• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
دروس متداول> پايه اول> منطق (1)> کتاب منطق يک مرکز

وسيله تركيب ، خاصّه ، محقق مى شود .

اين تعريف مى تواند از تركيب عرضى عام و عرضى خاص شى ء تشكيل شود ؛ مانند تعريف انسان به راست قامت ضاحك . و يا از تركيب چند عرضى عام شى ء فراهم شود ، مشروط بر آن كه مفهومى كه از تركيب مفاهيم اين اعراض به وجود مى آيد به لحاظ مصداق با معرَّف مساوى باشد ؛ مانند تعريف خفاش به پرنده زاينده ؛ كه هر يك از دو مفهوم پرنده و زاينده به تنهايى اختصاصى به خفاش ندارد . امّا پرنده زاينده تنها به خفاش اختصاص دارد . فايده اين تعريف مانند تعريف به رسم ، تمايز شى ء از ساير اشياست و در علوم تجربى كاربرد بسيار دارد .

5 . تعريف به تقسيم. گاهى براى تعريف و تمييز معرَّف به جاى استفاده از جنس و فصل و ... تنها به ذكر تمام يا برخى از اقسام و اجزاى آن بسنده مى شود ؛ مثلاً در تعريف آب به جاى آن كه بگوييم : جوهرى است جسمانى و مايع كه حيات موجود زنده به آن بستگى دارد گفته مى شود : مادّه اى است كه از يك اتم دو عنصر اكسيژن و دو اتم هيدروژن تركيب يافته است . به چنين تعريفى اصطلاحاً تعريف به تقسيم مى گويند.

از آن جا كه اقسام ذكر شده روى هم رفته ، عارض معرَّف مى شود و به آن اختصاص دارد ، نسبت به محدود خاصّه است و از همين رو تعريف به تقسيم گونه اى از رسم ناقص به حساب مى آيد ، البته مشروط به اين كه تقسيم از ضوابط و قواعد درست منطقى برخوردار باشد .

تقسيم

دانستيم كه تقسيم گونه اى از رسم ناقص است و مى تواند در تعريف يك شى ء ، نقش داشته باشد . با تقسيم و تحليل يك تصوّر مجهول به چند تصوّر معلوم و ذكر تمام يا برخى از اقسام و اجزاى معرَّف ، مى توان به نحوه اى از تعريف دست يافت كه حاصل آن تمايز شى ء از ساير اشياست ، مشروط بر اين كه شرايط و قواعد منطقى تقسيم در آن رعايت شده باشد .

قواعد تقسيم

1 . فايده داشتن تقسيم . در هر تقسيمى بايد ثمره اى در جهت غرض مقسم وجود داشته