• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
دروس متداول> پایه سوم> قرآن ( 3 )> گزیده تفسیر نمونه جلد 2

است تـكـفـيـر سيئات حبس به خاطر بياور زمانى را كه مشركان مكه نقشه مى كشيدندكه تو را يا به زندان بـيـفـكـنند و يا به قتل رسانند و يا تبعيد كنند آنها نقشه مى كشند و چاره مى انديشند, و خداوند هم چاره جويى و تدبير مى كند و خداوند بهترين چاره جويان و مدبران است واذ يمكر بك الذين كفروا ليثبتوك او يقتلوك او يخرجوك ويمكرون ويمكراللّه واللّه خيرالماكرين ايـن چـهـار اثـر, ميوه هاى درخت تقوا و پرهيزكارى هستند و وجود رابطه طبيعى در ميان تقوا و پاره اى از اين آثار مانعى از آن نمى شود كه همه آنها را به خدانسبت بدهيم . «تـكـفـيـر سيئات » اشاره به آثار روانى و اجتماعى گناهان دارد كه در پرتو تقوا وپرهيزكارى از ميان مى رود, و «غفران » اشاره به مساله عفو و بخشش خداوند ورهايى از مجازات است . آيـه ـ شـان نـزول : گروهى از قريش و اشراف مكه از قبايل مختلف در«دارالندوه » (محل انعقاد جـلـسـات مشورتى بزرگان مكه ) اجتماع كردند تا در باره خطرى كه از ناحيه پيامبر(ص ) آنها را تهديد مى كرد بينديشند. (مى گويند) در اثنا راه پيرمرد خوش ظاهرى به آنها برخورد كرد كه در واقع همان شيطان بود (يا انسانى كه داراى روح و فكر شيطانى ) از او پرسيدندكيستى ؟ گفت : پيرمردى از اهل نجد هستم خواستم خيرخواهى خود را از شمادريغ ندارم . گفتند: بسيار خوب داخل شو ! او هم همراه آنها به دارالندوه وارد شد. يـكـى از حـاضـران رو به جمعيت كرد و گفت : در باره اين مرد (اشاره به پيامبراسلام ) بايد فكرى كنيد, زيرا به خدا سوگند بيم آن مى رود كه بر شما پيروزگردد يكى پيشنهاد كرد او را «حبس » كنيد تا در زندان جان بدهد. پير مرد نجدى اين نظر را رد كرد. ديگرى گفت : او را از ميان خود بيرون كنيد تا از دست او راحت شويد. پيرمرد نجدى گفت : به خدا سوگند اين هم عقيده درستى نيست . «ابوجهل » گفت : من عقيده اى دارم كه غير از آن را صحيح نمى دانم !. گـفتند: چه عقيده اى ؟ گفت : از هر قبيله اى جوانى شجاع و شمشير زن راانتخاب مى كنيم و به دست هر يك شمشير برنده اى مى دهيم تا در فرصتى مناسب دسته جمعى به او حمله كنند. پيرمرد نجدى (با خوشحالى ) گفت : به خدا راى صحيح همين است و اين پيشنهادبه اتفاق عموم پذيرفته شد. جبرئيل فرود آمد وبه پيامبر(ص ) دستور داد كه شب را در بستر خويش نخوابد. پـيـامبر شبانه به سوى غار (ثور) حركت كرد و سفارش نمود على (ع ) در بستراو بخوابد ـتا كسانى كه از درز در مراقب بستر پيامبر(ص ) بودند او را در بسترش خيال كنند و تا صبح مهلت دهند و او از منطقه خطر دور شود. هنگامى كه صبح شد و به خانه ريختند و جستجو كردند على (ع ) را در بسترپيامبر(ص ) ديدند و به اين ترتيب خداوند نقشه هاى آنان را نقش بر آب كرد. پـيـامبر سه روز در غار ماند و هنگامى كه دشمنان همه بيابانهاى مكه راجستجو كردند و خسته و مايوس بازگشتند او به سوى مدينه حركت كرد.

سرآغاز هجرت

اين آيه اگرچه اشاره به جريان هجرت دارد ولى مسلما در مدينه نازل شده است . نخست مى گويد: «به خاطر بياور زمانى را كه مشركان مكه نقشه مى كشيدندكه تو را يا به زندان بـيـفـكـنند و يا به قتل رسانند و يا تبعيد كنند» (واذ يمكر بك الذين كفروا ليثبتوك او يقتلوك او يخرجوك ). سـپـس اضافه مى كند: «آنها نقشه مى كشند و چاره مى انديشند, و خداوند هم چاره جويى و تدبير مى كند و خداوند بهترين چاره جويان و مدبران است »(ويمكرون ويمكراللّه واللّه خيرالماكرين ). آنـها حداكثر نيروى فكرى و جسمانى خويش را براى نابود كردن پيامبراسلام (ص ) به كار بردند, و حـتـى يكصد شتر كه در آن روز سرمايه عظيمى بود براى يافتن پيامبر جايزه تعيين كردند و افراد بسيارى كوهها و بيابانهاى اطراف مكه رازير پا گذاردند, و حتى تا دم در غار آمدند ولى خداوند با يك وسيله بسيارساده و كوچك ـچند تار عنكبوت ـ همه اين طرحها را نقش بر آب كرد, و با توجه بـه ايـن كـه مـسـالـه هـجـرت سـرآغاز مرحله نوينى از تاريخ اسلام بلكه تاريخ بشريت بود نتيجه مى گيريم كه خداوند به وسيله چند تار عنكبوت مسير تاريخ بشريت راتغيير داد!. ايـن منحصر به جريان هجرت نيست بلكه تاريخ انبيا نشان مى دهد كه همواره خداوند براى درهم كـوبـيـدن گردنكشان از ساده ترين وسائل استفاده مى كرده گاهى از وزش باد, و زمانى از انبوه پـشـه هـا, و گـاهـى از پرنده كوچك ابابيل , و ماننداينها, تا ضعف و ناتوانى بشر را در برابر قدرت بى پايانش آشكار سازد, و او را از فكرطغيان و سركشى باز دارد.