خلاصهای از مباحث و نکات طرح شده در جلسه به همراه متن مربوطه:
شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۵
* در شرایع آنجا که میفرمایند و اما احکامه و مشابه آن خوب است دیده شود که چه چیزهایی را در چنین موضعهایی قرار دادهاند و در چند مورد آن احکام ناظر به حالات خود مکلف آمده است؟
* در مورد دستهبندی یک راه این است که از کلیات شروع کنیم مثل حمل، مضطر و ...و بعد سراغ فروعات برویم و جای هر یک را پیدا کنیم.
* یک راه دیگر این است که یک فرع، به عنوان یک عنصر ملاحظه شود و روابط آن در نظر گرفته شود و ببینیم که با چه مفاهیمی ارتباط پیدا میکند؟
* مثلاً خونی که در بدن گوسفند میماند در کتاب الطهارة از باب نجاست و پاکی و یک بار در اطعمه و اشربه به لحاظ جواز اکل میآید.
* با این حساب، این فروعات هستند که نقشه را روشن میکنند.
* آیا با دستهبندی و کنار هم قرار دادن موارد مختلف، زمینه برای اسراء حکم از موارد مشابه به یکدیگر فراهم نمیشود؟
نکاتی در مورد قیاس:
* قیاس با الغاء خصوصیت تفاوت دارد
* روایاتی داریم که به شدت نسبت به قیاس احتراز میدهند و بسیار ما را به سمت احتیاط سوق میدهند.
* ما جعل علیکم فی الدین من حرج که مورد استدلال حضرت قرار گرفت در مسأله مراره، با توجه به نحو استدلال میتوان فهمید که در اینجا آیه شریفه ناظر به ناحیه امتثال مکلف در خارج است و نه مرحله تقنین. چون اگر میخواست ناظر به ناحیه تقنین باشد، باید با تنقیح موضوع، حکم برود، نه اینکه بفرمایند امسح علیه:
الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج3 ؛ ص33
4- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ رِبَاطٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَثَرْتُ فَانْقَطَعَ ظُفُرِي فَجَعَلْتُ عَلَى إِصْبَعِي مَرَارَةً فَكَيْفَ أَصْنَعُ بِالْوُضُوءِ قَالَ يُعْرَفُ هَذَا وَ أَشْبَاهُهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ امْسَحْ عَلَيْهِ.
* از این «هذا و اشباهه» مقصود چیست؟
* اگر فقیهی استحضار به کبریات فقهی داشته باشد، مبتلا به قیاس نمیشود و در امان است.
* عیب کار مثل ابان این بود که یک کبرا را نمیدانست.