• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

آيا اين گونه معرفى خداوند در زمانى كه مردم گرفتار عقايد موهوم و خرافى در پرستش خدايان خويش بوده اند، مى تواند از انديشه فردى از ميان همين قوم نشات گرفته باشد؟
آيا اين مجموعه عظيم از اصول و قواعد و مقررات مترقى در كنار معارف بلند و پرمحتواى اعتقادى و اخلاقى - تربيتى، مى توانند به چيزى جز معجزه بودن اين كتاب شهادت دهند؟
مقررات و معارفى كه با فطرت و سنن خلقت هماهنگى داشته و به همين جهت بقا و دوام آنها تضمين گشته است; هر دو بخش جسم و روح انسان ها را در نظر گرفته و با تكيه بر ارزش هاى اخلاقى و معنوى در ضمن بهره مند كردن انسان از مواهب مادى و طبيعى، او را در مسيرى متعادل و موزون قرار داده است.
هم رهبانيت را نكوهيده و هم شأن انسان را فراتر از وابستگى به ماديات دانسته است و در يك كلام قرآن كريم در دو بعد علمى و عملى، يعنى تعليم معارف و حقايق هستى و تشريع قوانين و مقررات زندگى، آن چه را بشر نيازمند به آن بوده، در اختيار او گذارده است.

4. هماهنگى و عدم وجود اختلاف

يكى از ابعاد اعجاز قرآن، كه قرآن نيز به آن اشاره و تحدى نموده است، عدم وجود اختلاف در قرآن است.
همه مى دانيم كه اين كتاب در طى 23سال تدريجاً در مكه و مدينه، در شب و روز، در جنگ و صلح به هنگام پيروزى و شكست، در مواقع شدت و راحتى، و خلاصه در حالات مختلف نازل شده است.
از سوى ديگر در مورد همه امور، سخن داده است. در قرآن از حكم و مواعظ گرفته تا مسائل اقتصادى، اجتماعى، سياسى، اخلاقى، اعتقادى و هنرى مطرح شده است.
احتجاج ها و استدلال هاى عقلى، به اضافه امثله و قصص نيز در آن فراوان به چشم مى خورد.
مسائل مربوط به دنيا و امور مرتبط با آخرت و قيامت به گونه اى بسيار پندآموز و سازنده ذكر گرديده، و در عين حال ميان اين همه مباحث متنوع و مختلف هيچ گونه اعوجاج و اختلافى مشاهده نمى شود; بلكه همسويى و يك نواختى شگفتى در مجموعه اين كتاب آسمانى نمايان است.
حتى داستان هايى از پيامبران و يا امت هاى پيشين كه احيانا در قرآن تكرار شده، در هرجا از مزيت و خصوصيتى برخوردارند; بدون اين كه در جوهر و اصل معنا خللى وارد آيد.
حال اگر اين كتاب، ساخته دست بشرى بود، موارد متعددى از اختلاف و عدم هماهنگى و تضاد -آن هم در مدت نزولى نزديك به ربع قرن- در آن به چشم مى خورد; چراكه انسان در دنياى مادى همواره از نقص به سوى كمال در حركت است.
حتى نويسنده اى كه كتابى مى نويسد، در يك فاصله زمانى كوتاه، اصلاحاتى در اثر خويش به وجود مى آورد و يا مطالبى متفاوت با مطالب قبلى خويش را در اثر بعدى خود جاى مى دهد.
به همين جهت است كه قرآن تحدى خود را به اين صورت بيان مى كند: افلا يتدبرون القرآن ولو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافا كثيرا; (38) آيا در معانى قرآن نمى انديشند؟ اگر از جانب غيرخدا بود قطعا در آن اختلاف بسيارى مى يافتند.
بنابراين، فقدان اختلاف در كتابى با محتوايى اين چنين، آن هم با تنظيمى تدريجى و در شرايط مختلف نزول، از سوى فردى درس ناخوانده و تعليم نديده، خود اعجازى آشكار و غيرقابل انكار است.