• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
  •  متن

  • درس خارج فقه بحث " حج: طواف " حضرت آية الله العظمى فاضل لنكرانى‏
    " مد ظله العالى " "
    جلسه دوم "
    مسئله 9 و 10 (تحرير الوسيلة) حج از شرائط طواف خانه كعبه;
    گفته شد كه در طواف بايد خانه كعبه در سمت چپ طواف كننده قرار گيرد بنحو متعارف نه با مداقه و رعايت جهات هندسى، و اگر كسى در اثنأ طواف مع الاختيار او بلا اختيار و يا بعلت ازدحام جمعيت و غيره يك گام از طواف را طورى برداشت كه خانه كعبه روبروى او پشت سر او واقع شد، اگر منشأ عدم رعايت امر غير اختيارى بود بايد شوط ناقص را تدارك كند يعنى به عقب برگردد به آن مكانى كه دور او ناقص شد دوباره نيت كند و طواف را ادامه دهد، با قرار دادن كعبه در سمت چپ خود.
    1- نكته اول: در روايت عبد الله بن سنان چند عمل مستحبى طواف آمده مثل بوسيدن مستجار و ركن يمانى و استعلام حجر خصوصيتى ندارد كه صورت طواف بهم بخورد و استدام حجر در هر ظوطى ملازم باشد كه روبروى كعبه قرار گيرد، ولى تقبيل و الصاف خدين و بطن نمى‏شود باشد و كعبه هم در يسار قرار گيرد و حفظ اين استحباب با در سمت چپ قرار گرفتن كعبه قابل جمع نيست مگر اينكه جمع آن اينگونه باشد كه مستحبات در كنار مستجار را انجام دهد و از همين نقطه كه انحراف از يسار بودن كعبه پيدا شد بايد دوباره حالت اصلى بگيرد و ركن يمانى را هم وقتى استدام كند به طواف او ضربه مى‏خورد پس در واقع رعايت مستحبات طواف در هر شوط باعث اين مى‏شود كه در طواف و سمت چپ قرار گرفتن كعبه انحراف واقع شود در حاليكه بايد يسار بودن كعبه رعايت شود.
    نكته دوم مسئله طواف را از نماز جدا مى‏كنند به اينصورت كه در نماز استقبال الى القبلة شرطيت دارد و اگر كسى در حال نماز يك لحظه روبه قبله بودن را از دست دهد و بعد به به قبله كند به بطلان نماز او محكوم مى‏شود ولو در فعلى از افعال نماز باشد و در حال سكوت هم باشد باز موجب بطلان نماز است ولى اگر كسى در طواف عمداً رو به كعبه كرد ظاهراً همه طواف او باطل نمى‏شود تا اينكه كل طواف را اعاده كند بلكه انجام دوباره همان قسمت كفايت مى‏كند به اينكه گفته شود همه اشواط او در حالى بود كه كعبه در سمت چپ او قرار داشت، آيا قاعده اينگونه اقتضأ مى‏كند يا نه مثل حكم نماز اقتضأ دارد و آيا با يك استقبال مجموع عمل باطل مى‏شود يا جزئى از عمل، مثلاً يك شوط باطل مى‏شود.
    عرض كرديم كه بين طواف و نماز فرق هست اگر چه هر كدام با تمام اجزأ خود، يك عمل به مى‏آيند، حالا اگر كسى بجاى 7 شوط 6 شوط يا 8 شوط انجام‏
    دهد طواف او باطل است ولى يك خصوصيتى هست كه باب طواف را از باب نماز وسيعتر مى‏كند و آن اينكه اگر نماز گزار در آخرين جز نماز محدث غير اختيارى هم بشود نماز او كاملاً باطل است ولى در باب طواف اگر شوط چهارم را كامل كرد و حدثى از او سر زد موجب بطلان كل طواف نمى‏شود بلكه دوباره بايد با وضو شود و شوط چهارم به بعد را كامل كند. اما اگر اين حدث قبل از شوط چهارم سر بزند، بايد تمام طواف را اعاده كند و اين چيزها موجب وسيع شدن باب طواف مى‏شود و لذا قاعده اينگونه اقتضأ مى‏كند كه در اشواط سبعه با تمام اجزايش كعبه در سمت چپ قرار گيرد و اگر يك گام طرف چپ بودن كعبه رعايت نشود بايد فقط همان يك قدم را دوباره بجاى آورد ولى نماز اينگونه نيست ولى جهت مشكلى وجود دارد كه با تأسف بايد گفت كه در كلام علمأ مطرح نشده و آن اينكه بعضى از شروط طواف داراى شرطيت مطلقه بودند و بعضى اين اطلاق را دارا نبودند و در مسئله مورد بحث چه على اليسار بودن را بعنوان شرطيت و يا جزئيت داخل در ماهيت طواف بكنيم كما اينكه امام ابتدأ طواف از حجر و ختم آن به حجر با دو شرط طواف مى‏دانست ولى على اليسار بودن را ظاهراً به عنوان جز مى‏داند و شرط بودنش را بكار نبرده، حالا عنوان هر كدام باشد يك مشكل بوجود مى‏آيد باينكه اگر يك دليل لفظى‏اى كه مطلق باشد وجود مى‏داشت و از آن جز و يا شرط بودن مطلق را استفاده مى‏كرديم و قائل بوديم كه اگر در حال نادانى و فراموشى و غير اختيارى هم شوط را باشرط صحت بجا نياورده بود، اين طواف باطل است ولى اگر دليل ما سيره (نبى) باشد كه اطلاق ندارد، خوب در اينصورت از چه دليلى استفاده كنيم كه به خاطر ازدحام يك گام را رو به كعبه و ياپشت به كعبه برداشت، اين يك گام باطل است تا حكم به جبران آن بكنيم با توجه به اينكه بايد شرط سمت چپ بودن خانه كعبه را هم بايد دارا باشد.
    صاحب جواهر يك جمله دارد ولى بدون دليل است، در اين مسئله فرقى بين صورت عمد و سهو و جهل و غير آن وجود ندارد اگر مقصور اين است كه از نظر فتوى فرق نمى‏كند خوب اشكال ندارد ولى اگر منظور اين باشد كه اط نظر دليل فرق نمى‏كند بايد گفت كه اين روايات در صدد بيان مسئله نبودند بلكه در صدد بيان يك كار مستحب بودند و از بيان آن حكم مستحب معلوم شد كه خانه كعبه بايد طرف چپ قرار گيرد و از امر مفروغ عنه بود و معلوم نيست كه وسعت دايره مفروغ عنه بوده چقدر است، ولى سيره پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلم و ائمه عليهم‏السلام مى‏گويد كه عمل على اليسار باشد ولى دلالت ندارد كه اگر يك گام غير معمول و بدون شرايط را بخاطر ازدحام برداشت باطل است در آنجا فرق بين نماز و طواف را ذكر مى‏كرديم ولى در اينجا مى‏گوييم كه دليل لفظى نداريم و سيره هم چون دليل نبى است اطلاق‏
    ندارد كه اگر به ججر اسماعيل (ع) رسيدى بايد همه اجزأ اشواط على اليسار باشد و دليل لفظى‏اى مثل لا طواف الا مع كون الكعبه على اليسار وجود ندارد و سيره هم يك قدر متيقن دارد و آن اينكه قبل از حجر و بعد از آن بايد كعبه على اليسار باشد ولى آنجائى كه ديوار حجر مستقيم است و انجنأ ندارد در عبور از آن مكان لزومى ندارد كه كعبه على اليسار باشد مثل دليل لفظى لا صلوة الا بظهور كه در نماز داشتيم نيست و كعبه عرفاً على اليسار باشد و طائف خودش را به يمين و شمال متمايل و منحرف نكند كافى است، اما در حركت متعارف خانه كعبه حالات ديگر پيدا مى‏كند اشكالى ندارد چون بيش از سيره استفاده نمى‏شود كرد و احتياط بعضى اط وسواسها دليلى ندارد غير از اينكه موجب سستى دين و طعن وهابيت مى‏شود اثر ديگرى ندارد و در فتاواى علمأ اخير اين امر مسلم است كه اگر يك گام استدبار و استقبال پيدا كرد همان يك گام بايد اعاده شود.
    پايان