• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
دروس متداول> پایه سوم> قرآن ( 3 )> گزیده تفسیر نمونه جلد 2

تنها مردار, خون , گوشت خوك و آنچه را با نام غيرخدا سر بريده اند بر شما حرام كرده است اما كسانى كه ناچار شوند (از خوردن گوشتهاى حرام فى المثل در بيابانى بدون غذا بـمـانند و جانشان در خطر باشد) در حالى كه تجاوز وتعدى از حد ننمايند (خدا آنها را مى بخشد چرا كه ) خدا بخشنده و مهربان است انما حرم عليكم الميتة والدم ولحم الخنزير وما اهل لغيراللّه به فمن اضطر غير باغ ولا عاد فان اللّه غفور رحيم

دروغگويان هرگز رستگار نخواهند شد:.

از آنـجا كه در آيات گذشته سخن از نعمتهاى پاكيزه الهى و شكر اين نعمتها به ميان آمده بود اين آيه در تعقيب آنها, از محرمات واقعى و محرمات غير واقعى كه ازطريق بدعت در آيين خدا تحريم شده بودند, سخن مى گويد تا اين حلقه تكميل گردد. نخست مى گويد: خداوند «تنها مردار, خون , گوشت خوك و آنچه را با نام غيرخدا سر بريده اند بر شما حرام كرده است » (انما حرم عليكم الميتة والدم ولحم الخنزير وما اهل لغيراللّه به ). اما آلودگى سه مورد اول , امروز بر كسى پوشيده نيست , مردار منبع انواع ميكربهاست , و خون نيز از تـمـام اجـزا بدن از نظر فعاليت ميكربها آلوده تر است , وگوشت خوك نيز عاملى براى چند نوع بيمارى خطرناك است . اما حيواناتى كه با نام غير «اللّه » ذبح مى شوند فلسفه تحريم آن جنبه بهداشتى نيست , بلكه جنبه اخـلاقـى و معنوى دارد چرا كه از يك سو مبارزه اى است با آيين شرك و بت پرستى و از سوى ديگر توجهى است به آفريننده اين نعمتها. ضـمـنـا از مـجموع محتواى اين آيه و آيات بعد, اين نكته استفاده مى شود كه اسلام , اعتدال را در اسـتفاده از گوشت توصيه مى كند, نه مانند گياهخواران اين منبع غذايى را بكلى تحريم كرده , و نـه مـانـند مردم عصر جاهليت و گروهى از به اصطلاح متمدنان زمان ما اجازه استفاده از هر نوع گوشتى (حتى سوسمار و خرچنگ و انواع كرمها) را مى دهد. و در پـايـان آيـه هـمان گونه كه روش قرآن در بسيارى از موارد است , موارداستثنا را بيان كرده , مـى گويد: «اما كسانى كه ناچار شوند (از خوردن گوشتهاى حرام فى المثل در بيابانى بدون غذا بـمـانند و جانشان در خطر باشد) در حالى كه تجاوز وتعدى از حد ننمايند (خدا آنها را مى بخشد چرا كه ) خدا بخشنده و مهربان است »(فمن اضطر غير باغ ولا عاد فان اللّه غفور رحيم ).