• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

و) سرنوشت مصاحف عثمانى

آيا آثارى از نسخه هاى مصاحف عثمانى باقى مانده است؟ تحقيقات فراوانى در اين زمينه صورت گرفته است.
خاورشناسانى كه در زمينه تاريخ قرآنتحقيق نموده اند، نيز بررسى سرنوشت اين مصاحف را از نظر دور نداشته اند.
اما واقعيت آناست كه گرچه مجموعه هاى زيادى را در مساجد، كتابخانه ها و موزه هاى مختلف به عنوانمصاحف عثمانى تلقى كرده اند، ولى امروزه نمى توان به وجود چنين مصاحفى به طور قطعنظر داد.
از بعضى از اقوال به دست مى آيد كه برخى از نسخه هاى مصحف عثمانى تا قرن ششم و هفتم هجرى وجود داشته است.
ابن جبير(م 614ق. ) در مسجد جامع كبير دمشق، خزانه مصاحفى را ديده است كه مصحفعثمانى، كه به شام فرستاده شده بود، در آن قرار داشت.
هر روز پس از نماز، خزانه باز مى شدو مردم براى زيارت آن ازدحام مى كردند.
ياقوت حموى هم كه گويا همين نسخه را ديده، مى گويد كه در آن جا مى گفتند اين مصحف به خط خود عثمان است (26) .
ابن كثير نيز در همان سال ها اين مصحف را ديده و شرح بيشترى از آن مى دهد: مشهورترينمصحف عثمانى امروز در شام به جامع دمشق، نزديك ركن شرقى است.
اين نسخه سابقا درشهر طبريه بوده و در حدود 518 هجرى آن را به دمشق آورده اند.
من آن را ديدم، كتاب گرانقدر بزرگ و ضخيمى بود به خطى نيكو و قوى در برگ هايى به گمانم از پوست شتر (27) .
اين مصاحف متاسفانه در فراز و نشيب زمان و بستر حوادث، از بين رفته اند و امروزه اثرى از آنها در دست نيست.

ز) توقيفى بودن يا نبودن ترتيب سوره ها

طرح اين سؤال در اين جا، فقط مربوط به جمع آورى سوم قرآن، كه توحيد مصاحف باشدنيست، بلكه در جمع دوم (جمع خليفه اول) نيز مطرح است.
همان گونه كه گفتيم در توحيدمصاحف ترتيب سوره ها تقريبا به همان شكل ترتيب مصاحف صحابه و مصحف جمع آورىشده در زمان خليفه اول صورت گرفت.
اماهمواره اين سؤال مطرح بوده است كه آيا اينتنظيم و ترتيب (چه در جمع دوم و چه در جمع سوم) توقيفى بوده است؟ يعنى به همانترتيبى انجام گرفته كه پيامبر دستور داده است؟ يا اين كه توقيفى نبوده، بلكه اجتهادى صورت گرفته است؟ پاسخ به اين سؤال از مباحثى كه در زمينه جمع آورى قرآن داشتيم تقريبا روشن است.
اماعده اى معتقد به توقيفى بودن ترتيب سوره ها هستند.
ابوجعفر نحاس مى گويد: «تاليفسوره ها به همين ترتيب كنونى، از رسول خدا(ص) به ما رسيده است. »
واثلة بن اسقع ازپيامبر نقل كرده كه: اعطيت مكان التوراة، السبع الطول و اعطيت مكان الزبور، المئين واعطيت مكان الانجيل، المثاني و فضلت بالمفصل.
اين حديث دلالت دارد كه ترتيب سوره ها از همان زمان رسول خدا گرفته شده است (28) .
بعضى ديگر نيز نظير ابومحمد بن عطيه، بيهقى و كرمانى همين عقيده را دارند.
ابن عطيهمعتقد است، ترتيب بسيارى از سوره هاى قرآن، در زمان رسول خدا(ص) معلوم گشته بود و ترتيب بقيه به امت تفويض گرديد (29) .
ولى همه دلايل و شواهد خلاف اين نظريه را اثبات مى كند.
سيوطى مى گويد: «مجموع علماعقيده بر اجتهادى بودن دارند. »
(30) همان گونه كه در بررسى مصاحف ابى بن كعب و عبداللهبن مسعود و مصحف عثمانى ديديم، در همه اين مصاحف اختلاف چينش در ترتيب سوره هاوجود داشته و اگر مسأله ترتيب سوره ها توقيفى بود، چنين امرى اتفاق نمى افتاد.
ابو عبداللهزنجانى با اشاره به همين واقعيت مى گويد: «ترتيب سوره ها بر خلاف ترتيب آيات، اجتهادى بوده است. »
(31) علامه طباطبائى در الميزان مى فرمايد: ترتيب سوره ها در جمع زمان ابوبكر و جمع زمان عثمان، قطعا با اجتهاد صحابه صورتگرفته است و يك دليل آن است كه عثمان انفال و براءة را بين اعراف و يونس قرار داد.
دليل ديگر مخالفت ترتيب مصاحف صحابه با مصحف ابوبكر و عثمان است (32) .
بهترين و محكم ترين دليل بر عدم توقيفى بودن ترتيب سوره ها، ترتيب مصحف على(ع) است كه بر خلاف ساير مصاحف، به ترتيب نزول، تنظيم گشته بود.

10. در نقلى كه از كتاب الكامل فى التاريخ ابن اثير كرديم، وى حضور حذيفه در آذربايجان وتماس او باسعيدبن عاص و حوادثى را كه اتفاق افتاده است در حوادث سال سى ام هجرىآورده است. اما محققان باتوجه به حوادث تاريخى مربوط به فتح آذربايجان و ارمنستان وبررسى روايات مختلف در اين زمينه معتقدند كه آغاز اين كار را بايد اواخر سال 24 و اوايلسال 25 هجرى به حساب آورد و پايان كار بايدقبل از سال سى ام هجرى باشد. (ر.ك: دكتر راميار، تاريخ قرآن، ص 433 - 435; التمهيد، ج 1، ص 333 - 335)
11. الاتقان، ج 1، ص 187.
12. صحيح بخارى، ج 6، ص 581; البرهان، ج 1، ص 330; الاتقان، ج 1، ص 187; قرآن در اسلام، ص 193.
13. التمهيد، ج 1، ص 348.
14. الاتقان، ج 1، ص 187 و 188; الميزان، ج 12، ص 122.
15. همان جا.
16. التمهيد، ج 1، ص 346.
17. ر.ك: صحيح بخارى، ج 6، ص 581، ذيل حديث انس بن مالك.
18. البرهان فى علوم القرآن، ج 1، ص 334; قرآن در اسلام، ص 193. 19. الاتقان، ج 1، ص 189. 20. موجز علوم القرآن، ص 165; الميزان، ج 12، ص 122. 21. براى توضيح بيشتر ر.ك: بخش پنجم همين كتاب.
22. ر.ك: تاريخ قرآن، ص 459 - 464.
23. التمهيد، ج 1، ص 350.
24. البرهان، ج 1، ص 329; الاتقان، ج 1، ص 190.
25. البرهان، ج 1، ص 360.
26 و 27. راميار، تاريخ قرآن، ص 468 و 469.
28. البرهان، ج 1، ص 356; الاتقان، ج 1، ص 197.
29. البرهان، ج 1، ص 355; الاتقان، ج 1، ص 196.
30. الاتقان، ج 1، ص 194.
31. تاريخ القرآن، ص 79.
32. الميزان، ج 12، ص 126.