• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

قرآن بهترين لغت را كه تجسم لغات عرب بوده است برگزيده و دليلى بر مراعات لغات قبايل ديگر كه بعضى از دانشمندان با زحمت در پى تاييد آن هستند وجود ندارد.
لغت قريش به اعتراف تمام قبايل از جهت ماده و لفظ، از حيث اسلوب، در بعد غناى كلمات و در زمينه توانايى بر تعابير زيبا و دقيق، سرآمد همه لغات است.
عرب خود، همين لغت را براى كتابت و شعر و خط برمى گزيند; حتى شاعر غيرقرشى از خصوصيات لهجه خودش در هنگام سخن دورى مى كند و....
بنابراين منظور ازهفت حرف هفت لهجه از لغت قريش است، نه لغات ديگر و نه لهجه هاى ديگر.
وى با خرده گيرى بر كمبودى كه در استقراى متقدمان وجود داشته مى گويد: گرچه زرقانى در مناهل العرفان، مذهب ابوالفضل رازى را بر مذهب ابن قتيبه و ابن جزرى و قاضى ابوبكر بن طيب ترجيح داده است; اما چون رازى متعرض وجه اختلاف در حروف نگشته مذهب او را اختيار نكرديم.
اما در مورد سه نفر ديگر، چون همگى در عمل (گرچه بعضى در نظر و فكر متوجه بوده اند) از وجه اختلاف در لهجه ها غافل بوده اند، همين براى عدم قبول مذهب آنها كافى است. (36)
از كسى مانند ابن شاذان كه در قرن سوم مى زيسته چنين تقسيمى شگفت انگيز نيست; اما به راستى چه چيز باعث شده است كه دانشمندان متفكرى چون زرقانى و صبحى صالح خود را در تنگناى هفت نوع از اختلاف قراءات قرار دهند؟ در حالى كه آنان به خوبى مى دانند در يك تقسيم طبيعى حداقل بيش از ده نوع كلى از اختلاف قراءات خواهيم داشت! آرى، آنها نيز به عددى متعبد شده اند كه متعصبان و مروجان نزول قرآن بر هفت حرف، تواتر آن را مسلم دانسته و به قول سيوطى بيش از بيست تن از صحابه آن را از پيامبر نقل كرده اند!

گزيده مطالب

1. روايات متعددى از طرق اهل سنت درباره نزول قرآن بر هفت حرف نقل شده است.
2. مشهور نزد اماميه نزول قرآن بر يك حرف و قراءت است، و براساس دو روايت از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نزول قرآن بر هفت قراءت به شدت نفى گرديده است.
3. در برخى روايات شيعى، نزول قرآن بر هفت حرف به معناى اصناف و انواع، نظير امر، زجر، ترغيب، ترهيب، جدل، مثل و قصص، تفسير گشته است.
4. احاديث احرف سبعه اعتبارى ندارند; زيرا اهل بيت آنها را رد نموده اند; اختلاف و تناقض ميان اين روايات فراوان است، به طورى كه زركشى در البرهان 53 وجه و سيوطى در الاتقان 35 وجه در تفسير «سبعة احرف » ذكر نموده اند، و سرانجام در بعضى از روايات اهل سنت، نزول قرآن بر يك قراءت اثبات شده است.
5. گرچه بيشتر روايات عامه، مراد از «سبعة احرف » را لهجه ها و يا لغات دانسته اند، اما در شمارش و تعيين لهجه ها و يا لغات به قدرى تشتت وجود دارد كه مى تواند گوياى ساختگى بودن اين حديث باشد.
6. بعضى بر اين عقيده اند كه مى توان همه اختلافات قراءات را در هفت نوع خلاصه نمود.
7. از ميان چهار نظريه پرداز، يعنى ابن شاذان، ابن قتيبه، ابن جزرى و صبحى صالح، دوتن از آنان (ابن شاذان و صبحى صالح) اختلاف لهجه هاى مختلف در «اصول قراءات » را يك نوع، از هفت نوع اختلاف قراءات دانسته اند.