• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

فصل چهارم: شبهات قائلان به تحريف

در آغاز اين بخش گفتيم كه قرآن شناسان و دانشمندان اسلامى - اعم از شيعى و سنى - مصونيت قرآن را از تحريف تاكيد نموده اند.
متاسفانه برخى از محدثان شيعى و نيز تعدادى از اهل سنت در برخورد با ظاهر برخى روايات، بدون آن كه به تحليل و بررسى آنها پرداخته آنها را از جهت سند و دلالت ارزيابى كنند، به قضاوتى عجولانه دست زده اند.
پيش تر از مرحوم ميرزاى نورى و كتاب فصل الخطاب سخن گفتيم.
وى گرچه پس از نوشتن اين كتاب و مشاهده پيامدهاى آن، اظهار پشيمانى نمود، اما با گذشت بيش از يك قرن از تاليف اين كتاب، هنوز برچسب و اتهام تحريف بر اساس همين كتاب، از سوى بعضى از مغرضان و مشتاقان تفرقه ميان امت اسلام، به شيعه زده مى شود.
جالب اين جاست كه از دلايل دوازده گانه محدث نورى در فصل الخطاب تنها دو دليل از منابع شيعه بر تحريف نقل شده است و ساير دلايل برگرفته از منابع اهل سنت است.
جالب تر آن كه قول به وقوع نسخ در تلاوت قرآن، قائلان زيادى نزد اهل سنت دارد (1) و نسبت دهندگان تحريف به شيعه گويا غفلت نموده اند كه ملتزم شدن به صحت روايات نسخ قراءت - كه از طرق عامه نقل گرديده - مستلزم وقوع تحريف در قرآن است.
قبل از بيان شبهات، شايد اشاره اى به مقايسه روايات تحريف كه توسط يكى از محققان صورت گرفته است خالى از لطف نباشد; ضمن تاكيد بر اين نكته روشن كه وجود روايات تحريف در لابه لاى كتب حديث نمى تواند دليلى بر اعتقاد صاحبان آن كتب به مفاد آن روايات باشد.
اما در اين راستا مظلوميت شيعه در قضاوت هاى يك جانبه و غيرمنصفانه آشكارتر مى گردد.
روايات تحريف را مى توان با مراجعه به منابع معتبر روايى، تاريخى، فقهى و حديثى اهل سنت مشاهده نمود، كه البته به طور عمده در كتب حديث و از جمله در صحاح سته مخصوصا در صحيح بخارى و مسلم وجود دارند. (2)
با بررسى روايات نقل شده از طرق اهل سنت و نيز روايات رسيده از طرق شيعه در زمينه تحريف، اين نتايج به دست مى آيد:
اولا: رواياتى كه از طرق شيعه در مورد تحريف نقل شده است، به مراتب كمتر از رواياتى هستند كه از طرق عامه در دست است.
ثانيا: غالب رواياتى كه از طرق شيعه نقل شده، در دلالت بر تحريف صراحت نداشته، امكان حمل آنها بر تأويل يا تفسير و نظاير آن وجود دارد; در حالى كه بسيارى از روايات اهل سنت در دلالت بر تحريف صراحت دارند.
ثالثا: بررسى اسناد روايات تحريف در روايات اهل سنت نشان از اعتبار و وثاقت رجال احاديث در نزد آنان دارد; چراكه بسيارى از آنها در كتب صحاح آنها با اسانيد معتبر وارد شده است; در حالى كه روايات تحريف در كتب شيعه غالبا ضعيف السند و غيرمعتبرند.
(3) اين تفاوت هاى سه گانه در كميت و كيفيت و حجيت اسناد روايات، پرده از بسيارى ابهامات برداشته، چهره زشت و كريه فرومايگانى هم چون احسان الهى ظهير را بر همه آشكار مى سازد و عرصه را براى تاخت و تاز جسورانه و متعصبانه امثال او تنگ مى نمايد و دست هاى پنهان سياست بازان و بدخواهان و مخالفان وحدت اسلامى را به خوبى بر ملا مى كند.
در همين جا مجددا يادآور مى شويم كه بيان وجود چنين رواياتى در طرق اهل سنت به اين معنا نيست كه آنان به ويژه اهل تحقيق از ايشان، اعتقاد به مفاد آن روايات دارند، بلكه صرفاً بدين جهت است كه ناآگاهان بدانند، روايات تحريف، همان گونه كه در طرق شيعه نقل شده است، در طرق اهل سنت نيز وارد شده است.
البته با توجه به ادله قطعى بر مصونيت قرآن از تحريف و پاسخ شبهات قائلان به تحريف مشكلى در اين زمينه باقى نخواهد ماند.