سهشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۵
خلاصهای از مباحث و نکات طرح شده در جلسه به همراه متون مربوطه:
* حتی خود تمرینیت هم قرینه است بر شأنیت و هم بر ارفاق و تسهیل و نه محرومیت از فیض. همچنین لسان رفع قلم، لسان ارفاق است.
* خود تمرینیت اگر بگوییم در تمرین اثر میکند اما در تقرب بیتأثیر است قدری غیرقابل هضم به نظر میرسد.
* تعبیر اذا عقل الصلاة در روایات تعبیر مهمی است.
* رفع قلم از صبی ممیز ارفاق است، چه آنکه اگر شارع رفع نمیکرد در حق صبی ممیز، خلاف عدل نبود. لذا لسان آن لسان محرومیت از مواهب نیست.
* در همین رفع در مورد همه صبیها هم جاهایی هست که تعبیر اذا بلغ عشر سنین هست و چه بسا بگوییم قیاساتها معها است نه اینکه بگوییم بدلیل تخصیص تعبدی خورده است.
* در خصوص نیابت صبی محقق در شرایع فرمودهاند که میشود.
* همینطور از احرام بیرون آمدن صبی، اگر قائل به تمرینیت شویم، چگونه تصویر دارد؟
* وقتی ماده قانونی داریم که تبصره دارد، این تبصره نمیتواند در منافات اساسی با ماده اصلی و با کیان آن در مخالفت و مناقضت باشد. در همین راستا لازم است توجه شود که حدیث رفع، تبصرهای است بر تکالیف و مسؤولیتهایی برای مخاطبین.
* اگر بگوییم تمرینی است خیلی از جاها باید بگوییم استثناست ولی اگر گفتیم شرعی است، نیازی به اینقدر استثنا قائل شدن نیست.