• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 


فصل اول: سير نگارش هاى ناسخ و منسوخ (مطالعه آزاد)

با توجه به اهميت مسأله ناسخ و منسوخ، پژوهش هاى گسترده و فراوانى از اولين قرن هجرى تاكنون در اين زمينه صورت گرفته است.
ابن نديم (380 يا 385 ق.م ) در فهرست خود تحت عنوان «الكتب المؤلفة فى ناسخ القرآن ومنسوخه » نام هيجده كتاب را كه تا زمان وى تاليف گرديده اند، ذكر كرده است. (1) زركشى مى گويد:
بسيارى در اين علم، تاليف و تصنيف داشته اند; از جمله:
قتادة بن دعامة السدوسى، ابوعبيد، قاسم بن سلام، ابوداود سجستانى (سليمان بن اشعث)، ابوجعفر نحاس، هبة الله بن سلامة الضرير، ابن العربى، ابن الجوزى، ابن الانبارى، مكى بن ابى طالب و جز اينها. (2)
سيوطى از اهتمام و عنايت دانشمندان اسلامى به تدوين كتاب در زمينه ناسخ و منسوخ چنين تعبير مى كند: «گروهى كه غير قابل شمارشند در اين زمينه اقدام به تاليف نموده اند. » (3) طبق ضبط برخى از مورخان برجسته «تاريخ و علوم قرآن » اولين شخصى كه درباره «ناسخ و منسوخ » در تاريخ اسلام، كتاب نوشت، «قتاده » (118 ق.م) بود.
سپس يكى از اصحاب امام صادق(ع) به نام «محمدبن سائب كلبى » ( 146 ق.م ) به اين كار مبادرت جست.
پس از او نوبت به «مقاتل بن سليمان » (146 ق.م) از ياران نامدار امام صادق(ع) رسيد.
اما هيچ يك از كتاب هاى آنها نه تنها به دست ما نرسيده است، كه به احتمال قوى قديمى ترين پژوهشگران تاريخ و علوم قرآن هم، به اين كتاب ها دست نيافته اند. (4)
دكتر مصطفى زيد در رساله محققانه خود، فصلى را به بررسى كتب ناسخ و منسوخ اختصاص داده معتقد است: «شافعى اولين كسى است كه در مورد ناسخ و منسوخ به شيوه اى علمى، قلم زده است.
اما كتاب مستقلى را در اين زمينه به رشته تحرير درنياورده است. »
او اولين كتاب نوشته شده در اين موضوع را الناسخ والمنسوخ ابوعبدالله ابن حزم اندلسى (320 ق.م) مى داند.
ساير نويسندگان به ترتيب عبارتند از:
ابو جعفر نحاس (338 ق.م) الناسخ والمنسوخ، ابوالقاسم هبة الله بن سلامه (410 ق.م) الناسخ و المنسوخ، عبد القاهر بغدادى، الناسخ والمنسوخ; ابن هلال، الايجاز في ناسخ القرآن و منسوخه; عبد الرحمن بن على بن عبد الله بن جوزى (510-597 ق.م) نواسخ القرآن; ابن خزيمه، الموجز في الناسخ و المنسوخ; اسفرايينى، الناسخ و المنسوخ.
مصطفى زيد پس از نقل اين كتب، خصوصيات و روش بحث هريك را توضيح داده آنها را مورد نقادى قرار مى دهد. (5)
گرچه به نظر اين نويسنده، ابوعبدالله ابن حزم اندلسى اولين تدوين كننده ناسخ و منسوخ است، اما اين سخن با آمارى كه ابن نديم به دست داده است، سازگارى ندارد.
شايد منظور مصطفى زيد، اولين نويسنده اى است كه كتابش در دسترس ماست.
دكتر حاتم صالح ضامن، ابن خزيمه و اسفرايينى را به ترتيب مظفربن حسين بن زيدبن على بن خزيمه فارسى و ابوعبدالله محمدبن عبدالله اسفرايينى نام برده است كه شرح زندگى آنها مجهول است. (6)
از ديگر كتاب هاى تدوين شده در اين علم مى توان، كتاب الناسخ والمنسوخ فى القرآن الكريم را از قاضى ابوبكربن عربى معافرى نام برد.
سال وفات وى را (546ق ) ذكر كرده اند.
هبة الله بن عبد الرحيم بن ابراهيم معروف به شرف الدين ابن البارزى (738 ق.م) يكى ديگر از مصنفان است.
كتاب وى به نام ناسخ القرآن العزيز و منسوخه به تحقيق دكتر حاتم صالح ضامن، چاپ گرديده است.
در ميان مؤلفان شيعه، شهاب الدين احمد بن عبد الله بن سعيد المتوج (836 ق.م) از شاگردان فخرالمحققين و شهيد اول و صاحب تاليفات متعدد، كتابى به نام الناسخ والمنسوخ تاليف كرده كه به كوشش دكتر محمد جعفر اسلامى چاپ شده است.
علوم قرآن و فهرست منابع، فهرستى از 71 كتاب نوشته شده در زمينه ناسخ و منسوخ را با ذكر نام مؤلفان آنها به گونه اى در خور تقدير، ارائه داده است. (7)
سرانجام، علامه شيخ آقابزرگ تهرانى، 23 كتاب را درباره ناسخ و منسوخ با يادآورى عصر زندگى مؤلفان آنها به دانشمندان و محققان شيعه نسبت داده است. (8)
از ميان دانشمندان معاصر اهل سنت، دكتر مصطفى زيد در اثرى تحقيقى و به گونه اى تفصيلى با نقادى در خور تحسينى رساله خويش را تحت عنوان النسخ فى القرآن الكريم عرضه نموده است.
در پايان اين فصل، ذكر اين نكته مفيد است كه در غالب كتب يادشده، نويسندگان در ابتدا به ذكر اهميت بحث نسخ و علم به ناسخ و منسوخ پرداخته، سپس تعريفى از نسخ ارائه داده و با تقسيم سوره هاى قرآن به سوره هايى كه در آنها ناسخ يا منسوخ و يا هردو وجود دارند، به ترتيب از سوره بقره تا آخر قرآن به بررسى و تعيين نواسخ قرآن پرداخته اند.