• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
دروس متداول> پایه دوم> قرآن ( 2 ) > گزیده تفسیر نمونه جلد 1

درجات مهمى ازطرف خداوند و آمرزش و رحمت اوزيرا خداوند آمرزنده و مهربان استدرجات منه ومغفرة ورحمةوكان اللّه غفورا رحيما اين اجر عظيم در اين آيه چنين تفسير شده : «درجات مهمى ازطرف خداوند و آمرزش و رحمت او» (درجات منه ومغفرة ورحمة ).و در پـايـان آيه مى فرمايد: اگر در اين ميان افرادى ضمن انجام وظيفه خويش مرتكب لغزشهايى شـده انـد و از كـرده خـويش پشيمانند خدا به آنها نيز وعده آمرزش داده «زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است » (وكان اللّه غفورا رحيما).

كـسانى كه فرشتگان قبض روح , روح آنها را گرفتند در حالى كه به خود ستم كرده بودند, و از آنـهـا پـرسـيـدنـد (شما اگرمسلمان بوديد) پس چرا در صفوف كفار قرار داشتيد و با مسلمانان جنگيديدما در محيط خود تحت فشار بوديم و به همين جهت توانايى بر اجراى فرمان خدا نداشتيم از فرشتگان خدا پاسخ مى شنوند كه : مگر سرزمين پروردگار وسيع و پهناور نبود كه مهاجرت كنيد و خود رااز آن محيط آلوده و خفقان بار برهانيداين گونه اشخاص ) كه باعذرهاى واهى و مـصـلـحـت انـديشى هاى شخصى شانه از زيربار هجرت خالى كردندو زندگى در محيط آلوده و خفقان بار را بر آن ترجيح دادند) جايگاهشان دوزخ و بدسرانجامى دارندان الذين توفيهم الملائكة ظالمى انفسهم قالوا فيم كنتمقلوا كنا مستضعفين فى الا رضقلوا الم تكن ارض اللّه واسعة فتهاجروافيهافاولئك ماويهم جهنم وست مصيراشـان نزول : قبل از آغاز جنگ بدر سران قريش اخطار كردند كه همه افراد ساكن مكه كه آمـادگـى بـراى شركت در ميدان جنگ دارند, بايد براى نبرد بامسلمانان حركت كنند و هر كس مـخـالفت كند خانه او ويران و اموالش مصادره مى شود, به دنبال اين تهديد, عده اى از افرادى كه ظـاهـرا اسـلام آورده بـودنـد ولـى به خاطر علاقه شديد به خانه و زندگى و اموال خود حاضر به مهاجرت نشده بودند,نيز با بت پرستان به سوى ميدان جنگ حركت كردند, و در ميدان در صفوف مشركان ايستادند و از كمى نفرات مسلمانان به شك و ترديد افتادند و سرانجام دراين ميدان كشته شدند, آيه نازل گرديد و سرنوشت شوم آنها را شرح داد.تـفـسير: در تعقيب بحثهاى مربوط به جهاد, در اين آيه اشاره به سرنوشت شوم كسانى مى شود كه دم از اسلام مى زدند ولى برنامه مهم اسلامى يعنى «هجرت » را عملى نساختند, قرآن مى گويد: «كـسانى كه فرشتگان قبض روح , روح آنها را گرفتند در حالى كه به خود ستم كرده بودند, و از آنـهـا پـرسـيـدنـد (شما اگرمسلمان بوديد) پس چرا در صفوف كفار قرار داشتيد و با مسلمانان جنگيديد» ؟(ان الذين توفيهم الملائكة ظالمى انفسهم قالوا فيم كنتم ).از جـمله فوق استفاده مى شود كه گرفتن ارواح به دست يك فرشته معين نيست و اگر مى بينيم كه در بعضى آيات اين موضوع به ملك الموت (فرشته مرگ )نسبت داده شده از اين نظر است كه او بزرگ فرشتگان مامور قبض ارواح است . آنـهـا در پـاسخ به عنوان عذرخواهى مى گويند: «ما در محيط خود تحت فشار بوديم و به همين جهت توانايى بر اجراى فرمان خدا نداشتيم » (قلوا كنا مستضعفين فى الا رض ).امـا ايـن اعـتـذار از آنـان پذيرفته نمى شود و به زودى «از فرشتگان خدا پاسخ مى شنوند كه : مگر سرزمين پروردگار وسيع و پهناور نبود كه مهاجرت كنيد و خود رااز آن محيط آلوده و خفقان بار برهانيد» ! (قلوا الم تكن ارض اللّه واسعة فتهاجروافيها).و در پـايـان بـه سرنوشت آنان اشاره كرده , مى فرمايد: «اين گونه اشخاص ) كه باعذرهاى واهى و مـصـلـحـت انـديشى هاى شخصى شانه از زيربار هجرت خالى كردندو زندگى در محيط آلوده و خفقان بار را بر آن ترجيح دادند) جايگاهشان دوزخ و بدسرانجامى دارند» (فاولئك ماويهم جهنم وست مصيرا).

مردان و زنان و كودكانى كه هيچ چاره اى براى هجرت وهيچ طريقى براى نجات از آن مـحـيـط آلوده نمى يابند, از اين حكم مستثنا هستندالا المستضعفين من الرجال والنس والولدان لا يستطيعون حيلة ولا يهتدون سبيلا درايـن آيـه مـسـتـضـعـفان وناتوانهاى واقعى (نه مستضعفان دروغين )را استثنا كرده , مـى فـرمايد: «مردان و زنان و كودكانى كه هيچ چاره اى براى هجرت وهيچ طريقى براى نجات از آن مـحـيـط آلوده نمى يابند, از اين حكم مستثنا هستند»زيرا واقعا اين دسته معذورند و خداوند مـمـكـن نيست تكليف مالايطاق كند (الا المستضعفين من الرجال والنس والولدان لا يستطيعون حيلة ولا يهتدون سبيلا ).

ممكن است اينها مشمول عفو خداوندشوند و خداوند همواره بخشنده و آمرزنده بوده است فاولئك عسى اللّه ان يعفوعنهم وكان اللّه عفوا غفورا در ايـن آيـه مى فرمايد: «ممكن است اينها مشمول عفو خداوندشوند و خداوند همواره بخشنده و آمرزنده بوده است » (فاولئك عسى اللّه ان يعفوعنهم وكان اللّه عفوا غفورا).

مستضعف كيست ؟.

از بررسى آيات قرآن و روايات استفاده مى شود افرادى كه از نظر فكرى يابدنى يا اقتصادى آنچنان ضـعيف باشند كه قادر به شناسايى حق از باطل نشوند, و يااين كه با تشخيص عقيده صحيح بر اثر نـاتـوانـى جـسـمـى يا ضعف مالى و يامحدوديتهايى كه محيط بر آنها تحميل كرده قادر به انجام وظايف خود بطوركامل نباشند و نتوانند مهاجرت كنند آنها را مستضعف مى گويند.از امـام مـوسـى بـن جعفر(ع ) پرسيدند كه مستضعفان چه كسانى هستند؟ امام در پاسخ اين سؤال نـوشـتـنـد: «مـسـتضعف كسى است كه حجت و دليل به او نرسيده باشد و به وجود اختلاف (در مـذاهـب و عقايد كه محرك بر تحقيق است ) پى نبرده باشد, اما هنگامى كه به اين مطلب پى برد, ديگر مستضعف نيست ».

و كسانى كه در راه خدا و براى خدا مهاجرت كنند, در اين جهان پهناور خدا, نقاط امن فراوان و وسيع پيدا مى كننداگر كسانى از خانه و وطن خـود بـه قصد مهاجرت به سوى خدا و پيامبر(ص ) خارج شوند و پيش از رسيدن به هجرتگاه , مرگ آنـها را فراگيرد, اجر و پاداششان بر خداست , و خداوندآمرزنده و مهربان است ومن يهاجر فى سبيل اللّه يجد فى الا رض مراغما كثيرا وسعة ومن يخرج من بيته مهاجراالى اللّه ورسوله ثم يدركه الموت فقد وقع اجره على اللّه وكان اللّه غفورا رحيما

هجرت يك دستور سازنده اسلامى !.

به دنبال بحث در باره افرادى كه بر اثر كوتاهى در انجام فريضه مهاجرت , به انواع ذلتها و بدبختيها تـن در مى دهند, در اين آيه با قاطعيت تمام در باره اهميت هجرت در دو قسمت بحث شده است : نخست اشاره به آثار و بركات هجرت درزندگى اين جهان كرده , مى فرمايد: «و كسانى كه در راه خدا و براى خدا مهاجرت كنند, در اين جهان پهناور خدا, نقاط امن فراوان و وسيع پيدا مى كنند» كـه مـى تـوانـندحق را در آنجا اجرا كنند و بينى مخالفان را به خاك بمالند (ومن يهاجر فى سبيل اللّه يجد فى الا رض مراغما كثيرا وسعة ).سـپـس بـه جنبه معنوى و اخروى مهاجرت اشاره كرده مى فرمايد: «اگر كسانى از خانه و وطن خـود بـه قصد مهاجرت به سوى خدا و پيامبر(ص ) خارج شوند و پيش از رسيدن به هجرتگاه , مرگ آنـها را فراگيرد, اجر و پاداششان بر خداست , و خداوندآمرزنده و مهربان است » و گناهان آنها را مى بخشد (ومن يخرج من بيته مهاجراالى اللّه ورسوله ثم يدركه الموت فقد وقع اجره على اللّه وكان اللّه غفورا رحيما).بنابراين مهاجران در هر دو صورت به پيروزى نائل مى گردند.جـالـب ايـن اسـت كـه هـجرت ـن هم نه براى حفظ خود, بلكه براى حفظ آيين اسلام ـ مبد تاريخ مـسلمانان مى باشد, و زيربناى همه حوادث سياسى , تبليغى واجتماعى ما را تشكيل مى دهد, و در هر عصر و زمان و مكانى اگر همان شرايط پيش آيد, مسلمانان موظف به هجرتند!.

هنگامى كه مسافرت كنيد مانعى ندارد كه نماز را كوتاه كـنيد اگر از خطرات كافران بترسيد, زيرا كافران دشمن آشكارشما هستندواذا ضربتم فى الا رض فـلـيس عليكم جناح ان تقصروا من الصلوة ان خفتم ان يفتنكم الذين كفروا ان الكافرين كانوا لكم عدوا مبينا

نماز مسافر.

در تـعـقـيـب آيـات گذشته كه در باره «جهاد» و «هجرت » بحث مى كرد در اين آيه به مساله «نـمازمسافر» اشاره كرده , مى فرمايد: «هنگامى كه مسافرت كنيد مانعى ندارد كه نماز را كوتاه كـنيد اگر از خطرات كافران بترسيد, زيرا كافران دشمن آشكارشما هستند» (واذا ضربتم فى الا رض فـلـيس عليكم جناح ان تقصروا من الصلوة ان خفتم ان يفتنكم الذين كفروا ان الكافرين كانوا لكم عدوا مبينا).البته جاى شك نيست كه نماز مسافر اختصاصى به حالت ترس ندارد.

هنگامى كه در ميان آنها هستى و براى آنها نماز جماعت برپامى دارى بايد مسلمانان به دو گروه تقسيم شوند, نخست عـده اى بـا حـمـل اسلحه باتو به نماز بايستندسپس هنگامى كه اين گروه سجده كردند (و ركعت اول نماز آنها تمام شد, تودر جاى خود توقف مى كنى ) و آنها با سرعت ركعت دوم را تمام نموده و به ميدان نبرد باز مى گردند و در برابر دشمن مـى ايـسـتـنـد و گـروه دوم كـه نـمـاز نـخـوانـده اند, جاى گروه اول را مى گيرند و با تو نماز مى گزارندگروه دوم نيز بايد وسايل دفاعى و اسلحه را با خود داشته باشند و بر زمين نگذارند زيرادشمن همواره در كـمين است كه از فرصت استفاده كند و دوست مى دارد كه شما ازسلاح و متاع خود غافل شويد و يكباره به شما حمله ور شودو گناهى بر شما نيست اگر از باران ناراحت باشيد و يا بيمار شويد كه در اين حال سلاح حود را بر زمين بگذاريدولـى در هـر صـورت از هـمـراه داشتن وسايل محافظتى و ايمنى (مانند زره وخود و امثال آن ) غـفـلت نكنيد و حتى در حال عذر, حتما آنها را با خود داشته باشيدزيراخداوند براى كافران مجازات خواركننده اى آماده كرده است واذا كنت فيهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طئفة منهم معك ولياخذوآ اسلحتهمفاذا سجدوا فليكونوا من ورائكم ولتات طئفة اخرى لم يصلوا فليصلوا معك ولياخذوا حذرهم واسلحتهمود الذين كفروا لوتغفلون عن اسلحتكم وامتعتكم فيميلون عليكم ميلة واحدة ولا جناح عليكم ان كان بكم اذى من مطر او كنتم مرضى ان تضعوا اسلحتكم وخذوا حذركم ان اللّه اعد للكافرين عذابا مهيناهنگامى كه پيامبر(ص ) با عده اى از مسلمانان به عزم «مكه » واردسرزمين «حديبيه » شـدنـد و جـريان به گوش قريش رسيد, خالدبن وليد به سرپرستى يك گروه دويست نفرى براى جـلـوگـيرى از پيشروى مسلمانان به سوى مكه , دركوههاى نزديك مكه مستقر شد, هنگام ظهر «بلال » اذان گفت و پيامبر(ص ) بامسلمانان نماز ظهر را به جماعت ادا كردند, خالد از مشاهده اين صحنه در فكر فرورفت و به نفرات خود گفت در موقع نماز عصر بايد از فرصت استفاده كرد و در حـال نـمـاز كـار مسلمانان را يكسره ساخت ; در اين هنگام آيه نازل شد و دستور نماز خوف را به مـسلمانان داد, و اين خود يكى از نكات اعجاز قرآن است كه قبل از اقدام دشمن , نقشه هاى آنها را نقش بر آب كرد.تفسير: در تعقيب آيات مربوط به جهاد, اين آيه كيفيت نماز خوف را كه به هنگام جنگ بايد خوانده شود به مسلمانان تعليم مى دهد, آيه خطاب به پيامبر(ص )كرده , مى فرمايد: «هنگامى كه در ميان آنها هستى و براى آنها نماز جماعت برپامى دارى بايد مسلمانان به دو گروه تقسيم شوند, نخست عـده اى بـا حـمـل اسلحه باتو به نماز بايستند» (واذا كنت فيهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طئفة منهم معك ولياخذوآ اسلحتهم ).سپس هنگامى كه اين گروه سجده كردند (و ركعت اول نماز آنها تمام شد, تودر جاى خود توقف مى كنى ) و آنها با سرعت ركعت دوم را تمام نموده و به ميدان نبرد باز مى گردند و در برابر دشمن مـى ايـسـتـنـد و گـروه دوم كـه نـمـاز نـخـوانـده اند, جاى گروه اول را مى گيرند و با تو نماز مى گزارند» (فاذا سجدوا فليكونوا من ورائكم ولتات طئفة اخرى لم يصلوا فليصلوا معك ).«گروه دوم نيز بايد وسايل دفاعى و اسلحه را با خود داشته باشند و بر زمين نگذارند» (ولياخذوا حذرهم واسلحتهم ).ايـن طـرز نـماز گزاردن براى اين است كه دشمن شما را غافلگير نكند, «زيرادشمن همواره در كـمين است كه از فرصت استفاده كند و دوست مى دارد كه شما ازسلاح و متاع خود غافل شويد و يكباره به شما حمله ور شود» (ود الذين كفروا لوتغفلون عن اسلحتكم وامتعتكم فيميلون عليكم ميلة واحدة ).ولـى از آنـجا كه ممكن است ضرورتهايى پيش بيايد كه حمل سلاح و وسايل دفاعى هر دو با هم به هنگام نماز مشكل باشد, در پايان آيه چنين دستور مى دهد:«و گناهى بر شما نيست اگر از باران ناراحت باشيد و يا بيمار شويد كه در اين حال سلاح حود را بر زمين بگذاريد» (ولا جناح عليكم ان كان بكم اذى من مطر او كنتم مرضى ان تضعوا اسلحتكم ).«ولـى در هـر صـورت از هـمـراه داشتن وسايل محافظتى و ايمنى (مانند زره وخود و امثال آن ) غـفـلت نكنيد و حتى در حال عذر, حتما آنها را با خود داشته باشيد» كه اگر احيانا دشمن حمله كند بتوانيد تا رسيدن كمك , خود را حفظ كنيد(وخذوا حذركم ).شـما اين دستورات را به كار بنديد و مطمئن باشيد پيروزى با شماست «زيراخداوند براى كافران مجازات خواركننده اى آماده كرده است » (ان اللّه اعد للكافرين عذابا مهينا).

پس از اتمام نماز ياد خدا را فراموش نكنيد, و در حال ايستادن و نشستن و زمانى كه بـر پـهلو خوابيده ايد به ياد خدا باشيد و از او كمك بجوييدبه مجرد اين كه حالت خوف زائل گشت , بايد نماز را به همان طرز عادى انجام دهيدزيرا نماز وظيفه ثابت و معينى براى مؤمنان استفاذا قضيتم الصلوة فاذكروا اللّه قياما وقعودا وعلى جنوبكم فاذا اطماننتم فاقيموا الصلوةان الصلوة كانت على المؤمنين كتابا موقوتا

اهميت فريضه نماز!.

بـه دنـبـال دسـتـور نـمـاز خـوف در آيه قبل و لزوم بپاداشتن نماز حتى در حال جنگ در اين آيه مـى فرمايد: «پس از اتمام نماز ياد خدا را فراموش نكنيد, و در حال ايستادن و نشستن و زمانى كه بـر پـهلو خوابيده ايد به ياد خدا باشيد و از او كمك بجوييد» (فاذا قضيتم الصلوة فاذكروا اللّه قياما وقعودا وعلى جنوبكم ).منظور از ياد خدا در حال قيام و قعود و بر پهلو خوابيدن , ممكن است همان حالات مختلف جنگى كه سربازان گاهى در حال ايستادن و زمانى نشستن و زمانى به پهلو خوابيدن , سلاحهاى مختلف جنگى از جمله وسيله تيراندازى را به كارمى برند, بوده باشد.آيه فوق در حقيقت اشاره به يك دستور مهم اسلامى است , كه معنى نماز خواندن در اوقات معين اين نيست كه در ساير حالات انسان از خدا غافل بماند.سـپـس قـرآن مـى گويد: دستور نماز خوف يك دستور استثنايى است و «به مجرد اين كه حالت خوف زائل گشت , بايد نماز را به همان طرز عادى انجام دهيد»(فاذا اطماننتم فاقيموا الصلوة ).و در پايان سر اين همه سفارش و دقت را در باره نماز چنين بيان مى دارد:«زيرا نماز وظيفه ثابت و معينى براى مؤمنان است » (ان الصلوة كانت على المؤمنين كتابا موقوتا).آ

هرگز از تعقيب دشمن سست نشويددر حـالـى كـه اگـر شـما در جهاد گرفتار درد و رنج مى شويددشمنان شما نيز از اين ناراحتيها سهمى دارند, با اين تفاوت كه شما اميد به كمك ورحمت وسيع پروردگار عالم داريد و آنـهـا فـاقد چنين اميدى هستندفراموش نكنيد كه تمام اين ناراحتيها ورنجها و تلاشها و كـوششها و احيانا سستى ها و مسامحه كاريهاى شما از ديدگاه علم خدا مخفى نيست ولاتهنوا فى ابتغ القومان تكونواتالمون فانهم يالمون كما تالمون وترجون من اللّه ما لايرجون وكان اللّه عليما حكيماشـان نـزول : از ابـن عـبـاس چـنـيـن نـقل شده كه : پس از حوادث دردناك جنگ احد پـيـامبراسلام (ص ) بر فراز كوه احد رفت و ابوسفيان نيز بر كوه احدقرار گرفت و با لحنى فاتحانه فـريـاد زد: «اى مـحـمـد ! يـك روز پـيروز شديم و روزديگر شما» يعنى اين پيروزى ما در برابر شـكـسـتى كه در بدر داشتيم , پيامبر(ص ) به مسلمانان فرمود: فورا به او پاسخ گوييد, مسلمانان گفتند: «هرگز وضع ما با شمايكسان نيست , شهيدان ما در بهشتند و كشتگان شما در دوزخ ».ابوسفيان فرياد زد: «لنا العزى ولا عزى لكم ; ما داراى بت بزرگ «عزى »هستيم و شما نداريد.پـيـامـبـر(ص ) فـرمـود: شـمـا هم در برابر شعار آنها بگوييد: اللّه مولـينا ولا مولى لكم ; سرپرست و تكيه گاه ما خداست و شما سرپرست و تكيه گاهى نداريد.ابـوسفيان كه خود را در مقابل اين شعار زنده اسلامى ناتوان ديد, دست ازبت «عزى » برداشت و به دامن بت «هبل » در آويخت و فرياد زد: اعل هبل !; سربلندباد هبل . پـيامبر(ص ) دستور داد كه اين شعار جاهلى را نيز با شعارى نيرومندتر ومحكم تر بكوبند وبگويند: اللّه اعلى واجل !; خداوند برتر و بالاتر است . ابـوسـفـيـان كه از اين شعارهاى گوناگون خود بهره اى نگرفت فرياد زد: ميعادگاه ما سرزمين بدرصغرى است . مـسلمانان از ميدان جنگ بازگشتند در حالى كه از حوادث دردناك احدسخت ناراحت بودند; در ايـن هـنگام آيه نازل شد و به آنها هشدار داد كه در تعقيب مشركان كوتاهى نكنند و از اين حوادث دردناك ناراحت نشوند.اين شان نزول به ما مى آموزد كه مسلمانان بايد هيچ يك از تاكتيكهاى دشمن را از نظر دور ندارند; در بـرابـر مـنـطق دشمنان , منطقهاى نيرومندتر و در برابرسلاحهاى آنها سلاحهاى برتر وگرنه حوادث به نفع دشمن تغييرشكل خواهدداد.و بنابراين , در عصرى همچون عصر ما بايد به جاى تاسف خوردن در برابرحوادث دردناك و مفاسد وحـشتناكى كه مسلمانان را از هر سو احاطه كرده بطورفعالانه دست به كار شوند, در برابر كتابها ومـطبوعات ناسالم , كتب ومطبوعات سالم فراهم كنند, و در مقابل وسايل تبليغاتى مجهز دشمنان از مـجـهـزتـريـن وسايل تبليغاتى روز استفاده كنند, و در مقابل طرحها و تزها و دكترين هايى كه مكتبهاى مختلف سياسى و اقتصادى و اجتماعى ارائه مى دهند طرحهاى جامع اسلامى را به شكل روز در اخـتـيـار هـمگان قرار دهند, تنها با استفاده از اين روش است كه مى توانند موجوديت خود راحفظ كرده وبه صورت يك گروه پيشرو درجهان درآيند.تفسير: به دنبال آيات مربوط به جهاد و هجرت , اين آيه براى زنده كردن روح فداكارى در مسلمانان چنين مى گويد: «هرگز از تعقيب دشمن سست نشويد» (ولاتهنوا فى ابتغ القوم ).اشـاره بـه اين كه در مقابل دشمنان سرسخت , روح تهاجم را در خود حفظكنيد; زيرا از نظر روانى اثر فوق العاده اى در كوبيدن روحيه دشمن دارد.سـپـس اسـتدلال زنده و روشنى براى اين حكم بيان مى كند و مى گويد: چراشما سستى به خرج دهـيـد «در حـالـى كـه اگـر شـما در جهاد گرفتار درد و رنج مى شويددشمنان شما نيز از اين ناراحتيها سهمى دارند, با اين تفاوت كه شما اميد به كمك ورحمت وسيع پروردگار عالم داريد و آنـهـا فـاقد چنين اميدى هستند» (ان تكونواتالمون فانهم يالمون كما تالمون وترجون من اللّه ما لايرجون ).و در پايان براى تاكيد بيشتر مى فرمايد: «فراموش نكنيد كه تمام اين ناراحتيها ورنجها و تلاشها و كـوششها و احيانا سستى ها و مسامحه كاريهاى شما از ديدگاه علم خدا مخفى نيست » (وكان اللّه عليما حكيما).و بنابراين , نتيجه همه آنها را خواهيد ديد.