• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
دروس متداول> پایه دوم> قرآن ( 2 ) > گزیده تفسیر نمونه جلد 1

خدا سخن كفرآميز آنان (يهود) را كه گفتند:خداوند فقير است و ما غنى هستيم شنيد بلكه همه آنها را خواهيم نوشت و (همچنين ) به قتل رسانيدن پيامبران رابه ناحق و مـى گـويـيـم اكنون نتيجه اعمال خود را به صورت عذاب سوزان بچشيد لقد سمع اللّه قول الذين قالوا ان اللّه فقيرونحن اغنيا سنكتب ما قالوا وقتلهم الا نبيا بغير حق ونقول ذوقوا عذاب الحريق شان نزول : اين آيه و آيه بعد در باره توبيخ و سرزنش يهود نازل شده است پيامبر(ص ) نـامـه اى به يهود «بنى قينقاع » نوشت و در طى آن , آنها را به انجام نماز و پرداخت زكات , و دادن قـرض به خدا (منظور از اين جمله انفاق در راه خداست كه براى تحريك حداكثر عواطف مردم از آن چنين تعبير شده است )دعوت نمود.فـرسـتـاده پيامبر(ص ) به خانه اى كه مركز تدريس مذهبى يهوديان بود وبيت المدارس نام داشت وارد شـد, و نـامـه را به دست «فنحاص » دانشمند بزرگ يهود داد, او پس از مطالعه نامه , با لحن استهزا آميزى گفت : اگر سخنان شما راست باشد, بايد گفت : خدا فقير است و ما غنى و بى نياز ! زيرا اگر او فقير نبود, از ما قرض نمى خواست !.بـه علاوه محمد(ص ) معتقد است , خدا شما را از رباخوارى نهى كرده , در حالى كه خود او در برابر انفاقها به شما و عده ربا و فزونى مى دهد!.ولى بعدا «فنحاص » انكار كرد چنين سخنانى را گفته باشد در اين موقع اين دو آيه نازل گشت . تـفسير: در اين آيه مى گويد: «خدا سخن كفرآميز آنان (يهود) را كه گفتند:خداوند فقير است و ما غنى هستيم شنيد» (لقد سمع اللّه قول الذين قالوا ان اللّه فقيرونحن اغنيا).بـنابراين , انكار آنها بيهوده است , سپس مى گويد: نه تنها سخنان آنها رامى شنويم «بلكه همه آنها را خواهيم نوشت و (همچنين ) به قتل رسانيدن پيامبران رابه ناحق » مى نويسيم (سنكتب ما قالوا وقتلهم الا نبيا بغير حق ).ثـبـت و حـفـظ اعـمـال آنـها براى اين است كه روز رستاخيز آن را در برابر آنها قرارمى دهيم «و مـى گـويـيـم اكنون نتيجه اعمال خود را به صورت عذاب سوزان بچشيد»(ونقول ذوقوا عذاب الحريق ).

اين عذاب دردناك (كه هم اكنون , تلخى آن را مى چشيد) نتيجه اعـمـال خـود شـمـاست , اين شما بوديد كه به خود ستم كرديد,خدا هرگز به كسى ستم نخواهد كرد ذلك بما قدمت ايديكم وان اللّه ليس بظلا م للعبيد در اين آيه مى افزايد: «اين عذاب دردناك (كه هم اكنون , تلخى آن را مى چشيد) نتيجه اعـمـال خـود شـمـاست , اين شما بوديد كه به خود ستم كرديد,خدا هرگز به كسى ستم نخواهد كرد» (ذلك بما قدمت ايديكم وان اللّه ليس بظلا م للعبيد).اصـولا اگـر امـثـال شـمـا جـنايتكاران , مجازات اعمال خود را نبينيد و در رديف نيكوكاران قرار گيريد, اين نهايت ظلم است و اگر خدا, چنين نكند «ظلا م » (بسيارظلم كننده ) خواهد بود.

خداوند از ماپيمان گرفته كه دعوت هيچ پيامبرى را نپذيريم , تا براى ما قربانى بياورد كه آتش , آن را بخوردبگو: گروهى از پيامبران بنى اسرائيل پيش از مـن آمـدنـد و نشانه هاى روشنى با خود آوردند و حتى چنين قربانى براى شما آوردند اگر راست مى گوييدچرا به آنها ايمان نياورديدو چرا آنها راكشتيد الذين قالوا ان اللّه عهد الينا الا نؤمن لرسول حتى ياتينا بقربان تاكله النار قل قد جاكم رسل من قبلى بالبينات وبالذى قلتم فلم قتلتموهم ان كنتم صادقين شـان نزول : در مورد نزول اين آيه و آيه بعد نقل شده : جمعى ازبزرگان يهود به حضور پـيامبر(ص ) رسيدند و گفتند: تو ادعا مى كنى كه خداوند تو رابه سوى ما فرستاده و كتابى هم بر تـو نـازل كـرده اسـت , در حالى كه خداوند در تورات از ما پيمان گرفته است به كسى كه ادعاى نـبـوت كند, ايمان نياوريم مگر اين كه براى ما حيوانى را قربانى كند و آتش (صاعقه اى ) از آسمان بـيـايد و آن را بسوزاند اگر تو نيزچنين كنى ما به تو ايمان خواهيم آورد, اين دو آيه نازل شد و به آنها پاسخ گفت . تفسير

بهانه جويى يهود.

ـ يـهود, براى اين كه از قبول اسلام , سر باز زنند, بهانه هاى عجيبى مى آوردنداز جمله همان است كـه در شـان نزول , به آن اشاره شد, آنها مى گفتند: «خداوند از ماپيمان گرفته كه دعوت هيچ پيامبرى را نپذيريم , تا براى ما قربانى بياورد كه آتش , آن را بخورد» (الذين قالوا ان اللّه عهد الينا الا نؤمن لرسول حتى ياتينا بقربان تاكله النار).سـپـس مى افزايد: در پاسخ اين بهانه جوييها به آنها «بگو: گروهى از پيامبران بنى اسرائيل پيش از مـن آمـدنـد و نشانه هاى روشنى با خود آوردند و حتى چنين قربانى براى شما آوردند اگر راست مى گوييدچرا به آنها ايمان نياورديدو چرا آنها راكشتيد» اشاره به زكريا و يحيى و جمع ديگرى از پـيـامـبـران بنى اسرائيل است كه به دست خود آنان به قتل رسيدند (قل قد جاكم رسل من قبلى بالبينات وبالذى قلتم فلم قتلتموهم ان كنتم صادقين ).

پس اگر (اين بـهانه جويان ) تو را تكذيب كنند (چيز تازه اى نيست ) رسولان پيش ازتو (نيز) تكذيب شدند در حالى كه آن پيامبران , هم نشانه هاى روشن و معجزات آشكار با خودداشتند و هم نوشته هاى متين و محكم و كتاب روشنى بخش آورده بودند فان كذبوك فقد كذب رسل من قبلك جؤا بالبينات والزبر والكتاب المنير در ايـن آيـه خـداونـد پـيـامـبـر خود را دلدارى مى دهد, مى فرمايد:«پس اگر (اين بـهانه جويان ) تو را تكذيب كنند (چيز تازه اى نيست ) رسولان پيش ازتو (نيز) تكذيب شدند» (فان كذبوك فقد كذب رسل من قبلك ).«در حالى كه آن پيامبران , هم نشانه هاى روشن و معجزات آشكار با خودداشتند» (جؤا بالبينات ) «و هم نوشته هاى متين و محكم و كتاب روشنى بخش آورده بودند» (والزبر والكتاب المنير).

تمام زندگان خواه و ناخواه روزى مرگ را خواهند چشيد كسانى كه از تحت تاثير جاذبه آتش دوزخ دور شوند وداخل در بهشت گـردنـد, نـجـات يافته , و محبوب و مطلوب خود را پيدا كرده اند و زندگى دنيا چيزى جز تمتع و بهره بردارى غرورآميز نيست كل نفس ذائقة الموت فمن زحزح عن النار وادخل الجنة فقد فاز وما الحيوة الدنيا الا متاع الغرور

قانون عمومى مرگ !.

ايـن آيـه نـخست اشاره به قانونى مى كند كه حاكم بر تمام موجودات زنده جهان است و مى گويد: «تمام زندگان خواه و ناخواه روزى مرگ را خواهند چشيد» (كل نفس ذائقة الموت ).گـرچه بسيارى از مردم مايلند, كه فناپذير بودن خود را فراموش كنند, ولى اين واقعيتى است كه اگر ما آن را فراموش كنيم , آن هرگز ما را فراموش نخواهد كرد.سـپـس مـى گويد: بعد از زندگى اين جهان , مرحله پاداش و كيفر اعمال شروع مى شود«و شما پاداش خود را بطوركامل در روز قيامت خواهيد گرفت » (وانما توفون اجوركم يوم القيمة ).سـپـس اضـافـه مى كند: «كسانى كه از تحت تاثير جاذبه آتش دوزخ دور شوند وداخل در بهشت گـردنـد, نـجـات يافته , و محبوب و مطلوب خود را پيدا كرده اند» (فمن زحزح عن النار وادخل الجنة فقد فاز).گـويا دوزخ با تمام قدرتش انسانها را به سوى خود جذب مى كند, و راستى عواملى كه انسان را به سـوى آن مـى كـشاند جاذبه عجيبى دارند آيا هوسهاى زودگذر, لذات جنسى نامشروع , مقامها و ثروتهاى غيرمباح , براى هر انسانى جاذبه ندارد ؟!.در جـمـلـه بـعـد بحث گذشته را تكميل مى كند, مى گويد: «و زندگى دنيا چيزى جز تمتع و بهره بردارى غرورآميز نيست » (وما الحيوة الدنيا الا متاع الغرور).مـهـم ايـن است كه جهان ماده و لذات آن هدف نهايى انسان قرار نگيرد, وگرنه استفاده از جهان ماده و مواهب آن به عنوان يك وسيله براى نيل به تكامل انسانى ,نه تنها نكوهيده نيست , بلكه لازم و ضرورى مى باشد.

شما در جان و مالتان موردآزمايش قرار خواهيد گرفت بطورمسلم در آينده از اهل كتاب (يهود و نصارى ) ومشركان سخنان نـاراحـت كـننده فراوانى خواهيد شنيد اگر استقامت به خرج دهيد, شكيبا باشيد, وتقوى و پرهيزكارى پيشه كنيد, ايـن از كـارهـايـى اسـت كه (نتيجه آن روشن است و لذا)هر انسان عاقلى بايد تصميم انجام آن را بگيرد لتبلون فى اموالكم وانفسكم ولتسمعن من الذين اوتواالكتاب من قبلكم ومن الذين اشركوا اذى كثيرا وان تصبروا وتتقوا فان ذلك من عزم الا مور شان نزول : هنگامى كه مسلمانان , از مكه به مدينه مهاجرت نمودند و از خانه و زندگى خود دور شدند مشركان دست تجاوز به اموال آنها درازكرده و به تصرف خود در آوردند.و بـه هنگامى كه به مدينه آمدند, در آنجا گرفتار بدگويى و آزار يهوديان مدينه شدند, مخصوصا يـكى از آنان به نام كعب بن اشرف شاعرى بدزبان و كينه توز بود كه پيوسته پيامبر و مسلمانان را به وسـيـلـه اشعار خود هجو مى كرد, حتى زنان و دختران مسلمان را موضوع غزلسرايى و عشقبازى خـود قـرار مـى داد خلاصه كار وقاحت رابه جايى رسانيد كه پيامبر(ص ) به ناچار دستور قتل او را صادر كرد, و به دست مسلمانان كشته شد.تفسير

از مقاومت خسته نشويدـ.

ايـن آيـه در حـقـيقت هشدار و آماده باشى است به همه مسلمانان كه گمان نكنند حوادث سخت زنـدگـى آنها, پايان يافته و يا مثلا با كشته شدن كعب بن اشرف ,شاعر بدزبان و آشوب طلب , ديگر نـاراحـتـى و زخـم زبـان از دشـمـن نـخـواهـنـد ديد,نخست مى فرمايد: «شما در جان و مالتان موردآزمايش قرار خواهيد گرفت » (لتبلون فى اموالكم وانفسكم ).در جـمـله بعد مى گويد: «بطورمسلم در آينده از اهل كتاب (يهود و نصارى ) ومشركان سخنان نـاراحـت كـننده فراوانى خواهيد شنيد» (ولتسمعن من الذين اوتواالكتاب من قبلكم ومن الذين اشركوا اذى كثيرا).سـپـس قـرآن بـه وظيفه اى كه مسلمانان در برابر اين گونه حوادث سخت ودردناك دارند اشاره كـرده و مى گويد: «اگر استقامت به خرج دهيد, شكيبا باشيد, وتقوى و پرهيزكارى پيشه كنيد, ايـن از كـارهـايـى اسـت كه (نتيجه آن روشن است و لذا)هر انسان عاقلى بايد تصميم انجام آن را بگيرد» (وان تصبروا وتتقوا فان ذلك من عزم الا مور).تـقـارن «صـبـر» و «تـقـوا» در آيه گويا اشاره به اين است كه بعضى افراد در عين استقامت و شـكيبايى , زبان به ناشكرى و شكايت باز مى كنند, ولى مؤمنان واقعى صبر و استقامت را همواره با تقوا مى آميزند, و از اين امور دورند.

به يادآور زمانى را كه خداوند از اهل كتاب پيمان گرفت كه آيات كتاب را براى مردم آشكار سازيد, و هرگز آن را كتمان نكنيد آنها كتاب خدا را پشت سرانداختند آنها با اين كار تـنـهـا بـهـاى نـاچيزى به دست آوردند و چه بد متاعى خريدند واذ اخذاللّه ميثاق الذين اوتوا الكتاب لتبيننه للناس ولا تكتمونه فنبذوه وراظهورهم واشتروا به ثمنا قليلا فبئس ما يشترون به دنبال ذكر پاره اى از خلافكاريهاى اهل كتاب , اين آيه به يكى ديگر از اعمال زشت آنها كـه مـكتوم ساختن حقايق بوده اشاره مى كند, و مى گويد:«به يادآور زمانى را كه خداوند از اهل كتاب پيمان گرفت كه آيات كتاب را براى مردم آشكار سازيد, و هرگز آن را كتمان نكنيد» (واذ اخذاللّه ميثاق الذين اوتوا الكتاب لتبيننه للناس ولا تكتمونه ).اما با اين همه در اين پيمان محكم الهى خيانت كردند و حقايق كتب آسمانى را كتمان نمودند و لذا مى گويد: «آنها كتاب خدا را پشت سرانداختند» (فنبذوه وراظهورهم ).در جمله بعد اشاره به دنياپرستى شديد و انحطاط فكرى آنها مى كند ومى گويد: «آنها با اين كار تـنـهـا بـهـاى نـاچيزى به دست آوردند و چه بد متاعى خريدند»(واشتروا به ثمنا قليلا فبئس ما يشترون ).آيه فوق گرچه در باره دانشمندان اهل كتاب (يهود و نصارى ) وارد شده ولى درحقيقت اخطارى بـه تـمـام دانشمندان و علماى مذهبى است كه آنها موظفند درتبيين و روشن ساختن فرمانهاى الهى و معارف دينى بكوشند و خداوند از همه آنهاپيمان مؤكدى در اين زمينه گرفته است .

گمان مـبـر آنـهـا كـه از اعـمـال (زشت ) خود خوشحالند, ودوست دارند, در برابر كار (نيكى ) كه انجام نـداده انـد, از آنـهـا تـقدير شود گمان مبر كه ايشان از عذاب پروردگار بدورند, و نجات خواهند يـافـت عذاب دردناكى در انتظار آنهاست لا تحسبن الذين يفرحون بما اتوا ويحبون ان يحمدوا بما لم يفعلوا فلا تحسبنهم بمفازة من العذاب ولهم عذاب اليم شـان نـزول : نـقـل كرده اند: جمعى از يهود به هنگامى كه آيات كتب آسمانى خويش را تـحـريـف و كـتمان مى كردند, از اين عمل خود بسيار شاد و مسروربودند, و در عين حال دوست مـى داشتند كه مردم آنها را عالم و دانشمند و حامى دين و وظيفه شناس بدانند, آيه نازل شد و به پندار غلط آنها پاسخ گفت . تفسير

از خود راضيهاـ.

ايـن آيه در پاسخ جمعى از دانشمندان يهود كه آيات خدا را تحريف مى كردند مى فرمايد: «گمان مـبـر آنـهـا كـه از اعـمـال (زشت ) خود خوشحالند, ودوست دارند, در برابر كار (نيكى ) كه انجام نـداده انـد, از آنـهـا تـقدير شود گمان مبر كه ايشان از عذاب پروردگار بدورند, و نجات خواهند يـافـت » بلكه نجات براى كسانى است كه از كار بد خود شرمنده اند (لا تحسبن الذين يفرحون بما اتوا ويحبون ان يحمدوا بما لم يفعلوا فلا تحسبنهم بمفازة من العذاب ).در پـايـان آيـه مى گويد: نه تنها اين گونه اشخاص از خود راضى و مغرور اهل نجات نيستند, بلكه «عذاب دردناكى در انتظار آنهاست » (ولهم عذاب اليم ).

و حكومت آسمانها و زمين از آن خداست , و خداوندبر همه چيز قادر است وللّه ملك السموات والا رض واللّه على كل شى قدير در اين آيه كه بشارتى است براى مؤمنان و تهديدى است نسبت به كافران , مى فرمايد: «و حكومت آسمانها و زمين از آن خداست , و خداوندبر همه چيز قادر است » (وللّه ملك السموات والا رض واللّه على كل شى قدير).يعنى , دليلى ندارد كه مؤمنان براى پيشرفت خود از راههاى انحرافى واردشوند, آنها مى توانند در پرتو قدرت خداوند با استفاده از طرق مشروع و صحيح به پيشروى خود ادامه دهند.

در آفرينش آسمانها وزمين و آمد و شد شب و روز نشانه هاى روشنى براى صاحبان خرد و انديشمندان است ان فى خلق السموات والا رض واختلاف الليل والنهار لا يات لاولى الا لباب

روشن ترين راه خداشناسى !.

آيات قرآن تنها براى خواندن نيست , بلكه براى فهم و درك مردم نازل شده وتلاوت و خواندن آيات مـقـدمـه اى است , براى انديشيدن , لذا در آيه مورد بحث اشاره به عظمت آفرينش آسمان و زمين كـرده و مـى گـويد: «در آفرينش آسمانها وزمين و آمد و شد شب و روز نشانه هاى روشنى براى صاحبان خرد و انديشمندان است » «ان فى خلق السموات والا رض واختلاف الليل والنهار لا يات لاولى الا لباب ).

خـردمـندان آنها هستند كه خدارا در حال ايستادن و نشستن و آنگاه كه بر پهلو خوابيده اند ياد مى كنند و در اسرارآفرينش آسمانها و زمين مى انديشند خداوندا ! اين (دستگاه با عظمت ) را بيهوده , نيافريده اى خداوندا ! تومنزه و پاكى ما را از عذاب آتش نگاهدار الذين يذكرون اللّه قياما وقعودا وعلى جنوبهم ويتفكرون فى خلق السموات والا رض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانك فقنا عذاب النار نقشه دلربا و شگفت انگيز اين جهان آنچنان قلوب صاحبان خرد را به خود جذب مى كند كـه در جـمـيـع حـالات بـه يـاد پـديدآورنده اين نظام واسرار شگرف آن مى باشند لذا آيه شريفه مـى فـرمـايـد: «خـردمـندان آنها هستند كه خدارا در حال ايستادن و نشستن و آنگاه كه بر پهلو خوابيده اند ياد مى كنند و در اسرارآفرينش آسمانها و زمين مى انديشند» (الذين يذكرون اللّه قياما وقعودا وعلى جنوبهم ويتفكرون فى خلق السموات والا رض ).يعنى هميشه و در همه حال غرق اين تفكر حيات بخشند.لـذا خـردمندان , با توجه به اين حقيقت , اين زمزمه را سر مى دهند كه :«خداوندا ! اين (دستگاه با عظمت ) را بيهوده , نيافريده اى » و همه روى حكمت وهدف صحيحى آفريده شده (ربنا ما خلقت هذا باطلا ).در اين موقع متوجه مسؤوليتهاى خود مى شوند, و از خدا تقاضاى توفيق انجام آنها را مى طلبند, تا از كيفر او در امان باشند و لذا مى گويند: «خداوندا ! تومنزه و پاكى ما را از عذاب آتش نگاهدار» (سبحانك فقنا عذاب النار).

بـار الـها ! هر كه را تو (بر اثر اعمالش ) به دوزخ افكنى او را خوارو رسوا ساخته اى , و براى افراد ستمگر, ياورى نيست ربنا انك من تدخل النارفقد اخزيته وما للظالمين من انصار «بـار الـها ! هر كه را تو (بر اثر اعمالش ) به دوزخ افكنى او را خوارو رسوا ساخته اى , و براى افراد ستمگر, ياورى نيست » (ربنا انك من تدخل النارفقد اخزيته وما للظالمين من انصار).از ايـن آيـه اسـتـفـاده مـى شـود كه دردناكترين عذاب رستاخيز, همان رسوايى درپيشگاه خدا و بندگان خداست .

بار الها ! ما صداى مـنـادى تـوحيد را شنيديم كه ما را دعوت به سوى ايمان به پروردگارمان مى كرد, و به دنبال آن ايمان آورديم خداوندا ! ما را ببخش و گناهان ما را بيامرز و لغزشهاى ما را پوشيده دار و ما را با نيكان و در راه و رسم آنان , بميران ربنا اننا سمعنا مناديا ينادى للا يمان ان آمنوا بربكم فمنا ربنا فاغفرلنا ذنوبناوكفر عنا سيئاتنا وتوفنا مع الا برار صاحبان عقل و خرد, پس از دريافت هدف آفرينش , اين نكته را نيزمتوجه مى شوند, كه اين راه پرفراز و نشيب را بدون رهبران الهى , هرگز نمى توانندبپيمايند لذا همواره منتظر شنيدن صداى مناديان ايمان هستند و تا نخستين نداى آنها را بشنوند به سرعت به سوى آنها مى شتابند, و بـا تـمـام وجـود ايـمان مى آورند و به پيشگاه پروردگار خود عرض مى كنند: «بار الها ! ما صداى مـنـادى تـوحيد را شنيديم كه ما را دعوت به سوى ايمان به پروردگارمان مى كرد, و به دنبال آن ايمان آورديم »(ربنا اننا سمعنا مناديا ينادى للا يمان ان آمنوا بربكم فمنا).بـار الـها ! اكنون ما با تمام وجود خود ايمان آورديم , اما از آنجا كه در معرض وزش توفانهاى شديد غـرايـز گـونـاگـون قـرار داريم , گاهى لغزشهايى از ما سر مى زند ومرتكب گناهانى مى شويم , «خداوندا ! ما را ببخش و گناهان ما را بيامرز و لغزشهاى ما را پوشيده دار و ما را با نيكان و در راه و رسم آنان , بميران » (ربنا فاغفرلنا ذنوبناوكفر عنا سيئاتنا وتوفنا مع الا برار).

سوره نسا.

اين سوره در «مد ينه » نازل شد و 176 آيه است .سوره نسا از نظر ترتيب نزول , بعد از سوره «ممتحنه » قرار دارد.زيرا مى دانيم ترتيب كنونى سوره هاى قرآن مطابق ترتيب نزول سوره هانيست . هـمـچـنـيـن از نـظر تعداد كلمات و حروف , اين سوره طولانى ترين سوره هاى قرآن بعد از سوره «بـقـره » مـى باشد و نظر به اين كه بحثهاى فراوانى در مورد احكام وحقوق زنان در آن آمده , به سوره «نسا» ناميده شده است .

محتواى سوره

بحثهاى مختلف اين سوره عبارتند از:1ـ دعوت به ايمان و عدالت و قطع رابطه دوستانه با دشمنان سرسخت . 2ـ قسمتى از سرگذشت پيشينيان براى آشنايى به سرنوشت جامعه هاى ناسالم . 3ـ حمايت از نيازمندان , مانند يتيمان . 4ـ قانون ارث بر اساس يك روش طبيعى و عادلانه . 5ـ قوانين مربوط به ازدواج و برنامه هايى براى حفظ عفت عمومى . 6ـ قوانين كلى براى حفظ اموال عمومى . 7ـ معرفى دشمنان جامعه اسلامى و بيدارباش به مسلمانان در برابر آنها.8ـ حكومت اسلامى و لزوم اطاعت از رهبر چنين حكومتى . 9ـ اهميت هجرت و موارد لزوم آن .

فضيلت تلاوت اين سوره

پـيامبر اسلام (ص ) طبق روايتى فرمود: «هركس سوره نسا را بخواند, گويا به اندزه هر مسلمانى كـه طـبـق مفاد اين سوره ارث مى برد, در راه خدا انفاق كرده است و همچينن پاداش كسى را كه برده اى را آزاد كرده به او مى دهند».بـديـهـى اسـت در ايـن روايـت و در تمام روايات مشابه آن , منظور تنها خواندن آيات نيست بلكه خواندن , مقدمه اى است براى فهم و درك , و آن نيز به نوبه خودمقدمه اى است براى پياده ساختن آن در زندگى فردى و اجتماعى .