[درس 49 - يكشنبه: 8/12/78]
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم مرتبه اولى - صورت سادسه قال المحقق رَحَمهُ الله: السادسة؛ قال الشيخ: لاحقيقة للسحر و فى الاخبار ما يدّل على ان له حقيقه ولعل ما ذكره الشيخ قريب، غير ان البناء على الاحتمال اقرب، فلو سحره فمات لم يوجب قصاصا و لا دية على ما ذكره الشيخ... صورت ششم از صور مرتبه اولى از مراتب تسبيب كه سبب فقط قائم به شخص جانى است، مسأله سحر مىباشد كه اگر كسى شخصى را بوسيله سحر و جادو به قتل برساند حكمش چيست؟ مرحوم محقق از قول شيخ (رَحَمهُ الله) نقلمىكند: كه سحر حقيقتى ندارد و آنچه كه از آثار سحر ديده مىشود تخيلات و توهمات است سپس خودشان مىفرمايند: بعضى روايات نشان دهنده اين است كه سحر آثار حقيقى دارد ولى چون اين روايات، روايات يقينآورى (به نظر ايشان) نيست شايد فرمايش شيخ دور از واقعيت نباشد(قريب) اما احتمال اينكه سحر حقيقت داشتهباشد اقرب است سپس حكم سحر را، هم بر مبناى شيخ و هم بر مبناى خودشان بيان مىكنند كه اگر شخصى عليهِ كسى سحرى بكاربست و طرف مرد، بر مبناى شيخ چون كارى انجام نگرفته و طرف بخاطر عامل ديگرى مردهاست، قصاص و ديه ندارد چون فرض اين است كه سحر، واقعيت ندارد و همچنيناست اگر خود ساحر اقراركرد و گفت: قتلته بسحرى، چون اين اقرار، اقرار دروغى است. اما بر مبناى ما (محقق رَحَمهُ الله) كه ممكن است سحر اثر داشته باشد احتمال مىدهيم كه اين اقرار مطابق با واقع باشد و اقرار العقلاء على انفسهم جائز، و اگر كسى به شيخ بگويد: اگر نظر شما مبنى بر عدم واقعيت سحر صحيح باشد پس چرا در روايات آمده كه: ساحر به قتل مىرسد؟ ايشان در كتاب خلاف جواب دادهاند: يحمل ذلك على قتله حدا لفساده، حكم به قتل ساحر به جهت قصاص نيست بلكه حد است زيرا وى مفسد است. و ضمنا معلوم مىشود كه به نظر شيخ فسادى كه در آيه شريفه وارد شدهاست "اَوْ فَسادٍ فِى الاَرْض"141 شامل امثال اين امور هم مىشود. |