• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

اعجاز و معجزه در اصطلاح

«المعجز الامر الخارق للعادة، المطابق للدعوى المقرون بالتحدي. » (1) اين بيان طريحى همانتعريف اصطلاحى از اعجاز و معجزه است. معجزه امرى است خارق العاده كه مطابقت با ادعاى نبوت داشته همراه با تحدى است. آية الله خوئى در تعريف اعجاز مى گويد: اعجاز كارى است كه پيامبران برگزيده الهى كه مدعى منصب نبوت از جانب خداوندند، ارائهمى نمايند به طورى كه خرق نواميس طبيعى نموده، ديگران از آوردن مانند آن ناتوان باشند و آن چيز كه معجزه ناميده مى شود، خود شاهدى بر صدق ادعاى آنان است. (2)

بهترين معجزه (فلسفه تنوع معجزات)

بهترين معجزه، معجزه اى است كه مشابه صنعت و فن رايج در زمان خود باشد. زيرادانشمندان هر فن با اشراف و احاطه اى كه به رموز و جزئيات و اصول كار خويش دارند، بهتر از ديگران قادر به تشخيص و تصديق معجزات پيامبران خواهند بود. به همين جهت و با توجه به اوضاع محيطى هر پيامبر، حكمت الهى ايجاب نموده است كه هر پيامبرى به معجزه اى خاص، نظير آن چه در عصر و محيط خويش رايج است، مجهز گردد. در زمان حضرت موسى(ع) كه دوران رواج جادوگرى است، خداوند معجزه اى چون «عصا» و«يد بيضا» به او مى دهد و ساحران كه تفاوت جادوگرى و اعجاز را بهتر از ديگران مى دانند،درمى يابند كه كار موسى(ع) قابل معارضه و مقابله نيست وازهمين رو، ساحران اولينگروهى هستند كه پس از ديدن معجزه موسى(ع) به او ايمان مى آورند. باز به همين دليلاست كه نيرنگ فرعون براى فرار از شكست خويش -كه به آنان مى گويد: موسى استاد شما درجادوگرى بوده است- (3) هرچند در افراد معمولى، مؤثر و كارگر افتاد، ولى بر خود ساحران هيچ گونه تاثيرى در پى نداشت. در عصر مسيح(ع) وقتى طب در ميان يونانيان رواج پيدا مى كند و پزشكان در يونان ومستعمراتش مثل فلسطين و سوريه طبابت هاى اعجاب آور انجام مى دهند، معجزه حضرتعيسى(ع) در مقام پيامبر برگزيده الهى، بيناكردن كوران، درمان امراض غير قابل علاج و بلكه احياى مردگان است. در عصر ظهور اسلام، آن گاه كه فنون ادب در ميان عرب به اوج خود مى رسد و خطيبان واديبانى كه از فصاحت و بلاغت بيشترى برخوردارند، به عنوان خداوندان سخن مورد تشويققرار مى گيرند و بازارهايى معين براى عرضه اشعار نغز و زيباى آنان به وجود مى آيد و تقدير ازآنان تا بدان جا مى رسد كه هفت قصيده از بهترين اشعار آنان، كه با آب طلا نوشته شده است،بر خانه كعبه آويزان مى گردد، پيامبر اكرم با سلاحى قدم در اين كارزار مى گذارد كه همهارباب سخن را به حيرت وا مى دارد. آن چه او عرضه مى كند در همان هيأت و قالبى است كهآنان خود را در آن سرآمد روزگار مى دانستند. آرى; عظيم ترين معجزه پيامبر اسلام(ص) يك «كتاب » است. در اصول كافى روايتى از امام هشتم(ع) نقل گرديده است كه، حضرت در پاسخ به فلسفهاختلاف معجزات پيامبرانى چون موسى(ع) و عيسى(ع) و محمد(ص) فرموده است: «دليل اين اختلاف غلبه پيامبران بر فنون رايج در عصر خويش بوده است. » (4)