نقش شهید شاهآبادی در صدور رأی عدم کفایت بنیصدر
حجت الاسلام شیخ علی اصغر باغانی، از نمایندگان اولین دوره از مجلس شورای اسلامی و جانبازان حادثه 7تیرماه 1360 به شمار میرود. وی در گفت و شنودی که پیش روی دارید و به مناسبت سالروز شهادت آیت الله حاج شیخ مهدی شاه آبادی،به بیان برخی خاطرات خویش از آن دوره زمانی حساس پرداخته است. امید آنکه مقبول افتد.
*جنابعالی از چه مقطعی و چگونه با شهید آیت الله حاج شیخ مهدی شاه ابادی آشنا شدید؟ زمینههای این آشنایی چه بود؟
مرحوم آیتالله آقا میرزا محمدعلی شاهآبادی، استاد عرفان و اخلاق امام راحل از علمای مشهور عصر خود بودند و بنده به عنوان یک طلبه، علاقه خاصی به بیت رفیع ایشان داشتم و دارم. قبل از انقلاب از محضر فرزند ارشد ایشان، آیتالله حاج شیخ محمد شاهآبادی (رحمه الله) بهرهها بردم. ایشان در یکی از حجرههای صحن بزرگ حرم حضرت معصومه(س) افاضات میفرمودند و بنده و چند تن دیگر، چند سالی از محضر ایشان کسب فیض کردیم. شهید شیخ مهدی شاهآبادی هم از آغاز نهضت امام با ایشان همراه بودند و در پیروزی انقلاب و سپس شکلگیری نظام جمهوری اسلامی نقش بسیار برجستهای داشتند و بسیار با اخلاص و بیپیرایه فعالیت میکردند. بنده از همان سالها با این بیت معظم آشنایی داشتم و پس از انقلاب این آشنایی عمیقتر هم شد. نقش روحانیت در سالهای مبارزه با رژیم ستمشاهی و پس از انقلاب بر کسی پوشیده نیست و شهید شاهآبادی در تمام این مراحل بسیار فعال بود و مؤثر.
*جنابعالی در زمره نمایندگان دوره اول مجلس شورای اسلامی هستید. لطفا به نقش جامعه روحانیت مبارز در انتخابات آن مجلس و فضای حاکم براین نهاد درآن مقطع، اشارهای کنید؟
در مجلس اول، شهید شاهآبادی عضو مؤثر جامعه روحانیت مبارز بودند،این درحالی بود که حزب جمهوری اسلامی هم از نهادهای انقلابی و شاخص جامعه درآن دوران بود. یادم هست این دو نهاد تصمیم گرفته بودند دو لیست جداگانه برای انتخابات بدهند، اما با تلاشهای مستمر و تأثیرگذار شهید شاهآبادی، سرانجام ائتلاف بزرگی صورت گرفت و لیست واحدی ارائه و همین امر باعث شد مجلس در دست نیروهای وفادار به امام و انقلاب قرار گیرد و نیروهای طرفدار بنیصدر و منافقین عملاً از دور خارج شوند.
اولین دوره مجلس شورای اسلامی در 7 خرداد سال 1359 تشکیل شد. شهید بهشتی رئیس دیوان عالی کشور بود و طبیعتاً در کنار تریبون ایستاده بود تا نمایندگان یکییکی بیایند و سوگند یاد کنند. خوشبختانه اکثریت قاطع نمایندگان از نیروهای ارزندهای چون شهید شاهآبادی تشکیل شده بود که همگی معتقد به نظام اسلامی و پایبند به خط امام بودند و به این ترتیب خطر منافقین و بنیصدر از سر انقلاب رفع شد. البته زمینه این تفاهم از قبل و با کمک روحانیونی که در سراسر کشور به تبیین اصول انقلاب و روشنگری پرداخته بودند، فراهم شد.
*درباره ایفای این نقش توسط روحانیت درآن دوره و به طور مشخص تلاشهای شهید شاهآبادی و فعالیتهای خودتان دراین باره، اشارهای داشته باشید؟
بنده در 20 اسفند سال 1357 به امر دفتر حضرت امام به سبزوار رفتم تا مردم را برای رأی دادن به جمهوری اسلامی آماده کنم. البته 30 نفر از فضلا و طلاب قم عازم سبزوار شدند تا در این امر مهم به من کمک کنند، اما این تعداد تکافوی این را نمیداد که بتوانیم به همه شهرها و روستاها برویم و لذا از نیروهای محلی کمک گرفتیم که باز هم کافی نبود و سی نفر از حوزه علمیه مشهد به کمکمان آمدند. ما هر روز این افراد را توجیه میکردیم و به بخشها و روستاهای استان میفرستادیم تا مردم را برای رأی دادن آماده کنند. امام فرموده بودند: جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد! و ما هم سعی در تبیین فرمایش امام داشتیم. شهید شاهآبادی هم در این زمینه فعالیت زیادی کردند و مردم را با نظریه ولایت فقیه و فرمایش امام در باره جمهوری اسلامی بدون یک کلمه زیاد و کم آشنا میکردند.
اگر تلاشهای امثال این شهید بزرگوار نبود و اکثریت قاطع مجلس با نیروهای حزباللهی و خط امام نبود، هیچ بعید نبود نیروهای طرفدار بنیصدر و گروهکهای معاند - که هدفی جز براندازی نظام جمهوری اسلامی نداشتند - به مجلس رخنه کنند و ارزشهای انقلاب را به مخاطره بیندازند، اما چنین نشد و با عنایات الهی اکثریت قاطع مجلس به دست نمایندگان پیرو خط امام افتاد و چنین مجلسی توانایی و شایستگی صدور رأی عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور را با 174 رأی از 177 پیدا کرد. یادم هست که همه ملی ـ مذهبیها از مجلس بیرون رفتند و رأی ندادند و دوازده نفر هم رأی ممتنع دادند! بعد هم که امام رأی مجلس را تنفیذ کردند و بنیصدر به آن شکل مفتضحانه از کشور گریخت.
*دیوان عالی کشور هم میتوانست بنیصدر را عزل کند. چرا این وظیفه به مجلس محول شد؟
به دلیل اینکه شهید آیتالله بهشتی رئیس دیوان عالی کشور بود و بیشتر مقابله و تعارض بنیصدر هم با ایشان بود، بنابراین همه به این نتیجه رسیدند که اگر دیوان عالی کشور این حکم را صادر کند، انعکاس خوبی در دنیا و افکار عمومی پیدا نمیکند و حمل بر اغراض شخصی میشود، لذا مصلحت ایجاب میکرد مجلس وارد این موضوع شود که کار بسیار صحیحی بود. باید بگویم در ارجاع این موضوع به مجلس هم شهید شاهآبادی نقش بارزی داشت و در صدور رأی عدم کفایت بنیصدر هم تلاش زیادی کرد.
خود بنده هم پانزده روز قبل از این رأیگیری در مجلس، یعنی در روز 15 خرداد در راهپیمایی عظیم مردم سبزوار سخنرانی و ده دلیل را برای عدم کفایت سیاسی بنیصدر مطرح کردم. در مجلس هم وقت خواستم که در این باره صحبت کنم که البته وقت به من نرسید. حضرت آیتالله خامنهای در این باره صحبت و دوازده دلیل را برای عدم کفایت بنیصدر مطرح کردند. با حضور ایشان و افرادی چون شهید شاهآبادی، مجلس اول وزانت و قدرت فوقالعاده بالایی داشت و بهخوبی توانست انقلاب را از آسیبهایی که ضد انقلاب قصد داشت وارد کند حفظ سازد.
*یکی از فرازهای مهم زندگی شهید شاهآبادی حضور مستمر ایشان در جبهههای نبرد حق علیه باطل است. در این باره هم توضیح بفرمایید؟
این شهید بزرگوار همواره در تکاپو و تلاش بود و در تمام عرصههایی که انقلاب به حضور ایشان نیاز داشت، حاضر میشد، از جمله جبهههای نبرد حق علیه باطل که فراوان میرفت.
*چه ویژگیهایی در شخصیت ایشان در ذهن شما برجستهترند؟
ایشان فوقالعاده وارسته، خدمتگزار، خوشاخلاق و با نشاط بود و زندگی ساده، بیآلایش و بیدغدغهای داشت و هم با نفس خویش میجنگید و هم با دشمن دین و کشور در جبههها. ایشان بسیار سبکبال بود که به نظر من به عدم وابستگی و تعلق ایشان به دنیا برمیگشت. ایشان نه در پی کسب مال بود، نه مقام و منصبی را میطلبید. اصولاً هر کسی که از تعلقات دنیوی فاصله بگیرد، سبکبال و سبک روح میشود. همانطور که اشاره کردم زندگی بسیار ساده و بیپیرایهای داشت و با همه صمیمی بود.
*درباره شهادت ایشان هم نکاتی را بیان بفرمایید. این رویداد چگونه و در چه بستری رخ داد؟
بنده خودم توفیق پیدا نکردم همراه ایشان یا دیگران در جبهه خدمت کنم، اما شاهد تلاشهای شبانهروزی این شهید بزرگوار بودم. یک وقتی در جایی عرض کردم مرحوم علامه امینی در دوران قبل از پیروزی انقلاب احوال شهدا را در کتاب «شهداء الفضیله» بیان کردهاند و جا دارد که اکنون هم چنین کتابی فراهم شود و شرح احوال شهدایی همچون آیتالله سعیدی، مرحوم اندرزگو، شهید شاهآبادی و... در آن درج شود. به نظر بنده فضایل شهید شاهآبادی بهقدری زیاد است که باید راجع به آنها چندین کتاب نوشت و با این مختصر حق مطلب ادا نمیشود. به نظرم تا به حال اثری در خور این شهید بزرگوار و بسیاری از شهدای انقلاب و دفاع مقدس گردآوری و تدوین نشده است.
به هر حال یادم هست ایشان برای مجلس دوم هم انتخاب شده بود، اما در 6 اردیبهشت سال 1363 یعنی اواخر مجلس اول در جبهه شهید شد. فضای مجلس شورای اسلامی پس از شهادت ایشان پر از اشک و اندوه بود.
همانطور که اشاره کردم ایشان هر دو مسیر پر خطر جهاد با نفس و جهاد با دشمن بیرونی را با موفقیت طی کرد. انسان بسیار با نشاطی بود و هر جا که میرفت این شادی را با خود میبرد. همواره با دوستان همراه و همدل و یکی از بازوان توانمند انقلاب اسلامی و موجب پشتگرمی یاران خود بود. ایشان در تقویت جامعه روحانیت مبارز هم نقش بدیعی داشت و مخصوصاً در ائتلاف بزرگی که برای انتخابات اولین دوره مجلس با حزب جمهوری انجام شد، بسیار تأثیرگذار بود. انصافاً هم مجلس کمنظیر و برجستهای بود و از آنجا که نخستین مجلس در نظام جمهوری اسلامی بود، برای مردم هم بسیار شیرین بود و امید فراوانی به آن داشتند. این مجلس هم حقیقتاً به وظایف قانونی خود بهدرستی عمل کرد و در تاریخ انقلاب اسلامی در صدر نشست.
منبع: خبرگزاری فارس