• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
  •  متن
  • [شروع درس 4 - يك‏شنبه: 4/7/78]

    بسم اللّه الرّحمن الرّحيم‏
    در بحث گذشته بعضى از ادلّه قصاص كه آيات شريفه قرآن بود و بعضى از مناقشاتى كه در دلالت اين آيات شده بود، بحث شد.

    مناقشه در دلالت آيات و پاسخ آن‏

    بعضى در دلالت آيات مناقشه كرده اند كه آيات، عموم ازمانى ندارد يعنى روزى قصاص جزء شريعت بوده لكن پس از گذشت زمان، ديگر جزء احكام شريعت نيست.
    در پاسخ بايد گفت اين مناقشه، علمى نيست و حاكى از عدم آشنائى با مبانى فقه و احكام دينى است، و وجه وجيهى ندارد، لكن چون در زمان ما و در گذشته عده‏اى اين مناقشه را نموده‏اند، ما از نظر علمى مطلب را بررسى مى‏كنيم.
    اولاً: اين اشكال مختص به باب قصاص نيست، بلكه در باب صلوة و زكوة و حج نيز اين بحث مى آيد و لذا بايد در ابدى بودن همه احكام اسلامى، خدشه كنيم.
    ثانياً: تشكيك در اطلاق حكم، چه اطلاق احوالى و چه ازمانى، و چه افرادى وجهى ندارد، چون وقتى مولى در مقام بيان بود و حكمى را روى موضوعى آورد و قيدى نياورد، معلوم مى‏شود كه اين موضوع، تمام‏الموضوع در نظر مولى‏ مى‏باشد و به اطلاق آن، تمسك مى‏شود مگراين‏كه مقيّدى خواه متصل يا منفصل بيايد و حكم را محدود كند. مثلا در حكم «اكرم العالم» بدون قيد، معلوم مى شود كه تمام مراد، عالم بودن است و زمان و مكان و ساير صفات عالِم، دخلى در حكم ندارد.
    و اين مطلب در مواردى كه حكم مولى، جنبه قانونى دارد، تأكّد پيدا مى‏كند. به خلاف اوامرى كه جنبه شخصى دارد كه احتمال ترديد و شك در استمرار آن مى رود اگر چه در آن جا هم، تمسك به اطلاق مى شود. لكن در قوانين، على الخصوص قوانين شرعى كه طبيعتش ابديت مى‏باشد تا وقتى ناسخ نيايد حكم به بقاء آن مى شود. مثلا دين موسى و عيسى، اگر ناسخ نمى داشت، تا ابد، باقى مى ماند، پس علاوه بر اطلاق حكم، در مقام تشريع بودن، قرينه اى بر استمرار حكم است.
    ثالثاً: در خود آيات، قرينه‏اى وجود دارد كه حاكى از استمرار حكم در طول زمان مى باشد و آن كلمه «كُتِبَ» است كه به طور كلى هر كجا كه احتمال تخطى و عدم اطاعت مى رود، اين كلمه، آمده است، مثل: كتب عليكم الصيام (۱) كتب عليكم القتال(۲) كتب عليكم... الوصيّه(۳) كه در همه اين موارد، چون در مقام جعل حكمِ مشكل و طاقت فرسائى مى‏باشد و احتمال تخلف مى‏رفته، لذا كلمه «كُتِب» آمده است البته ممكن است گفته شود: تشديد حكم منافات با توقيت ندارد، مثل آيه وصيت كه طبق نقل، با آيات ارث، نسخ شده است. در جواب گفته مى شود كه: در چنين آياتى، تا وقتى كه توقيت ثابت نشود، معلوم مى شود كه مولى با تشديد حكم به واسطه كلمه «كُتب» در مقام بيان استمرار بوده است.
    رابعاً: ما دلائل قوى بر استمرار احكام اسلامى داريم مثل:1- ادلّه خاتميّت پيامبر، كه دلالت بر استمرار دين اسلام و احكام آن دارد.
    2- تعبير رايج حلال محمد حلال الى يوم القيامة. البته اين تعبير در روايات نيامده لكن مرحوم كلينى در مقدمه كتاب كافى اين عبارت را ذكر كرده كه مضمون روايات زيادى مى‌باشد (۴) منجمله از اين روايات، روايت مرحوم صدوق (ره) در من لايحضره الفقيه است:
    محمدبن على بن الحسين باسناده عن على بن الحكم عن ابان الاحمر عن ابى بصير يحيى بن ابى القاسم عن ابى جعفر (عليه‏السلام): قال: فى حديث:
    قال النبى (صلي الله عليه و اله): ايها الناس انه لا نبّى بعدى و لا سنّة بعد سنّتى فمن ادّعى ذلك فدعواه و بدعته فى النار فاقتلوه، و من تبعه فانّه فى النار، ايهاالناس احيوالقصاص و احيوا الحقّ لصاحب الحقّ ولاتفرقوا و أسلموا و سلّموا تسلموا «كتب‏اللّه لأغلبنّ انا و رسلى ان‏اللّه قوى عزيز»(۵)
    اين روايت از نظر متن خيلى محكم و داراى قرائن صدق و منطبق بر احاديث كثيره نيز مى‏باشد و دلالت قوى بر بقاء دين نبوى و استمرار احكام شرعى دارد. به هر حال، همان طور كه گفته شد، اين اشكال ناشى از عدم آشنائى با مبانى دينى است و الاّ هر كس كه آشنائى با اطلاق و تقييد و عامّ و خاصّ و طريق تمسك به اطلاق داشته باشد، اين حرف را نمى زند.