تبیان، دستیار زندگی

اول برای خود ناله کنیم؛ مبادا غرور ما را بگیرد

این راه باز است. مقداد و اباذر که معصوم نبودند بلکه از شاگردان ائمه بودند پس می‌شود شاگردی، یك طلبه یا دانشجویی به جایی برسد كه امام زمان(عج) بفرماید او در چشمان من بزرگ است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
حضرت آیت الله جوادی آملی

حضرت آیت الله جوادی آملی در دیدار با جمعی از طلاب حوزه علمیه نصایحی بیان می کند که بخشی از آنها تقدیم خوانندگان خبرگزاری رسا می شود.

همه ما می‌خواهیم ببینیم خدا از ما راضی است پیغمبر و اهل بیت از ما راضی هستند؟ و عمده در عصر ما این است كه وجود مبارك حضرت از ما راضی است یا نه؟ این آرزوی همه ماست.

همه‌ اینها یك نورند: «کُلُّهُم نورٌ واحِد» اگر ما به كلام خود حضرت دسترسی نداریم به قرآن دسترسی داریم، به نهج‌البلاغه دسترسی داریم. وجود مبارك حضرت امیر مطلبی فرمود كه اگر الآن ما خدمت حضرت می‌رسیدیم، وجود مبارك ولیّ عصر همین حرف را می ‌زد. حضرت فرمود من برادری داشتم نزد چشمان من خیلی بزرگ بود من او را بزرگ می‌دیدم «كَانَ لِی فِیمَا مَضَی أَخٌ فِی اللَّه‏ كَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ» این برادر من بود؛ حالا بعضی گفتند مقداد بود بعضی گفتند اباذر بود به هر حال یكی از اصحاب حضرت بود. فرمود این در چشمان من بزرگ بود، نه تنها نزد من محبوب بود، نه تنها مرضیّ من بود؛ بلكه من او را به عنوان بزرگ می ‌دیدم، با اینكه شاگرد اینها بود؛ حالا چه مقداد باشد چه اباذر باشد، همه اینها باشند همه اینها شاگرد بودند. فرمود «كَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی»؛ در چشمان من خیلی بزرگ بود، من وقتی او را می ‌دیدم یک مرد بزرگی را می دیدم. چرا؟.

الآن وجود مبارک ولیّ عصر هم همین حرف را می زند. می فرماید من کسی دارم، دوستی دارم که نزد چشمان من بزرگ است، چرا؟ «كَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ»، چون دنیا در چشم او کوچک بود، این در چشم من بزرگ است، فرقی بین كلام حضرت امیر و حضرت حجّت نیست اگر اینها نور واحدند که هستند، حرف‌ هایشان یكی است.

این راه را به ما نشان می دهد، نه تنها مورد عنایت خواهیم شد و نه مورد رضای حضرت هستیم؛ بلکه در چشمان نورانیش به عظمت ظهور می‌كنیم؛ این راه باز است؛ حالا چه مقداد چه اباذر، آنها که معصوم نبودند، امام و امامزاده نبودند، پیغمبر و پیغمبرزاده نبودند شاگرد اینها بودند. پس می‌شود شاگردی، یك طلبه یا دانشجویی به جایی برسد كه امام زمان (س) بفرماید او در چشمان من بزرگ است.

حیف است ما این مقام را از دست بدهیم، این راه كه باز است؛ این راه را كه نبستند. عده‌ ای از آنها هم كه سابقه بت‌پرستی داشتند بعد به اینجا رسیدند، قبل از اسلام خیلی از اینها بت‌ پرست بودند؛ پس این راه باز است. ما چرا از این و آن بپرسیم كه آیا امام زمان از ما راضی است یا نه؟ خودمان می ‌توانیم بفهمیم حضرت از ما راضی است یا نه؟.

فرمود: «كَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ». نه تنها با اموی مبارزه كرد با مروانی مبارزه كرد با استكبار و استثمار و استعمار و استحمار بیرونی مبارزه كرد، با استبداد و استکبار درونی هم مبارزه كرد از سلطنت شکم، هوس و هوی بیرون آمد؛ «خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ». این راه باز است.

آن اگر كسی را آوردند به ما گفتند این آب را شما دَم بزنید این بچه را شما دعا كنید، ما باید حواسمان جمع باشد، اوّل برای خود ناله كنیم، مبادا یك وقت غرور ما را بگیرد كه حالا ما چون معمّمیم، عده ‌ای به ما علاقه‌مندند این بچه را می آورند كه ما دعا كنیم یا آن بیمار را می ‌آورند ما دعا كنیم، این دامی بیش نیست.

اگر در این دعا گفتیم خدایا بیش از او و پیش از او، من به تو نیازمندم مشكل مرا حلّ كن، بعد مشكل او را، این دعا می ‌شود مستجاب و این دیگر نه دام است نه دانه. اما اگر بر اساس عوامی كه در ما هست باور كردیم كه ما مستجاب الدعوه‌ایم یا از حُسن ظنّ دیگران سوء استفاده كردیم، این اوّلین دام است برای ما.

چرا این همه اصرار دارد قرآن كریم كه دعای انبیا را نقل می كند با این وضع باشد. مبادا ـ خدای ناكرده ـ انسان در این فریب بیفتد كه من آنم كه دیگر حالا نیاز ندارم. این اوّلین دام بت ‌پرستی درون است. هیچ صنم و وثنی از هوی بدتر نیست، گرچه سنگین‌ ترین هوی در بیرون است چون او جِرم است و جسم است و سنگ است، گرچه نرم‌ ترین هوا در درون است؛ ولی شرورترین هوی همین هوای درون است. «إنّ أکثف الهواء» در بیرون است. «ألطف الهواء» در درون است،اینكه گفتند هر لحظه محافظ باشید هر لحظه متذكّر باشید، برای همین است. این انسان را به دام می ‌اندازد چطور می شود اكثر مؤمنین مشرك باشند؛ به صورت حصر هم فرمود: (وَ ما یُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُون‏).

منبع: خبرگزاری رسا