• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

فصل دوم: نزول دفعى; تدريجى

الف) نزول دفعى

پس از آن كه معلوم شد آيات دلالت كننده بر نزول قرآن در ماه رمضان ارتباطى با مسأله بعثت ندارند، اين پرسش مطرح مى شود كه نزولى را كه قرآن از آن سخن گفته است چه نزولى بوده است؟ اين احتمال وجود دارد كه قرآن نزول هاى گوناگونى داشته باشد; چرا كه در بسيارى از روايات شيعه و سنى چنين امرى مورد تاكيد قرار گرفته است.
جلال الدين سيوطى گويد: در نحوه انزال قرآن از لوح محفوظ سه قول وجود دارد: نظريه اول: - كه از همه صحيح تر و مشهورتر است - قرآن به صورت يكپارچه در شب قدر به آسمان دنيا نازل شده و سپس به تدريج در مدت 20 يا 23 يا 25 سال (به حسب اختلافى كه در مدت اقامت پيامبر در مكه بعد از بعثت وجود دارد) نازل گشته است.
سعيد بن جبير از ابن عباس نقل كرده است كه: تمام قرآن، يكپارچه در شب قدر به آسمان دنيا در جايگاه ستارگان نازل شد، و سپس خداوند بعضى از آيات را به دنبال بعضى ديگر بر رسول خويش نازل مى فرمود.
عكرمه نيز نظير همين روايت را از ابن عباس نقل نموده است.
به نقل ديگرى از ابن عباس، گفته شده كه قرآن يكباره نازل شده و در بيت العزه در آسمان دنيا قرار گرفته و سپس جبرئيل آن را در جواب سخن مردم و اعمال آنها بر پيامبر نازل فرموده است.
نظريه دوم: قرآن در شب بيستم، يا بيست و سوم، يا بيست و پنجم از هر ماه رمضان به آسمان دنيا نازل شده است; به طورى كه در هر شب قدر خداوند مقدار آياتى را كه نزول آن را در طول سال مقدر فرموده بوده نازل مى كرده است و بعد همين آيات به تدريج در طول سال نازل مى شده اند.
نظريه سوم: مراد از نزول قرآن در ماه رمضان، ابتداى نزول آن بوده است كه به تدريج پس از آن به صورت متفرق، آيات قرآن نازل شده است. (1)
در رواياتى كه از طرق اماميه نقل شده است از نزول قرآن به بيت المعمور نام برده شده و در بعضى از آنها گفته شده كه بيت المعمور در آسمان چهارم قرار دارد.
اين كه آسمان چهارم كجاست و واقعيت بيت المعمور چيست، براى ما روشن نيست.
از اين روايات تنها به دست مى آيد كه جايى به نام آسمان چهارم و بيت المعمور وجود دارد كه قرآن در شب قدر آن جا نازل گشته است.
علامه طباطبائى در اين رابطه، نظريه ديگرى دارد كه خلاصه آن چنين است: از تدبر در آيات مربوط به نزول قرآن در شب مبارك قدر از ماه رمضان و تعبير «انزال » در هر سه آيه در مقابل «تنزيل » برمى آيد كه نزول دفعى از قرآن مراد است (باب تفعيل براى كثرت به كار مى رود به خلاف افعال) و اين بدان خاطر است كه قرآن داراى حقيقتى فوق فهم عادى ماست.
از آيه اول سوره هود چنين حقيقتى استفاده مى گردد آن جا كه مى فرمايد: كتاب احكمت آياته ثم فصلت من لدن حكيم خبير; (2) كتابى است كه آيات آن استحكام يافته، سپس از جانب حكيمى آگاه به روشنى بيان شده است.