شنبه 22 ارديبهشت 1403 - 1 ذيقعده 1445 - 11 مي 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
عبارت مورد نظر :
لیست دوره ها
>
دروس خارج فقه
>
کتاب طواف حج (آیت الله فاضل لنکرانی (ره))
>
جلسه 116
متن
درس خارج فقه بحث " حج " حضرت آية الله العظمى فاضل لنكرانى " مد
ظله العالى " "
جلسه يكصد و شانزدهم "
عرض مىشود كه بحث رَمى تمام شد. بحث جديد ما بحث هَدىة است، مثل اينكه فرصتى براى شروع اين درس نيست. چند جملهاى صحبت داشته باشيم. چون ظاهراً از فردا به بعد مقدمات تعطيل فراهم مىشود.
عرض مىشود كه در رابطه با چند مسأله به عنوان تذكر جملماتى تقديم مى شود. يكى در رابطه با خود ماه رمضان از نظر جهات فردى و شخصى، كه در حقيقت ماه خود سازى انسانها است، و ماهى است كه انسان يك تمرين عملى يك ماهه براى تحصيلِ عنوانى كه در اسلام بالاترين ارزشها را داراست و آن تقوا است، كه تعبيرى كه خداوند در رابطه با تقوا فرموده درباره هيچ عنوانى نفرموده است، " ان اكرمكم عند الله اتقاكم " . با توجه به اينكه در كلام خدا و حتى رسول خدا (ص) و ائمه هدى (ع) هيچ گونه مبالغه و كم و زيادى وجود ندارد.
آن دينى كه بر مبناى حقيقت محض استوار شده است نبايد در آن مبالغه و اغراق و وجود داشته باشد. مسائل غير واقعى ولو اينكه جنبه ادبى هم داشته باشد، در واقعيات و دين حقيقى جا ندارد. مسأله مبالغه و اغراق يكى از مسائل ادبى در فنِ بيان و بديعِ مفصل بحث شده است. اما در كلام خدا و اوليأ خدا مسأله مبالغه و اغراق جا ندارد.
خداوند مىفرمايد: " ان اكرمكم عند الله اتقاكم " ،بالا رفتن و به كرامت الهيه رسيدن و مراتب كرامت را طى كردن همه در گرو تقوا و مراتب آن است. هر چه تقوا بيشتر كرامت بالاتر، هر چه تقوا ضعيفتر كرامت هم پايينتر. و در باره هيچ عنوانى حتى مسأله علم،با آن اهيمتى كه اسلام براى آن قائل است و با آن تعبيراتى كه در رابطه علم دارد، چه در لسان قرآن، چه در لسان روايات نبويّه و روايات مأثوره ائمه (ع)، يك چين تعبيرى كه در باب تقوا مطرح شده است در باب علم مطرح نيست.
ماه رمضان ماهى است كه هر كسى بايد اين حساب را براى خود باز كند، كه اين يك كلاس عملى و تمرينى است براى رسيدن به تقوا، آن هم بر حسب نتيجه و غايتى كه خود قرآن براى صيام بيان فرموده است : " يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم لعلّكم تتقون "
اثر صيام تقوا است. يك راه بسيار مؤثرى هم است براى رسيدن به تقوى كه اين خود از يك طرف نياز به تحليل ندارد و از سوى ديگر هم تحليل آن خيلى جالب است.
يك انسانى اگر در راه مبارزه با نفس توانست دوازده، سيزده ساعت و يا بيشتر
اگر توانست در غذاى حلال، از خوردن آب، از زوجه و حليله خود اجتناب كند، و اين اجتناب به صورت مستمر، هر روز تحقق پيدا كرد. آيا چنين انسانى كه اين برنامه عملى يك ماهه را پيموده است، به او بگويند شما ديگر از مال مردم اجتناب كن، براى او هيچ مشكلى نخواهد بود. او حدود يك ماه از مال خودش هم عملاً اجتناب كرده است. اگر به او بگويند كه از غرائض جنسى در موارد نامشروع اجتناب كن، براى او مشكلى نيست، او سى روز تمام از حليله خود هم اجتناب كرده است. و اين تمرين را عملاً انجام دادهاست.
و همين طور اگر به او بگويند از كذب بر خدا و رسول اجتناب كن،او به سبب استمرار عملى و پيمودن اين راه چه بسا باعث مىشود كه ديگر دور كذب را قلم بگيرد.
ماه رمضان، ماه خودسازى است و قبل از اينكه انسان به فكر ديگران باشد بايد به فكر خود باشد به دو علت :
يكى اينكه انسان در هر چيزى خودش مقدم بر ديگران است. در جهات معنوى ايثار معنا ندارد، در جهات مادى درست است، اما در جهان معنوى ايثار صحيح نيست و اگر امر دائر باشد بين اينكه من و يا زيد يكى از ما كربلا مشرف شويم من ايثار كنم و بگويم نمى روم شما برويد، اشتباه است، جاى ايثار نيست، معنا ندارد كه خودم را از اين فيض بزرگ زيارت امام حسين (ع) محروم كنم، براى اينكه ديگرى به اين فيض برسد و از زيارت استفاده كند، در جهات معنوى تقدم با خود انسان است.
لذا در ذهن من است كه از رسول خدا (ص) نقل شده كه هر وقت ايشان مىخواستند دعا كنند " بدأ بنفسه " ، در ادعيه ما هم همين است اول مىگوييم " رب اغفر لى " ، خودمان را، بعد مىگوييم و " للوالدين " ، بعد هم " لجميع المومنين و المومنات " ، كسى به ما اعتراض نمى كند كه چرا خودتان را مقدم مىداريد، در مسأله مغفرت الهى و مسأله معنوى معنا ندارد كه انسان ديگران را بر خود مقدم بدارد.
بايد انسان از خودش شروع كند وقتى خودش مفروغ عنه شد آن وقت نوبت به ديگران مىرسد، لذا در اين ماه اول سعى كنيم كه خودمان بهره ببريم و از بركات ماه رمضان مستفيض شويم، نه اينكه ديگران را دعوت كنيم و خود بمانيم.
اگر ديگران را به تلاوت قرآن دعوت مىكنيم، خودمان قبل از ديگران اين معنا را رعايت كنيم، بدانيم كه تلاوت قرآن در ماه رمضان، چقدر آثار و بركات دارد، و همين طور ساير اعمالى كه براى ماه رمضان مقرر شده است.
در درجه بعد وظيفهاى كه از نظر اسلام ارزش بسيار بالايى دارد تبليغ ديگران است، به دوش شما و ما است، به دوش روحانيت است، و هيچ كسى غير از
روحانيت چنين وظيفهاى را حداقل تعهد عملى نسبت به آن ندارد. اما روحانيون مخصوصاً روحانيون حوزه علميه قم كه از قديم الايام، يعنى از پنجاه سال به اينطرف، خيلى متداول بوده است كه در ايام تبليغى مخصوصاً ماه رمضان و ماه محرم، جداً وظيفه را خوب انجام مىدادهاند.
علت اينكه انقلاب در اين مملكت به پيروزى رسيد براى اينكه حكومت طاغوتى بود، و در مردم زمينه مساعدى وجود داشت. اين مساعد بودن زمينه را روحانيون به وجود آورده بودند. همين آقايانى كه در ايام ماه رمضان و محرم براى تبليغات به اين طرف و آن طرف مىرفتند، اين زمينه مساعد را به وجود آورده بودند، كه مردم تا حدى آمادگى داشتند، بعد هم مسائلى را كه امام (قدس) مطرح كردند و آن راهى را كه پيمودند، الحمدالله به نتيجه مطلوب رسيد، پس ببينيد كه اثر اين تبليغات ولو بعد از گذشت سى سال تبليغ، زمينه مساعد براى ايجاد حكومت اسلامى و پيروزى انقلاب به دست آورديد. اين چه ارزش اجتماعى والايى هست؟! كه در اين رابطه هم ان شأالله چند جملهاى بحث مىكنم.
در درجه بعد از خودسازى، سازندگىِ ديگران است. اين سازندگى ديگران وظيفه من و شما است. وظيفه روحانيون است مخصوصاً حالا حوزه علميه قم با آن عظمت و جلالت و سابقهاى كه در اين راه دارد، مسئوليت بيشترى را در اين رابطه دارد. خوب شما مىدانيد كه هر چه زمان پيش مىرود، هر چه حكومت اسلامى و انقلاب اسلامى ايران ريشهدارتر مىشود، آخرين توطئهاى كه دشمنان انقلاب و دشمنان اسلام و دشمنان حاكميت اسلام طرح كردند اين است كه مردم را با تبليغات در ابعاد مختلف، از مسائل اسلامى جدا كنند. از روحانيت جدا كنند، اعتقاد مردم را به روحانيت متزلزل كنند، اعتقاد مردم را به اسلام متزلزل كنند. با ترويج مطالب مختلف، با ترويج انواع و اقسام فحشأ و منكرات جوانان را از اسلام و گرايش به آن جدا كنند. چه كسى بايد در مقابل اينها بايستد؟ غير از شما روحانيون كسى ديگرى نيست. كسى كه براى اين مسائل دلسوز باشد واين مسائل را درست درك كند، و بفهمد اين توطئهها عليه اسلام است نيست. لذا ماه رمضان يك فرصت بسيار خوبى است كه مردم را هر چه بيشتر نسبت به اسلام معتقد كنيد. نسبت به مكتب تشيع آشنا سازيد.
ما متأسفانه هم از داخل گرفتاريم و هم از خارج، مقصود من از داخل و خارج اين است؛ هم دشمنان اسلام به طور كلى با ما مبارزه مىكنند، آنهايى كه حتى حاضر نيستند اسم اسلام را بشنوند و از لفظ، اسلام تنفر دارند. كه تعدادشان در دنيا هم زياد است، قدرتهاى بزرگ هم اين چنين هستند و يا طرفدار چنين مسألهاى هستند. واز داخل هم بعضىها هستند كه مىگويند ما مسلمانيم ولى دشمنى اينها با اساس اسلام و با شيعه مخصوصاً شايد از ديگران هم بيشتر
باشد. مثل اينهايى كه گرفتار اين مسلك شوم وهابيت شدهاند. كه در مقابل شيعه يك عناد مخصوصى دارند.
ضمن اينكه تبليغات دامنهدار، كه متكى به امكانات بىشمارى هم هست، در سراسر دنيا و در كشورهاى اسلامى عليه شيعيه دارند كه اينها عداوتشان از بعضى از دشمان اسلام بيشتر است.
ما با وجود چنين گرفتارى داخلى و خارجى وظيفهمان در مسأله تبلغى بسيار سنگين است. بايد همه در مقابل اين مسائل بايستيم و جوانهاى خودمان را متوجه، مفاسد و اهداف و اغراض شومِ اين تبليغات ضد شيعه كنيم و آنها متوجه باشند كه در مقابل يك مشت شيعه مستضعف، چه نوع تبليغاتى در سراسر دنيا عليه اينها مطرح است، بايد در جريان باشند و در نتيجه پايبندى خودشان را نسبت به اسلام و تشيع در اثر تبليغات شما ان شأ الله روز افزون باشد و همين طور تعهدشان نسبت به مسائل عملى اسلام نسبت به نماز، نماز جماعت، روزه، آشنايى با قرآن، تلاوت قرآن، ترجمه قرآن، تفسير قرآن.
چرا يك جوان ما لغتهاى غير اسلامى را كاملاً بلد باشد اما در تلاوت قرآن دچار كمبود باشد. اين عيب بسيار بزرگى است كه يك جوان درس خوانده مسلمان حداقل با تلاوت قرآن آشنا نباشد و درست نفهميده كه تلاوت قرآن چه آثار و ارزشهاى اخروى دارد و چه آثار و ارزشهاى تبليغى دارد. اگر هر جوان مسلمانى با تلاوت قرآن آشنا باشد و در هر موقعيتى تلاوت كند، اين تبليغ قرآن نيست؟!!! چه تبليغى بالاتر از اين كه هر مسلمانى با كتاب خودش حداقل اين مقدار آشنايى را داشته باشد!! اين تبليغ كه معناى آن سازندگى ديگران هست، وظيفه عمدهاى است كه تنها در ماه رمضان است وبيشتر به دو علت: يكى، يك ماه بودن رمضان و ديگر اينكه در جو آن مسائل ديگرى هم مطرح نيست. ماه رمضان تَمَحُضة براى تبليغ دارد.
محرم و صفر در كنار آن مسأله عزادارى هم مطرح است. ولى ماه رمضان متمحض در تبليغ و تبيين احكام اسلام است. لذا از اين فرصت كاملاً بايد استفاده شود و آنهايى كه مىتوانند و سابقه كار را دارند، كوتاهى نكنند، فكر نكنند كه حالا با رفتن و نرفتن يك نفر اثرى پيدا نمىشود. چرا خيلى اثر دارد يك وقت مىبينيد كه يك جمله شما ولو اينكه به نظر خودتان هم جمله خيلى مهمى نيست يك فرد و يا افرادى را چنان متحول مىكند و اين تحول منشأ آثار و بركاتى واقع خواهد شد. لذا افرادى كه واقعاً مىتوانند، بدانند كه موقعيت اقتضأ مىكند كه هر چه بيشتر از تبليغ استفاده شود و جلوى تهاجم فرهنگى عليه اسلام و عليه شيعه بالخصوص، جلوى اين تهاجم ان شأالله تا آن جايى كه مقدور است گرفته شود.
اما در رابطه انقلاب، شايد هنوز هم در بعضى از ما، يعنى معممين، هنوز
ماهيت اين انقلاب روشن نشده است. و نقش و اثر اين انقلاب برايشان، غير مبين است. حالا بعضىها كه عناد دارند كارى باآنها نداريم. فقط بايد بگوييماگر قابل هدايت هستند، خداوند هدايتشان كند. و اما آنهايى كه برايشان روشن نيست، بدانند كه اين انقلاب يك عنايتى بود ازطرف خداوند بزرگ كه بر مردم ايران ارزانى داشت. و اگر اين انقلاب نبود، الان شرايط ما چى بود؟؟ من خودم نمىتوانم حدث بزنم كه شرايط ما چى بود. كه اگر اين انقلاب نبود اصلاً دينى در اين كشور وجود داشت؟!! روحانيت در اين كشور وجود داشت؟!! حوزه علميه قم با جمعيت 000/27 يا 000/28 نفر اين طورى كه آمار مىدهند، وجود داشت؟! به نظر من نه!! اين مسائل نبود، آن راهى را كه طاغوت پيش گرفته بود كه با تمام مظاهر اسلام مبارزه مىكرد و حتى با تاريخ اسلام مبارزه كرد، تاريخ چه گناهى دارد؟ عدد چه گناهى دارد. عدد 1416 كه الان تاريخ هجرى قمرى است يا عدد 1374 كه تاريخ هجرى شمسى است، اينها چه جرمى داشتند، جرمشان اين بود كه اينها مىگفتند مبدأ ما هجرت رسول خدا(ص) است. اينها اشارهاى به اسلام داشتند، اشارهاى به رسول خدا(ص) داشتند، اشارهاى به هجرت رسول خدا(ص) داشتند، بايد كنار برود. كسى كه اين راه را طى مىكرد آن وقت من و شما كه با عمامه و لباسمان، نمايانگر رسول خدا(ص) بوديم، و در خيابان و كوچهها مىگفتند اينها افرادى هستند كه بر مسند رسول خدا(ص)تكيه دادند، من و شما را باقى مىگذاشتند؟ با عدد مخالف بودند، با انسان معمم، موافق!!؟ اين كه يك امر غير قابل قبولى بود، آن راهى را كه آنها طى كردهاند راهى نبود كه با وجود عمامه و حوزه علميه قم، اصلاً مناسبتى داشته باشد. لذا آنچه بنظر مىرسد حداقل با يك حدث اطمينانى اين بود كه برنامه طاغوت ريشه كن كردنِ اسلام از ايران بود، منتها به صورت تدريج و تدرج كه اگر باقى بود بعد از گذشتن اين شانزده هفده سال، ديگر معلوم نبود كه چه كسى بر اين مملكت حكومت مىكرد و مردم اين مملكت چه وضعى داشتند، خداوند عنايت كردبه دست روحانيت به كمك همان زمينه مساعدى كه عرض كردم روحانيت در طول سى سال و يا بيشتر در اين مردم به وجود آوردند، با آن فداكاريها و با آن دلسوزى امام بزرگوار كه جز به اسلام نمىانديشيد و جز براى اسلام فكر نمىكرد و جز براى اسلام قدمى بر نمىداشت به بركت آن نفس قدسيه امام، و به بركت انفاس مؤمنين و روحانيون دلسوز براى اسلام، اين انقلاب را به ما عنايت كرد، حاكميت اسلام در مكتب تشيع در اين كشور استقرار پيدا كرد. بايد اين حاكميت محفوظ بماند و روز به روز عنوانش بيشتر شود و ان شأالله به حاكميت جهانى حضرت بقية ا... (عج) اتصال پيدا كند.
خوب اين بايدها به دست چه كسى بايد باشد. البته يك قسمت مربوط به
مسئولين بزرگوار،از رهبر بزرگوار گرفته تا ديگران. آنها الحمد للّه به وظايف خودشان عمل مىكنند حالا بعضىها هم در گوشه و كنار تخلفى دارند اين طبيعى است، در حكومت رسول الله هم يك افراد ناصالحى هم پيدا شدند كه مصيبت براى اسلام و مسلمين پيش آوردند. ولى اين طبيعى هر حكومتى است. معنا ندارد كه هيچ حكومتى صد در صد افرادش صالح و شايسته باشند الاّ حكومت حضرت بقية الله كه آن يك حكومت استثنائى است، افرادش صد در صد صالح هستند. مسئولين مخصوصاً در رده بالا الحمد لله خوب به وظائف خودشان، عمل كردهاند و مىكنند.
اما يك وظيفهاى هم ما داريم. وظيفه حمايت از اين انقلاب و حفظ اين حكومتاست، حوزه اين وظيفه مهم را دارد. براى اينكه اگر حمايت نكند. اولاً وظيفه شرعيش را انجام نداده است. ثانياً اگر حمايت نكرد خداى ناكرده حكومت تزلزل پيدا كرد، حوزهاى هم وجود نخواهد داشت، پس حمايت از اين انقلاب و حكومت حوزه براى او لازم است. حوزه حرفش اين است كه دارد علوم اسلامى تعلم و تعليم مىكند، تبليغ اسلام و تشيع را دارد، بالاترين موقعيت اسلامى، حاكميت اسلام و تشيع است، حمايتاز اين حاكميت اسلام به صورت يك وظيفه براى ما مطرح است. لذا در هر زمانى مسألهاى كه مربوط به اين انقلاب و حاكميت انقلاب و اسلام است ما بايد توجه داشته باشيم، به اندازه وظيفه خودمان دخالت كنيم.
آلان چيزى كه در آينده نزديك در پيش است، مسأله انتخابات است. انتخابات را يك چيز كوچكى تصور نكنيد. مجلس يك چيز كوچكى نيست. يك وقت خداى نكرده زمان طاغوت است آدم مىگويد گور پدر طاغوت و مجلس آن. اما مجلس حاكميت اسلام خيلى اهميت دارد، بايد افراد صالح، آگاه، علاقمند به روحانيت، اين يك نكته است، علاقمند به روحانيت بالخصوص، بايد در مجلس زياد باشند و حداقل اكثريت مجلس را اين گروه تشكيل بدهند.
دور از حب و بغض، با در نظر گرفتن اسلام، با در نظر گرفتن واقعيتها،اگر در شهر خودتان يك كسى را " بينكم و بين الله " تشخيص مىدهيد كه او ترجيح دارد بر ديگران، از هر نظر وظيفهتان اين است كه از او ترويج كنيد، مردم چه بسا اطلاع ندارند. افراد و ماهيت آنان را نمىشناسند، شما فكر نكنيد كه آن طور كه ديگران را مىشناسيد. مردم هم صد در صد به همان مقدار شناخت دارند، اكثريت مردم در ماهيت اين افرادى كه خودشان را در معرض قرار مىدهند، بى اطلاع هستند. تجربه هم اين معنا را ثابت كرده است، لذابه دور از حب و بغض به دور از رفاقتها، به دور از آشناييها، حتى به دور از خويشيها، كسى را كه " بينكم و بين الله " براى اين معنا صالح مىدانيد وظيفه شما است كه ترويج كنيد و مردم را نسبت به او متمايل و علاقمند كنيد، كه اولاً مجلسى باشد
كه روحانيون در آن زياد باشند، و اگر غير روحانى در آن هست، كه هست حداقل علاقمند به روحانيت، و حاكميت اسلام و تشيع باشد تا با وجود چنين مجلسى يك مسئوليتى براى حكومت اسلامى ايران مطرح باشد، و الاّ خداى ناكرده اگر يك روزى صبح كرديم، يك مجلس غير متناسب با حكومت اسلامى مواجه شديم، روز اول مصيبتى است كه براى اين حكومت پيش خواهد آمد. لذا در اين جهت هم با دقت و با اين شرائطى كه عرض كرديم ان شأالله پيش مىرويد. چون بحث جديد را نخواستيم شروع كنيم، امروز را روز آخر قرار مىدهيم. من شخصاً به مناسبت اينكه از فيض تبليغ كمتر بهرهمند بودم و اينجا هستم، دلم مىخواهد در شبهاى ماه رمضان هم يك بحثى (در دفترمان روى قواعد فقهيه به ذهنم آمده است، استخاره هم كردم بد نبود) داشته باشيم. ولى كسى اين بحثها را مانع رفتن تبليغ قرار ندهد.
آنها كه به يك علتى مجبور هستند در قم بمانند و مىخواهند بيكار هم نباشند ما با آنها كار داريم والاّ آنهايى كه مستعد و آماده هستند و سابقه دارند و مشكلى هم ندارند بسيار بهتر بلكه لازم است از اين موقعيت تبليغى ان شأالله استفاده كنند. اميدوارم با عنايت و لطف خداوند دراين مسافرت ان شأالله كاملاً موفق باشند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
پايان
آخرين مطالب
حوزه علميه
پیام های تسلیت مراجع تقلید، علما و...
حکومت، مردم را کریمانه اداره کند نه فقیرانه
انگیزه بانوان از ورود به حوزههای علمیه...
آیهای که باید در دستور کار مبلغین باشد
مسائل روز جامعه با نگاه تخصصی قابل...
ویژگیهای نماینده مجلس تراز انقلاب
تاکید آیت الله العظمی جوادی آملی بر...
حوزه علمیه در عرصه بانکداری اسلامی...
توصیههای اخلاقی استاد حوزه به طلاب...
لباس محرومیت زدایی از چهره مردم بر...