جمعه 28 ارديبهشت 1403 - 7 ذيقعده 1445 - 17 مي 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
عبارت مورد نظر :
لیست دوره ها
>
دروس خارج فقه
>
کتاب نکاح (آیت الله مکارم شیرازی )
>
جلسه 345
متن
تاريخ:1381/6/18
موضوع بحث:احكام نكاح
نام استاد:حضرت آيت الله مكارم شيرازى
مكان:مسجد اعظم قم
بسم الله الرّحمان الرّحيم و به نستعين و صل الله على سيدنا محمد و على آل الطّيبين الطّاهرين المعصومين لا صيمابقية الله المنتظر ارواحنا له الفدا و لا حول و لا قوة الاّ بالله العلى العظيم.
امروز كه روز آخر تحصيلى امسال حوضه است مصادف است با ميلاد مبارك امام باقر سلام الله عليه. من اين ميلادمسعود را به همه شما عزيزان تبريك عرض مىكنم. اميدوارم در سايه امام باقر و همه اهل بيت بتوانيم سالى پربركت وخوبى از نظر تحصيلى داشته باشيم. و در سايه عنايات اين بزرگواران بتوانيم وظايفمان را انجام دهيم. يك حديث ازامام باقر (ع) بخوانم به عنوان يك تذكّر و يادآورى. حديث معروفى هست. مرحوم علاّمه مجلسى در جلد 75 بحارالانوار در كلمات قصار حضرت نقل كرده است. فرمود عالمٌ ينتفع بعلمه خيرٌ من سبعين الف عابد. عالمى كه مردم ازعلم او بهره بگيرند بهتر است از هفتاد هزار عابد. عبادت مسأله مهمّى است. و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ ليعبدون.حتّى در تشهّد قبل از نبوّت و رسالت عبوديت را مىگوييم و اشهد انّ محمداً عبده و رسوله. ولى با آن همه اهميتى كهعبادت دارد، ما مىبينيم در اين جا مىفرمايد خيرٌ من سبعين الف عابد. مقام خيلى والايى است. مقام خيلى باعظمتى است. اگر قدر اين نعمت را بدانيم. منتهى يك شرطى در اين حديث دارد. شرطش چه بود؟ عالمٌ ينتفع بعلمه.عالمى كه مردم از علم او بهره بگيرند. چراغ روشنى باشد بر سر راه مردم. كشتى نجاتى باشد در اين درياى طوفانىدنيا. ستاره درخشانى باشد در اين آسمان هدايت وسيله هدايت و نجات مردم باشد. يك چنين عالم از هفتاد هزارعابد بالاتر است. گاه مىشود يك عالم هفتاد هزار چيست؟ دهها ميليون به وسيله او هدايت مىشوند. هر نفرى هم كههدايت مىشود خيرٌ لك من ما اشرقة الشّمس عليه. يك نفر هم كه هدايت مىشود از آن چه آفتاب بر آن مىتابد بهتر وبالاتر است. و به همين دليل است كه مىگويند اگر امر داير بشود بين عبادات مستحبّه و تحصيل علم، تحصيل علمترجيح دارد. در شبهاى قدر كه شب عبادت است و مهمترين شب عبادت است، باز هم من احياها بمذاكرة العلم و هوافضل. باز هم افضل است. دليلمان هم معلوم است. كار علماء كار انبياء است. كار علماء كار اولياء است. كار علماء كارخدا است كه مردم را هدايت مىكنند. خداوند هادى است. انبياء هادى هستند. علماء هادى هستند. به همين دليلافضل من سبعين الف عابد. اين يك مقدّمه كوتاهى بود كه لازم بود عرض كنم و چند نكته را اشاره كنم و بعد برويمسراغ بحثمان.
برادران عزيز سعى كنيد به همان اندازه كه علم را فرا مىگيريد، علم را منتشر كنيد. كسانى كه محتكران علم هستند، درپيشگاه خدا مسئول هستند. با قلم، با بيان، با تليغ، با عمل، با تدليس، با برنامههاى مختلف. مخصوصاً در اين عصر ودر اين زمان. چرا عرض مىكنم در اين عصر و زمان؟ براى اين كه دشمنان بشريّت و جهان خواران مانع مهم پيشرفتكارشان را در شرايط فعلى در دين آن هم دين اسلام مىدانند. مىگويند چيزى بر سر راه ما ممانعت نمىكند. هر كجابخواهيم هر كارى مىكنيم. امّا اين دين دينداران مخصوصاً دين جوانان مزاحم ما است. در جنوب لبنان دين بود كهمزاحم ما شد. در سرزمينهاى اشغالى دين است كه به صورت انتفاضه مانع است. در جنگ تحميلى دين بود كه مانعشد. مانع راه ما دين است. مخصوصاً دينى كه جوانان در آن پرورش كنند. بايد اين دين را از سر راه برداشت. مانع بزرگاين است. و لذا تمام تبليغاتشان را متوّجه كردند به سوى اسلام و با صراحت هم مىگويند. گاهى مىگويند دين ازاسلام جدا بشود. ولى واقع مطلب اين است كه دين محو بشود. نه از سياست جدا بشود. اسلام ماهيّتش چيزى استكه نمىتواند از سياست جدا باشد.
تمام زندگى بشر را قانون برايش دارد. از لحظهاى كه انسان متولد مىشود تالحظهاى كه مىميرد يك چنين دينى كه تمام لحظات انسان را دربربگيرد مگرمىشود از سياست كه بخشى از زندگى انسانها است جدا بشود؟ بنابراينجدايى دين از سياست يعين محو اسلام. و واقعاً هم مىخواهند اين كار رابكنند. غوغا مىكند اين روزها. تخريب عقايد، تخريب اخلاق. اخيراً همببينيد به وسيله اين وسيله جديد اينترنت دنيا را از نظر اخلاقى نا امن كردهاست، چه كار دارند مىكنند. هر كارى از دستشان ساخته است، دارند انجاممىدهند. بدترين جنايات را با اين وسيله اينترنت مىكنند. بدترين توهينها،كارى كه هر انسانى ذرّهاى شرف، وجدان، انسانيّت، دين داشته باشد انجامنمىدهد. امّا اينها دارند مىكنند. من نمىخواهم بگويم چه كار مىكنند. باتمام وسائل به ميدان آمدند كه نابود كنند اسلام را. آيا در اين شرايط ما چهوظيفهاى داريم؟ بنشينيم و سكوت كنيم؟ درس بخوانيم و از دنيا بى خبرباشيم؟ شرايط روز را ندانيم؟ شرايط زمان را ندانيم؟ نقشههاى دشمن راندانيم. توطئههاى دشمن را ندانيم. ما هم بايد مجهّز بشويم. بسيج بشويم.
خوشبختانه يك عامل پيشرفتى اسلام دارد كه در مقابل اين موانع سختايستاده است و آن جاذبه اسلام است. جاذبه اسلام يك عامل مهمى استبراى پيشرفت. الان در خود آمريكا كه مركز اين تبيغات است، ما مىبينيم كهاسلام با سرعت دارد پيش مىرود. در اروپا به سرعت پيش مىرود. درمناطق مختلف دنيا دارد پيش مىرود. اين جاذبه اسلام به ما كمك مىكند كهدر مقابل آن موانع بايستيم. اگر تبليغات ما يك دهم، يك صدم آنها هم باشدما پيروز هستيم. چرا؟ چون دين مطابق فطرت است. مردم دنيا از دروغ گفتناين زورمندان خسته شدندو زورمندانى كه آمدند اين نهادهاى بين المللى راتأسيس كردند. براى حفظ صلح و امنيّت و چنين و چنان. الان نگاه مىكنيمتمام اين نهادهاى جهانى را زير پا گذاشتند. همه را مسخره گرفتند. مىگويندما منتظر اجازه نهادهاى بين المللى نمىنشينيم. هر كجا مصلحت ديديم،حمله مىكنيم. مردم دنيا اين چيزها را كه مىبينند مأيوس مىشوند از تمامنهادها. پناهگاهى ندارند جز دين. مىآيند به سراغتان. اين موج اسلام گرايىقوى امروز از همين جا سرچشمه مىگيرد كه مردم جهان مىبينند در دنياپناهگاهى جز دين باقى نمانده است. ما بايد از شرايط موجود استفاده كنيم.از اسلام بيشتر بدانيم. بيشتر عمل كنيم. بيشتر تبليغ كنيم. بيشتر دعوت كنيم.هوشيارتر در مقابل دشمن باشيم. آن سه اصل را عزيزان فراموش نكنيد.نظم، پشتكار، اخلاص. عامل اصلى پيشرفت اين سه چيز است. نظم،پشتكار، اخلاص. اينها باشد، خدا تضمين كرده است موفقيت و پيشرفت مارا.
كارى كنيد تعطيلات كمتر بشود. كارى كنيد از تعطيلات هم استفاده بشود.كارى كنيد كه از روز اول به طور جدّى درس و بحث شروع بشود. كارى كنيدكه مباحثه آن برنامه سنّتى فراموش نشود. مطالعه، مباحثه، درس، نوشتن ومرور كردن. اين برنامههاى سنّتى حوضهها را كه هميشه باعث عالم پرورىبوده است، انشاء الله فراموش نكنيم. نيّتهايمان را خالص كنيم. روز آغازدرسمان توأم شده است با ميلاد مبارك امام باقر سلام الله عليه امام باقرى كهباقر العلوم بوده است. و چه تصادفى بهتر از اين. واقعاً توسّل پيدا مىكنيم بهذيل عنايت آن حضرت و مىخواهيم كه در اين مسائل علمى انشاء اللهعنايتشان شامل حال ما باشد. و مىدانيم امروز هم در مدرسه فيضيه مراسمبراى آغاز سال تحصيلى هست. ساعت 11 شروع مىشود انشاء الله. خوبشروع شده است. انشاء الله بعداً شركت مىكنيم. ما هم بنا هست در برنامهآغاز سال تحصيلى مركز جهانى علوم اسلامى يعنى كسانى كه از خارجآمدهاند و در كشور ما درس مىخوانند آن جا را هم برويم و شركت كنيم وچند جملهاى راجع به آغاز سال تحصيلى براى آن عزيزان هم صحبت كنيم.و لذا من بحث امروز را خلاصه مىكنم و فردا دنبال مىكنيم.
مىدانيد بحث ما در كتاب نكاح در محرّمات است. محرّمات نكاح سه عاملمهم دارد. اول نسب، دوم رضاع، سوم مصاهرت. عوامل ديگرى هم هستكه هفت هشت تا عامل مىشود. ولى عمده اين سه است. نسب، رضاع،مصاهرت. ما نسب و رضاع را خوانديم سالهاى گذشته و امسال در بحثمصاهرت هستيم. از مصاهرت هم كه مطابق مسائل تحرير الوسيله ما پيشمىرويم 5 مسأله را ما سال گذشته خوانديم. ولى من برمىگردم يك اجمالىاز اين 5 مسأله عرض مىكنم. به دو دليل.
دليل اول كسانى كه امسال به ما مىپيوندند آشنا به اين مسائل پنجگانه آغازبحث مصاهرت بشوند.
دليل دوم هم برادرانى كه در سال گذشته بودند يادآورى براى آنها بشود وپيوند ميان مسائل گذشته و مسائل آينده حفظ بشود.
در آغاز بحث مصاهرت امام قدس السّره الشّريف تعريفى داشتند و ظاهرتعريف هم اين است كه تعريف مصاهرت را مىخواهند به صورت جامع ومانع بخوانند. خيلىها تعريف داشتند. مرحوم صاحب جواهر داشت.مرحوم نراقى در مستند داشت. بزرگان ديگر تعاريفى داشتند براىمصاهرت، من تعريف امام را مىخوانم و خلاصه. بعد مىرويم سراغ عصارهمسأله اول. عرض كردم فهرست وار مىگويم. امام در تحرير الوسيلهمىفرمايند المصاهره هى علاقةٌ بين احد الزّوجين مع اقرباء الآخر موجبتٍلحرمت النّكاح عيناً او جمعاً. مصاهرت يك پيوندى است ميان يكى از دوزوج با خويشاوندان زوج ديگر كه اين پيوند باعث مىشود آن خويشاوندانحرام بشوند عيناً حرام ابدى يا جمعاً مثل جمع بين الاختين. اين تعريف راامام فرمودند. تعريف خوب است. امّا ما دو تا اشكال كوچك بر تعريفايشان ذكر كردم كه حالا مىخواهم اگر مىشود امسال از آن دو اشكال همدفاعى بكنيم. اشكال اول اين است كه ايشان مىگويد علاقةٌ بين احدالزّوجين. چرا احد مىگويند؟ گاهى بين كلا الزّوجين است. شايد هم هميشهبين كلا الزّوجبن باشد. به علّت اين كه زوج با امّ الزّوجه حرام است. زوجه بااب و زوج حرام است. زوج وقتى ازدواج كرد با امّ الزّوجه علاقهاش چهمىشود؟ حرمت ابدى. زوجه هم وقتى با اين شوهر، شوهر كرد با پدر اينشوهر حرام ابدى است. پس احد الزّوجين نيست. كلا الزّوجين است. ولىممكن است كسى دفاع كند از اين معنا. و اين احد كه مىگويند نه احد بهشرط لا است. لا بشرط است. ممكن است آن طرف، اين طرف هر دو راشامل بشود. احد به غير احد نيست كه حتماً مصاهرت آن است كه يكى ازاينها تأثير در حرمت بگذارندن. نه. دو تايى هم ممكن است. اين احد احد لابشرط است نه بشرطه. لا كه شما از آن مفهوم بگيريد و بگوييم مشكل پيدامىشود. چون غالب موارد مصاهرت حرمت از دو طرف حاصل مىشود. ياتمام موارد مصاهرت از دو طرف حاصل مىشود. ديگر هم اين است كهفرمودند هى علاقةٌ. اين علاقه، چه علاقهاى است؟ ابهام دارد. يا به تعبيرديگر مىگويند موجبٌ للحرمه. اين موجب حرمت كه مىشود، به چه جهتموجب حرمت مىشود؟ ابهام دارد. علاقه چه علاقهاى است؟ و موجبتٍچرا موجب حرمت مىشود؟ اين ابهام مناسب تعريف نيست. از اين هممىشود جواب داد كه وقتى مىگويند بين احد الزّوجين تعليق حكم بهوصف مشعرٌ بالحلّيه. يعنى به سبب زوجيّه. علاقةٌ يعنى علاقة الزّوجيه. پسعلاقه ولو به صورت مطلق ذكر شده است، امّا چون مىگويد بين احدالزّوجين يعنى علاقة الزّوجيه. موجبٌ يعنى بسبب الزّوجيه. بنابراين نتيجهاين مىشود كه علاقهاى پيدا مىشود بين زوج و خويشاوندان زوجه و بينزوجه و خويشاوندان زوج. و سبب حرمت ابدى مىشود يا سبب حرمتجمعى مثل جمع بين الاختين. خوب اين تعريف مصاهرت.
و امّا ديگر مىگذاريم جزئيات را كنار. مىرويم سراغ مسأله 1. در مسأله 1امام قدس السرّه دو تا از محرّمات مصاهرت را بيان مىفرمايد. و آن دوعبارت هستند از حرمت زوجه اب بر ابن و حرمت زوجه ابن بر اب. زوجهابن بر اب حرام ابدى است و زوجه اب بر ابن حرام ابدى است. تعبيرى همكه دارند نسبت به اب فساعداً مىگويند. زوجه ابن حرام بر اب و جد و جدّبالاتر و بالاتر و بالاتر. در ابن فنازلاً مىگويند. زوجه اب حرام بر ابن و نوه ونتيجه و نبيره و آن ورتر. پس حرام بودن زوجه اب بر ابن تنازلاً. حرام بودنزوجه ابن بر اب فساعداً. در چند جهت هم حكم اطلاق دارد. آيا دخولشرط است؟ نه. دخول بشود يا نشود اين حكم ثابت است. آيا عقد انقطاعىو دايمى فرق دارد؟ نه. عقد دائم باشد يا انقطاعى باشد تفاوت نمىكند.بنابراين هم از نظر دايم، و انقطاع، هم از نظر دخول و عدم دخول و هم يكجهت سوم از نظر رضاعى يا نسبى. معنىاش چه مىشود؟ معنىاش اينمىشود كه زوجه اب بر ابن نسبى حرام، بر ابن رضاعى هم حرام. زوجه ابنبر اب نسبى حرام، بر اب رضاعى هم حرام.
پس اطلاق از سه جهت. از جهت دخول و عدم دخول، از جهت انقطاع ودوام، از جهت نسب و رضاع. دليلش هم اجمالاً اشاره كنيم.
سؤال؟ زوجه اب بر ابن رضاعى حرام است. زوجه ابن بر اب رضاعى حراماست. فرقى نمىكند.
و امّا برويم سراغ دليلش هم و يك اجمالى اشاره بكنيم و بگذريم. اولاً اينمسأله از مسلّمات است بين همه علماى اسلام. شيعه، سنّى، همه اتّفاق نظردارند بر حرمت اين دو تا. چرا؟ به علّت اين كه هر دو در قرآن مجيد صريحاًآمده است. متن قرآن مجيد است. آيه 22 سوره نساء. و لا تنكحوا ما نكحآبائكم و بعدش هم حرّمت عليكم امّهاتكم آيه 23 است ظاهراً. حرّمتعليكم امّهاتكم تا مىرسد و حلائل ابنائكم. حلائل ابنا براى شما حراماست.
و روايات هم فراوان است. رواياتش هم اگر بخواهيد در باب 2 از ابوابمصاهره است. در جلد 14 وسائل الشّيعه. جلد 14 كه اسباب محرّمات نكاحرا مىگويد، وقتى مىرسد به باب مصاهرت، باب 2 راجع به زوجه اب وزوجه ابن روايات متعددى دال بر حرمت در آن جا ذكر شده است. فقط يكنكتهاى هست. من اين نكته را عرض كنم. امروز بحثمان را كوتاه مىكنيم. بهدلائل اين كه انشاء الله همه با خبر بشوند و ديگر مطالب را ادامه بدهيم. آيادر اين مورد در جزئيات مخالفى هست يا مخالفى نيست؟ در جزئيان اينمسأله هم مخالفى نيست. از جهات مختلف همه را فتوا دادهاند. آنها دوام وانقطاعى قائل نيستند فعلاً. اگر انقطاعى باشد بله. رضاعى را اهل سنّت همقائل هستند. بنابراين دو قسمت از قسمتها را بيان كرديم. فردا مسأله دوم وسوم و چهارم را انشاء الله بايد بگوييم فهرست وار تا برسيم به اول بحثانشاء الله. و صل الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين.
آخرين مطالب
حوزه علميه
پیام های تسلیت مراجع تقلید، علما و...
حکومت، مردم را کریمانه اداره کند نه فقیرانه
انگیزه بانوان از ورود به حوزههای علمیه...
آیهای که باید در دستور کار مبلغین باشد
مسائل روز جامعه با نگاه تخصصی قابل...
ویژگیهای نماینده مجلس تراز انقلاب
تاکید آیت الله العظمی جوادی آملی بر...
حوزه علمیه در عرصه بانکداری اسلامی...
توصیههای اخلاقی استاد حوزه به طلاب...
لباس محرومیت زدایی از چهره مردم بر...