• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
دروس متداول> پايه اول> منطق (1)> کتاب منطق يک مرکز

حدّ ناقص را نيز به دو طريق مى توان بيان كرد :

الف) فصل قريب ، مانند تعريف انسان به ناطق ؛

ب) جنس بعيد و فصل قريب ، مانند تعريف انسان به جسم ناطق .

همان طور كه ملاحظه مى شود در هر دو بيان مذكور ، تنها به بخشى از ذاتيات انسان اشاره شده است و به همين جهت حدّ ناقص خوانده مى شود .

از آنچه درباره حدّ تام و ناقص بيان شد مى توان نتيجه گرفت كه ،

1 . به طور كلّى ، حدّ چه تام و چه ناقص ، بايد مشتمل بر فصل قريب باشد .

2 . حدّ تام و حدّ ناقص در مقايسه با محدود (معرَّف) به لحاظ مصداق مساوى اند .

3 . حدّ تام و حدّ ناقص هر دو در اين جهت كه محدود را از ساير اشيا ممتاز مى كنند ، مشتركند .

4 . حدّ تام به لحاظ مفهومى ، مساوى با محدود است ؛ ولى حدّ ناقص تساوى مفهومى با محدود ندارد .

5 . حدّ تام به دليل اين كه اوّلاً ، دال بر تمام حقيقت شى ء است و ثانياً ، مميّز ذاتى شى ء را بيان مى كند كامل ترين تعريف است و به همين جهت حدّ تام ناميده مى شود .

رسم تامّ و رسم ناقص

تعريفى كه علاوه بر عرضى خاص مشتمل بر جنس قريب نيز باشد رسم تام و تعريفى كه مشتمل بر جنس قريب نبوده و بيانگر عرضى خاص باشد رسم ناقص ناميده مى شود . رسم ناقص به دو صورت فراهم مى شود :

الف) خاصّه ، مانند ضاحك در تعريف انسان ؛

ب) جنس بعيد و خاصّه ، مانند جسم ضاحك در تعريف انسان .

با توجّه به آنچه درباره رسم تام و ناقص بيان شد مى توان نتيجه گرفت كه ،

1 . تعريف رسمى ، چه تام باشد و چه ناقص ، موجب تمايز عرضى شى ء از غير آن مى شود .

2 . رسم ، چه تام و چه ناقص ، اگرچه با معرَّف خود تساوى مفهومى ندارد ؛ ولى از جهت مصداق با محدود نسبتِ تساوى دارد .