• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
  •  متن
  •  
    یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵

    خلاصه‌ای از مباحث و نکات طرح شده در جلسه به همراه متن مربوطه:

     
    * متن کتاب بهجة الفقیه:
    مسألة: إذا حصل أحد الأعذار المانعة من التكليف كالحيض و الجنون و الإغماء بعد مضيّ مقدار من الزمان يتمكّن فيه من أقلّ الواجب الصلاتي مع التطهّر و سائر الشروط، مع عدم الأداء، وجب القضاء، و لا يجب القضاء مع إدراك الأقلّ من ذلك على المشهور؛ و الأحوط مع العلم بطروّ العذر الإتيان بصلاة العاجز في الكميّة و الكيفيّة، و التنزّل إلى البدل في ما له بدل لا يطول وقته، و إسقاط ما يسقط بالضرورة و العجز، و كذا القضاء مع عدم الأداء المذكور. و لا فرق في ذلك بين أن يكون زمان التمكّن أوّل الوقت، أو وسطه، أو آخره في غير ما يذكر.

    *در این فضا آنچه که مانع از تکلیف است با رافع تکلیف فرق دارد. اگر عبارت فقهای پیش از صاحب جواهر را در نظر بگیریم (المانع من الصلاة)، مانع واقعاً مانع می‌شود و رافع معنا ندارد (المانع من اتیان الصلاة)، اما با تعبیر صاحب جواهر، ذهن به سمت رافع هم می‌رود.

    *یک احتمالی که به ذهن می‌آید و اولین وجه این است که اگر لحظه زوال عذر نداشت، وجوب می‌آید، چرا که تکلیف به محض زوال بالفعل می‌شود و این امر دفعی است.چون طهارت شرط واجب است و نه شرط وجوب، لذا تحصیل طهارت به وضوء، شرط نیست در وجوب آن.

    تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) ؛ ج‏1 ؛ ص394
    44- عَنْهُ عَنْ شَاذَانَ بْنِ الْخَلِيلِ النَّيْسَابُورِيِّ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرْأَةِ تَطْمَثُ بَعْدَ مَا تَزُولُ الشَّمْسُ وَ لَمْ‏ تُصَلِ‏ الظُّهْرَ هَلْ‏ عَلَيْهَا قَضَاءُ تِلْكَ الصَّلَاةِ قَالَ نَعَمْ.

    *در مرتبه بعد، می‌گوییم اگر قاعده من ادرک مربوط به مسمای وقت است، (با توجه به اینکه می‌توانسته قبل از وقت طهارت را کسب کند)

    *قول دیگر و وجه دیگر آن است که اگر معظم صلات را توانست در آن زمانی که حیض یا عذر دیگر پیش نیامده، بجا بیاورد، قضا می‌آید.

    *وجه دیگر و قول دیگر این است که اگر توانست اتیان کند کل صلاة را (بدون ملاحظه شروط).

    *وجه دیگر، فقط طهارت ترابیه به آن ضمیمه می‌شود.

    *وجه مرتبه بعد، طهارت مائیه به جای طهارت ترابیه ملاحظه می‌شود.

    *وجوه بعدی، سایر شرایط (مثل تحصیل قبله و امثال آن) هم ملاحظه می‌شود در وجوب قضاء.

    *در تمام مواردی که طهارت ملاحظه می‌شود، به حسب حال خود شخص و اینکه تا چه حد از مقدمات را نیاز دارد که تحصیل کند در نظر گرفته می‌شود و همچنین در مورد افعال او، سرعت معمول خودش در نظر گرفته می‌شود.

    *تفصیلاتی دیگر نیز با تلفیق وجوه قبلی قابل طرح است.

    *مرحله بعدی، تفاوت بین ظهر و عصر است (که بر اساس روایات تعلیم جبرئیل وقت ملاحظه می‌شود).

    *مرتبه آخر این است که وقتی قضاء واجب است که صدق فوت در تمام الوقت داشته باشیم.

    الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏3 ؛ ص102
    1- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ يُونُسَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْأَوَّلَ ع قُلْتُ الْمَرْأَةُ تَرَى الطُّهْرَ قَبْلَ غُرُوبِ الشَّمْسِ كَيْفَ تَصْنَعُ بِالصَّلَاةِ قَالَ إِذَا رَأَتِ الطُّهْرَ بَعْدَ مَا يَمْضِي مِنْ زَوَالِ الشَّمْسِ أَرْبَعَةُ أَقْدَامٍ فَلَا تُصَلِّي إِلَّا الْعَصْرَ لِأَنَّ وَقْتَ الظُّهْرِ دَخَلَ‏ عَلَيْهَا وَ هِيَ فِي الدَّمِ وَ خَرَجَ‏ عَنْهَا الْوَقْتُ‏ وَ هِيَ فِي الدَّمِ فَلَمْ يَجِبْ عَلَيْهَا أَنْ تُصَلِّيَ الظُّهْرَ وَ مَا طَرَحَ اللَّهُ عَنْهَا مِنَ الصَّلَاةِ وَ هِيَ فِي الدَّمِ أَكْثَرُ قَالَ وَ إِذَا رَأَتِ الْمَرْأَةُ الدَّمَ بَعْدَ مَا يَمْضِي مِنْ زَوَالِ الشَّمْسِ أَرْبَعَةُ أَقْدَامٍ فَلْتُمْسِكْ عَنِ الصَّلَاةِ فَإِذَا طَهُرَتْ مِنَ الدَّمِ فَلْتَقْضِ صَلَاةَ الظُّهْرِ لِأَنَّ وَقْتَ الظُّهْرِ دَخَلَ‏ عَلَيْهَا وَ هِيَ طَاهِرٌ وَ خَرَجَ‏ عَنْهَا وَقْتُ‏ الظُّهْرِ وَ هِيَ طَاهِرٌ فَضَيَّعَتْ صَلَاةَ الظُّهْرِ فَوَجَبَ عَلَيْهَا قَضَاؤُهَا.