• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 

(سوره القارعه)


ترجمه :


[آن حادثه] كوبنده (1) كوبنده چيست ؟(2) و تو چه داني كه كوبنده چيست ؟(3) روزي كه مردم مانند پروانه هاي پراكنده اند (4) و كوهها مانند پشم رنگارنگ حلاجي شده اند (5)


لغات :



1- قارعه :

كوبنده – در هم كوبنده – حادثه و بلاي سخت و هولناك اسم فاعل از ثلاثي مجرد است از ماده فرع به معناي كوفتن و زدن و حادثه هولناك را از آن جهت كه ترس و وحشتش قلب را مي كوبد قارعه گويند .

2- فراش :

پروانه ها – جمع مكسر است براي فراشه . كشاف در وجه تسميه پروانه به فراشه گويد : پروانه را به خاطر بال گشودن و فرود آمدن و پراكنده و منتشر