تبیان، دستیار زندگی

یادداشت؛

ضرورت توجه به برکات پنهان و آشکار امر به معروف

به راستی اگر از منظر انسانی، اخلاقی، دینی و مکتبی به امر به معروف و نهی از منکر نگریسته شود تکلیف چیست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
ضرورت توجه به برکات پنهان و آشکار امر به معروف
تبلیع و ترویج امر به معروف و نهی از منکر کار بسیار حساسی است که نیاز به هنرمندی و هنرورزی دارد و راه به خوبی تشخیص داده نشود، مسلماً نتیجه عکس خواهد دید و تمدن سوزی به همراه دارد.
این‌ عمل‌ بود سرّ كار حسین‌در جهان‌ عز وافتخار حسین‌/ با صراحت‌ نمود او اعلام‌كه‌ چه‌ راهی‌ نكوست‌ در اسلام‌
هر كسی‌ مدّعی‌ اسلام‌ است‌كارهایش‌ بدون‌ ابهام‌ است‌/ پیرو مكتب‌ رسول‌ خداست‌بیگمان‌ گوشة‌ دلش‌ این‌ جاست‌
معتقد بود آن‌ كه‌ در این‌ راه‌ بهر یك‌ مشت‌ امّت‌ گمراه‌/ نیست‌ از این‌ فریضه‌ای‌ برترامر به‌ معروف‌ ونهی‌ از منكر
امام على علیه السلام می‌فرماید: «همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون قطره‏ اى است در دریاى عمیق». اما به راستی گستره امر به معروف و نهی از منکر تا کجاست و در حال حاضر در جامعه چگونه به آن نگریسته می شود؟ آیا طبق برداشت های مخاطب امروز نیاز به بازسازی مفهومی دارد یا خیر؟ آیا صرفا امر به معروف و نهی از منکر در حوزه ای خاص مانند حجاب است یا در دیگر رفتار و عملکرد افراد نیز مفهوم و جایگاه مصداقی پیدا می کند؟ معروف ها در قرآن چنین آمده است: ایمان، تلاوت قرآن، امر به معروف و نهی از منکر، توکل، تفکر، صبر، تقوا، پیروی از خدا و رسول، پیشی گرفتن برای انجام دادن کارهای نیک، انفاق، فرو بردن خشم، عفو، بخشش، احسان، اطمینان به وعده های خدا، توبه، جهاد، شهادت در راه خدا، عدالت، شکر خدا، دعا، خوف از خدا، استقامت در راه حق، صدق، استغفار، تقیه، وفای به عهد، اتحاد دوستی و برادری، صداقت، پیروی از حق، دعوت مردم به سعادت و به سوی خدا، یاری خدا آمادگی کامل و فراهم کردن مداوم اسباب کار برای جبهه گیری در برابر دشمن و ... .
همچنین منکرها در قرآن این گونه معرفی شده اند: کفر، کشتن پیامبران و عدالت خواهان و مخالفت با راهنمایان دین، محرم اسرار قرار دادن کافران، جهل و نادانی، نفاق، دوستی با کافران، ضعف در اراده و تصمیم در راه هدف، اصرار بر گناه، سستی، تاسف و اندوه بی جا، ظلم، ارتجاع و عقب گرد، کرنش در برابر دشمن، ضعف نشان دادن در برابر دشمن، اطاعت از کافران، کشمکش و نزاع، فرار از جهاد، خیانت به بیت المال، بخل، رضایت به ظلم و گناه، کتمان حق، فروختن دین و حق به دنیا، انکار وجود روح و جهان آخرت فتنه جویی و بدعت گذاری، حسد و ریاست طلبی، پوشاندن حق به وسیله ی باطل، بازیچه قرار دادن دین، تبهکاری، دروغ گویی، خیانت، ایجاد اختلاف، پیروی از باطل، ترسو بودن، فساد حاکمان و زمامداران خودسر، قطع پیوند خویشاوندی، مخالفت با پیامبر ( ص ) باطل کردن عمل نیک، پشت کردن به دین و... در باب گستره این فریضه همین بس که در روایات داریم که «امر به معروف و نهی از منکر» كامل ترین و والاترین واجبات و تكالیف است. بنابراین اگر جزو کامل ترین و بالاترین واجبات و تکالیف بود، متوجه می شویم که در نگاه به آن باید بازاندیشی صورت گیرد. از یک منظر می توان، امر به معروف را به نظام تشویق و پاداش تشبیه کرد که در آن کارهای خوب، تشویقی شود برای دیگر افراد و از سوی دیگر نهی از منکر می تواند به مانند نظام تنبیه باشد و درس عبرتی برای سایرین باشد.
در واقع می توان گفت در تربیت انسان نیاز به یکسری نظامات داریم که بتوان انسان را در مسیر درست راهنمایی کرد. البته در این میان برخی افراد ممکن است بگویند خب چه دلیلی دارد که افراد به زور بخواهند به بهشت بروند و یا اینکه انسان دارای اختیار است و لزومی ندارد که اسیر برخی از عقاید باشند... در هر حال بحث ما پرداختن به این موارد نیست، اما یک مثال بسیار ساده می تواند این طرز فکر و نوع عقیده را به فکر وا دارد و آن این که اگر فردی پیدا شد و گفت من آزاد هستم و چون آزاد هستم می خواهم افراد بسیاری را بکشم و به قتل برسانم چونکه آزادی دارم! تکلیف چیست؟ آیا آنان که بر آزادی صرف تاکید دارند، باز هم خواهند گفت که بگذارید آن فرد قاتل، افراد بسیاری را بکشد؟ به راستی که اگر مقداری آزاد اندیش و متفکرانه به قضیه نگاه شود، این طرز فکر که انسان آزاد مطلق است، دچار شبهاتی عمیق می شود و بر فرض هم که برخی این را (آزادی مطلق) قبول داشته باشند ، تکلیف آنهایی که این آزادی مطلق را نمی خواهند و قبول ندارند چیست؟ آیا باید جوامع یکسره در حال درگیری، جنگ، نزاع و خون ریزی باشند؟ بگذریم... !
اما به راستی اگر از منظر انسانی، اخلاقی، دینی و مکتبی به امر به معروف و نهی از منکر نگریسته شود تکلیف چیست؟ و گستره آن تا کجاست؟
گفته می شود که مراتب امر به معروف و نهى از منكر از تعلیم جاهل آغاز مى شود و تا جهاد ادامه مى یابد. لذا نخستین مرتبه امر به معروف و نهى از منكر، آموزش هایی است برای افراد ناآگاه!
امر به معروف و نهی از منکر در روایات به تعلیم جاهل تعبیر شده و بیشتر بر آموزش احکام و تکالیف شرعی برای عموم به خصوص نوجوانان باز می گردد. بنابراین لازمه بشر، برای متمدن شدن، اجتماعی شدن، بافرهنگ شدن، راحت تر زندگی کردن، با آرامش بودن این است که در ابتدای امر آموزش ببیند و این آموزش را کسی می بیند که از آن ناآگاه است که به حکم انسانیت، عقلانیت و شرع، کسی که آموزش هایی را دید، به نوعی نیاز و لازم است که به دیگران نیز آموزش دهد و لذا مفهوم امر به معروف و نهی از منکر نوعی هدایت افراد جاهل توسط افراد آگاه در اموری است که نه تنها برای زندگی فردی افراد کارا هست، بلکه برای تمدن سازی و کاهش آسیب های اجتماعی نیز مفید است. پس می توان این واجب را نوعی آموزش همگانی دانست!
در اینجا سوال پیش میاد که آیا امر به معروف و نهی از منکر صرفاً آموزش است یا موارد دیگری هم هست؟
در پاسخ باید گفت؛ امر به معروف و نهی از منکر تنها آموزش نیست بلکه این آموزش باید تا آنجایی ادامه داشته باشد که افراد متنبه شوند و به عبارتی مسیر سعادت و تفکر برای افراد باز شود و جامعه به سمت تعالی پیش رود. بنابراین گاهی فردی، امر به معروف و نهى از منكر مى شود و بدین ترتیب موعظه شده، آن را مى پذیرد؛ گاهى نیز جاهل است و نمى داند، و به این شیوه مى آموزد و در این مرحله در زندگی عملی فرد تاثیر مستقیم دارد. البته در این میان باید شرایط جامعه برای گستردگی این فریضه الهی نیز مهیا باشد و به گونه ای نباشد که اصلا با مبانی اولیه این فریضه آشنایی وجود نداشته باشد.
بنابراین مفهوم متعارف امر به معروف، هنگامى مصداق پیدا مى كند كه حكومت اسلامى مقتدر بوده و ارزش‌هاى اسلامى در جامعه حاكم است. در این زمان، مردم از انجام كارهای نهی شده نوعی احساس شرمساری حس می شود و برای کارهای خوب تشویق صورت می گیرد. مصداق عملی در نوع نظام تشویق ها و تنبیه ها را می توان در آلمان دید. در آلمان نظم و انضباط بسیار حائز اهمیت است و اگر کسی بی نظم باشد نوعی تنبیه اجتماعی را در پی دارد و همین نظم و انضباط خود باعث شده که بسیاری از تعهدها و قول هایی که صورت می گیرد به آنها وفاداری صورت گیرد و این آیه « أَوْفُوا بِالْعُقُودِ و وفائهم بالعهود» مصداق پیدا کند .
تبلیع و ترویج امر به معروف و نهی از منکر کار بسیار حساسی است که نیاز به هنرمندی و هنرورزی دارد و اگر فرد و یا نهادی که متولی هست در این زمینه هنرمند نباشد، متخلق به اخلاق نباشد و راه را به خوبی تشخیص ندهد، مسلماً نتیجه عکس خواهد دید و تمدن سوزی به همراه دارد. بنابراین در روایت داریم که؛ امر به معروف و نهى از منكر نكند مگر كسى كه سه خصلت در او باشد: در امر و نهى خود مدارا كند، در امر و نهى خود میانه‏ روى نماید و به آنچه امر و نهى مى‏ كند، دانا باشد. بنابراین اگر اینگونه شد آثار اجتماعی آن را نیز خواهیم دید و حتی برکات مادی نیز در پی دارد. به فرض مثال اگر به مانند آلمانی ها نظم و انضباط در جامعه گسترش یابد، و مردم سر وقت به وعده های خود عمل نمایند، درگیری‌ها، نزاع و جنگ ها کمتر می شود و این به نوبه خود برکت حساب می شود.
پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند: « تا زمانى كه مردم امر به معروف و نهى از منكر نمایند و در كارهاى نیك و تقوا به یارى یكدیگر بشتابند در خیر و سعادت خواهند بود، اما اگر چنین نكنند، بركت‏ها از آنان گرفته شود و گروهى بر گروه دیگر سلطه پیدا كنند و نه در زمین یاورى دارند و نه در آسمان». لذا شاهد هستیم که این فریضه نوعی آگاهی و تعلیم است و خود علم و عمل به بار می آرود و زمانی که اینگونه شد، جامعه به سمت تمدن شکوفا، فرهنگ متعالی و رشد اخلاقی پیش می رود و به نوعی از زیان جلوگیری به عمل می آید و اگر اینگونه نبود انسان زیانبار خواهد شد، هم برای خودش، هم برای جامعه. قرآن کریم تاکید دارد: « والعصر * ان الانسان لفی خسر * الا الذین امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر: * سوگند به عصر * که انسان در زیان است * مگر آنان که ایمان آورده اند و کارهای نیک انجام داده اند و یکدیگر را به حق و راستی و شکیبایی و صبر سفارش کردند». در اینجا باید گفت، اگر انسان کار نیک انجام ندهد به نوعی دچار خسران است و لذا امر به معروف و نهی از منکر جزو کارهای نیک است که انسان را خسران تا حدود زیادی باز می دارد.
اما افراد چگونه امر به معروف و نهی از منکر کنند؟ و شیوه آن به چه صورت است. پیغمبر اسلام(ص) در این زمینه می فرمایند: « هر كس از شما منكرى ببیند باید با دست و اگر نتوانست با زبان و اگر نتوانست با قلبش آن را تغییر دهد، كه پائین‏ترین درجه ایمان همین (تغییر قلبى) است». در واقع این فریضه درآمدها را حلال می کند و به نوعی می توان گفت، نوعی نظارت بر تمامی افراد جامعه است که هم حقوق افراد را در نظر دارد، هم فرهنگ سازی می کند و هم سیاست را سیاستی خدایی دهد و در نهایت آرامشی را به وجود آورد که خدا نیز راضی باشد. امام باقر در این زمینه می فرمایند: « امر به معروف و نهى از منكر راه و روش پیامبران و شیوه صالحان است و فریضه بزرگى است كه دیگر فرایض به واسطه آن بر پا مى‏ شود، راه ‏ها امن مى‏ گردد و درآمد ها حلال مى‏ شود و حقوق پایمال شده به صاحبانش برمى‏ گردد، زمین آباد مى‏ شود و (بدون ظلم) حق از دشمنان گرفته مى‏ شود و كارها سامان مى‏ پذیرد».
بنابراین از آثار امر به معروف و نهی از منکر مولفه هایی را می توان نام برد که جامعه اسلامی نیاز به باز تعریف مفهومی و مصداقی آن دیده می شود؛ از جمله آنها، گسترس امنیت، رفاه، سلامت فکری و رفتاری، نوعی نظام پاداش و تنبیه، آموزش و در نهایت آرامش و سعادت افراد است که اگر تاکید جدی بر آن به منظور تبلیغ و ترویج آن صورت گیرد و با مدیریت و برنامه ریزی صحیح و همراه با فرهنگ سازی در سطح جامعه افزایش پیدا کند، جامعه رو به شکوفایی حرکت می کند و زمانی که جامعه ای رو به شکوفایی در حرکت بود، آن جامعه تمدن ساز می شود. در واقع جامعه تمدن ساز افرادی را شامل می شود که در زیان نباشند و تمدن سوزی نکنند و مداوم کارهای نیک انجام دهند و یکدیگر را به حق، راستی، شکیبایی و صبر سفارش کنند./۹۰۱/ی۷۰۲/س
هادی ترکی، پژوهشگر فرهنگی
منابع
قرآن کریم.
نهج البلاغه.
بحارالأنوار.
نهج الفصاحه.
اصول کافی.
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، آذرخش کربلا، مرکز اطلاع رسانی غدیر.
گستره ی امر به معروف و نهی از منکر، سید قاسم نبوی. نشر اینترنتی.
مفهوم و مصداق امر به معروف و نهى از منکر، سایت تبیان.
منبع: خبرگزاری رسا