• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
دروس متداول> پایه چهارم> قرآن (4) > گزیده تفسیر نمونه جلد 4

12 ا و پـيـامبرش چيزى جز وعده هاى دروغين به ما نداده اند واذ يقول المنافقون والذين فى قلوبهم مرض ما وعدنا اللّه ورسوله الا غرورا

منافقان و ضعيف الايمانها در صحنه احزاب :.

گفتيم كوره امتحان جنگ احزاب داغ شد, و همگى در اين امتحان بزرگ درگير شدند .

در ايـنـجا مسلمانان به گروههاى مختلفى تقسيم شدند: جمعى مؤمنان راستين بودند, گروهى خـواص مـؤمـنـان , جـمـعى افراد ضعيف الايمان , جمعى منافق ,جمعى منافق لجوج و سرسخت , گـروهـى در فكر خانه و زندگى خويشتن و در فكرفرار بودند, جمعى سعى داشتند ديگران را از جهاد بازدارند و گروهى تلاش مى كردند رشته اتحاد خود را با منافقين محكم كنند.

در اين آيه گفتگوى منافقان و بيماردلان منعكس شده است .

مـى فـرمـايـد: «و (نـيـز) بـه خاطر بياوريد هنگامى را كه منافقان و بيماردلان مى گفتند: خدا و پـيـامبرش چيزى جز وعده هاى دروغين به ما نداده اند»! (واذ يقول المنافقون والذين فى قلوبهم مرض ما وعدنا اللّه ورسوله الا غرورا).

در تـاريـخ جـنـگ احـزاب چنين آمده است كه , در اثناى حفر خندق كه مسلمانان هريك مشغول كندن بخشى از خندق بودند روزى به قطعه سنگ سخت و بزرگى برخورد كردند كه هيچ كلنگى در آن اثـر نمى كرد, خبر به پيامبر(ص ) دادند,پيامبر(ص ) شخصا وارد خندق شد, و در كنار سنگ قـرار گـرفـت و كـلـنـگى را به دست گرفت و نخستين ضربه محكم را به مغز سنگ فرود آورد, قـسـمتى از آن متلاشى شدو برقى از آن جستن كرد, پيامبر(ص ) تكبير پيروزى گفت , مسلمانان نيز همگى تكبيرگفتند.

بـار دوم ضربه شديد ديگرى بر سنگ فرو كوفت قسمت ديگرى درهم شكست و برقى از آن جستن نمود پيامبر تكبير گفت و مسلمانان نيز تكبير گفتند.

سـرانـجام پيامبر سومين ضربه را بر سنگ فرودآورد و برق جستن كرد, وباقيمانده سنگ متلاشى شـد, حـضرت (ص ) باز تكبير گفت و مسلمانان نيز صدا به تكبير بلند كردند, سلمان از اين ماجرا سؤال كرد.

پـيـامـبـر(ص ) فـرمـود: «در مـيان برق اول سرزمين حيره و قصرهاى پادشاهان ايران را ديدم , و جبرئيل به من بشارت داد كه امت من بر آنها پيروز مى شوند! و دربرق دوم قصرهاى سرخ فام شام و روم نمايان گشت , و جبرئيل به من بشارت داد كه امت من بر آنها نيز پيروز خواهند شد! در برق سـوم قـصرهاى صنعا و يمن را ديدم وجبرئيل باز به من خبر داد كه امتم بر آنها نيز پيروز خواهند شد, بشارت باد بر شمااى مسلمانان »!.

منافقان نگاهى به يكديگر كردند و گفتند: چه سخنان عجيبى ؟ و چه حرفهاى باطل و بى اساسى ؟ او از مـديـنـه دارد سرزمين حيره و مدائن كسرى رامى بيند, و خبر فتح آن را به شما مى دهد, در حالى كه هم اكنون شما در چنگال يك مشت عرب گرفتاريد (و حالت دفاعى به خود گرفته ايد) و حتى نمى توانيد به بيت الحذر برويد (چه خيال باطل و پندار خامى ؟!).

آيـه فـوق نـازل شـد و گفت كه اين منافقان و بيماردلان مى گويند خدا وپيغمبرش جز فريب و دروغ وعده اى به ما نداده است , (آنها از قدرت بى پايان پروردگار بى خبرند).