله الحسین علیه السّلام را زیارت کرده باشی

گفتارعلما

نجاشی در رجال خود حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را پس از ذکر شجره اش صاحب خطب امیر المؤمنین علیه السّلام ذکر نموده است . مرحوم میرزا حسین نوری محدّث قرن اخیر در مستدرک الوسائل صفحه 614 ذکر نام و معروفیّت وی را به امانت و راستگویی و درستکاری و اهل زهد و عبادت بودن تأکید می نماید و از قول حضرت ابوالحسن الهادی علیه السّلام پاداش زیارت او را بهشت می داند.

مرحوم کجوری در روح و ریحان از قول سیّد مرتضی علم الهدی حدیث عرض دین آن حضرت را نقل کرده است. مرحوم مجلسی در هدیه الزائرین ص 546 از مزارات معلوم و مشهور ، مرقد منّور حضرت عبدالعظیم  علیه السّلام را در مقابل شجره ری ذکر می کند شیخ الطّائفه در رجال خود حضرت عبدالعظیم علیه السّلام  را از اصحاب امام هادی علیه السّلام  ذکر کرده و در پایان نام اورا به رضی الله عنه یاد نموده که رضی الله عنه نزد اصحاب حدیث با اهمیّت است. علّامه حلّی در خلاصه الاقوال ، حضرت عبدالعظیم  علیه السّلام را جز و ثقات و ممدوحین ذکر کرده مرحوم صدوق (ره) در صفحه 92 ثواب الاعمال از محاسن برقی حدیثی را از حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نقل کرده و صاحب محاسن او را رضی قلمداد نموده است.

مرحوم صدوق (ره) در من لا یحضره الفقیه کتاب صوم باب یوّم الشّک حدیثی را از قول حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نقل نموده و گفته این حدیث نادر است و من جز در طریق عبدالعظیم  علیه السّلام ندیده ام و او هم مرضی است ، این گفتار نهایت اعتماد را میرساند.

محمّد ابن علی اردبیلی در جامع الرّواه گفتار شیخ طوسی (ره) و نجاشی را ذکر کرده است. مرحوم میرداماد رحمت الله علیه در راشحه خامسه از( رواشح السّماویه) گفته : واضح است که طریق عبدالعظیم حسنی علیه السّلام مدفون در مسجد شجره ری (حسن) شمرده شود زیرا که اهل حدیث و علما رجال وی را مدح و توصیف و تمجید نموده اند. اگر چه در گفتار علما به توثیق او تصریح نشده است من معتقدم افراد روشن و بصیری که در حدیث تخصّص داشته و در حالت رجال و محدّثین مطالعات کافی دارند از اینکه تصریح به توثیق این محدّث بزرگوار نشده اظهار ناراحتی می کنند.

و این سکوت را زشت می شمارند، مگر حضرت هادی علیه السّلام به او نفرمود ، تو به حقّ از دوستان ما هستی این فرمایش امام علیه السّلام  جامع ترین تعریف در باره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام  با در نظر گرفتن شرافت ، نسب و عظمت خانوادگی اوست ، اکنون تمام اینها دلالت دارد که وی مردی شریف و بزرگوار خوش نفس و خوش عقیده بوده و اخباری که در زیارت او از امام علیّ النّقی علیه السّلام رسیده و محدّثین بزرگی چون صدوق (ره)  و ابن قولویه(ره) آنها را در کتب خود ذکر کرده اند شاهد گویائی از مقام ارجمند وی در نزد معصومین علیهم السّلام است و گفتار دو عالم بزرگوار فوق الذکر کفایت می کند که طریق حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را در درجه عالی از صحت بدانیم و اخبار و احادیث منقول وی را در اعداد" صحاح" بشماریم مرحوم شیخ عبدالله ممقانی در تنقیح المقال درباره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام سخن گفته ، نوشته است علّت عدم تصریح محدّثین و  فقها به توثیق ایشان جلالت و بزرگواری وی را ثقه ذکر کنند ، زیرا مقام آن حضرت والاتر از ثقه می باشد. مرحوم شیخ عبّاس قمی  (ره) در سفینه البحار گفتار صاحب بن عباد و بقیه علما را آورده و در مورد زیارت ایشان فضیلت زیادی را ذکر نموده است.

شیخ الطائفه ابوجعفر محمّد بن حسن طوسی ، قدس سرّه ، در رجال خود حضرت عبدالعظیم را از اصحاب حضرت هادی علیه السّلام شمرده و فقط بذکر این جمله : « عبدالعظیم بن عبدالله الحسنی رضی الله عنه » اکتفاء کرده است . البته این جمله « رضی الله عنه » در نزد اصحاب حدیث و فقهاء بسیار اهمیّت دارد ، و حاکی از اعتماد و اطمینان به احادیث و درستی و راستی وی می باشد ، و اظهار این مطلب موجب مدح و ثنای راوی حدیث است .

نجاشی در رجال خود گوید : عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب ، مکنی به ابوالقاسم و صاحب کتاب « خطب امیرالمؤمنین » است .

علامه حلّی در خلاصة الاقوال حضرت عبدالعظیم را در قسم اوّل که اختصاص به ثقات و ممدوحین دارد ذکر نموده و پس از عنوان گفته : او کتابی راجع به خطبه های امیرالمؤمنین علیه السّلام تألیف کرده و بعد از این فرموده : وی مردی عابد و پرهیزکار و وابسته بود .

احمد بن محمّدبن خالد برقی که از روات مشهور شیعه است ، و کتاب محاسن از تألیفات اوست ، در ص 92 کتاب «عقاب الاعمال» از محاسن حدیثی از عبدالعظیم نقل کرده و درباره وی گوید : « و کان مرضیاً» این جمله از ابوعبدالله برقی که از بزرگان اهل حدیث است حاکی از عظمت و بزرگواری و موقعیت عظیم او در نزد مشایخ اجازه است .

رئیس المحدّثین ابوجعفر صدوق- رضوان الله علیه  در  من لایحضره الفقیه کتاب الصوم باب یوم الشک ، حدیثی از عبدالعظیم حسنی نقل نموده و پس از ذکر روایت گفته : این حدیث نادر است و من این خبر را جز در طریق عبدالعظیم حسنی که در مقابر شجره شهر ری مدفون است در طریق دیگری ندیده ام ، و او هم «مرضی» است ، این گفتار صدوق نهایت اعتمادی است که این محدّث بزرگ به او دارد ، با اینکه تصریح میکند این حدیث در طرق سایر مشایخ نیست، و به اصطلاح «شاذ» و «نادر» است ، باز به جهت اطمینانی که به صداقت و درستی این راوی بزرگوار دارد از استناد به حدیث او که متفرد در روایت خبر است خودداری نمیکند . محمّدبن علی اردبیلی در جامع الرواة گفتار شیخ طوسی و نجاشی و علّامه حلّی ، رحمهم الله ، را که ما قبلاً از کتب آنها نقل کردیم آورده ، و سپس نام چندین تن از راویان او را ذکر میکند .

ابوعلی در رجال خود پس از عنوان او، اقوال علمای قبل از خود را ذکر کرده و تمام گفته های آنها را که ما قبلاً آورده ایم نقل نموده است ، و حدیث معروفی را که در زیارت ایشان رسیده ذکر فرموده : میرداماد - رحمة الله علیه- در راشحه خامسه از «الرواشح السماویة» گفته : روشن و واضح است که طریق عبدالعظیم حسنی مدفون در مسجد شجره در شهرری «حسن» شمرده شود ، زیرا که اهل حدیث و علمای رجال وی را مدح کرده و توصیف و تمجید نموده اند ، اگر چه در گفتار علماء به توثیق او تصریح نشده است، لیکن من معتقدم مردمان روشن و بصیری که در حدیث تخصّص داشته و در حالات رجال و محدّثین مطالعات کافی دارند از این مطلب که تصریح به توثیق این محدّث بزرگوار و جلیل القدر نشده اظهار ناراحتی میکنند و این سکوت را زشت میشمارند . اگر درباره او جز این موضوع که وی عقائد دینی و مذهبی خود را به امام زمان خویش عرضه داشت و از او تصدیق صحت معتقدات خود را خواستار شد مطلب دیگری در زندگی او نبود ، همین تنها کافی است که عظمت و بزرگی او را برساند، و شاهد صادقی بر خلوص نیّت و عقیده پاک او نسبت به امام زمانش باشد ، مگر حضرت هادی علیه السّلام باو نفرمود : تو حقّاً از دوستان ما هستی ، این فرمایش امام جامع ترین تعریفی است که درباره ایشان شده ، علاوه عبدالعظیم با آن شرافت نسب و عظمت خانوادگی که در وی هست در نزد پدرانش پسندیده و اعمالش مورد رضایت بود اکنون تمام اینها دلالت دارد که وی مردی شریف و بزرگوار و خوش نفس و خوش عقیده بود .

اخباری که درباره زیارت او از امام علیه السّلام رسیده و محدّثین بزرگی مانند صدوق و ابن قولویه آنها را در کتب خود ذکر کرده اند شاهد گویائی است از مقام ارجمند وی در نزد حضرات معصومین علیهم السّلام ، که گفتاری از صدوق و نجاشی درباره ایشان رسیده کفایت میکند که اخبار وی را در عداد «صحاح» بشماریم ، اکنون بهتر است که طریق عبدالعظیم را در درجه عالی از صحت بدانیم . والله اعلم .

صاحب بن عباد _ رحمة الله _ پس از این اخبار و روایاتی را که از عبدالعظیم درباره توحید وارد شده نقل کرده است ، ما نیز آن اخبار و مسانید را در ضمن روایات او ذکر کرده ایم، و نوشتن آنها در اینجا مورد ندارد . در روح و ریحان از سیّد مرتضی علم الهدی رضوان الله علیه نقل کرده که وی فرمود : حکایت معروف _ مقصود عرض دین است _ از سیّد زاهد عالم باورع عبدالعظیم ابن عبدالله حسنی که از بزرگان علماء و سادات جلیل القدر بوده مشهور است ، و قبر وی در شهر ری به « مشهد شجره» معروف می باشد ، وی حضور حضرت جواد و هادی و عسکری علیهم السّلام رسیده و از آن بزرگواران روایت میکند ، و علمای امامیه از اخبار و روایات او استفاده نموده اند .

مرحوم شیخ حرّ عاملی که از بزرگان محدّثین قرن یازدهم بوده درباره حضرت عبدالعظیم گفته : ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله حسنی از زهاد و عباد بود و او را حکایتی است که دلات بر حسن حال و عقیده وی دارد .

در مفاتیح الجنان در باب زیارت آنحضرت گفته : امام زاده لازم التعظیم جناب شاهزاده عبدالعظیم که نسب شریفش به چهار واسطه بسبط جلیل حضرت خیرالوری امام حسن مجتبی علیه السّلام منتهی می شود ، قبر شریفش در ری معلوم و مشهور و ملاذ و معاذ عامّه مخلوقست ، و علوّ مقام و جلالت شأن آنحضرت اظهر من الشمس است، چه آنجناب بعلاوه آنکه از دودمان حضرت خاتم النبیین صلّی الله علیه و آله و سلّم است ، از اکابر محدّثین و اعاظم علماء و زهاد و عباد و صاحب ورع و تقوی است ، و از اصحاب حضرت جواد و حضرت هادی علیهما السّلام است ، و نهایت توسّل و انقطاع بخدمت ایشان داشته ، و احادیث بسیار از ایشان روایت کرده .

تالیفات

حضرت عبدالعظیم علیه السّلام جز قریب 80 حدیث كه فعلاً در دست است ، دو كتاب نیز تألیف نموده است . یكی از آنها كتابیست به نام خطب كه فرمایشات حضرت علی علیه السّلام است و آنها در نهج البلاغه موجود است و دیگر ، كتابیست به نام یوم و لیله كه صاحب بن عباد محتوای آن را فرایض روز و شب ذكر نموده است .

كتاب های منتشره درباره حضرت در

کتابخانه تبیان

پخش زنده حرم حضرت عبدالعظیم حسنی

زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی