• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
دروس متداول> پايه اول> منطق (1)> کتاب منطق يک مرکز

در مبحث الفاظ، منطقى از اين احكام عام زبانى بحث مى كند.(7)

دلالت و اقسام آن

اولين مسأله اى كه در مبحث الفاظ طرح مى شود خاصيت حكايتگرى و دلالت الفاظ است. دلالت عبارت است از: حالت يك شى ء به گونه اى كه وقتى ذهن به آن علم پيدا كرد، بلافاصله به امر ديگرى نيز منتقل شود. به شى ء نخست دالّ (راهنمايى كننده) و به شى ء دوم مدلول )راهنمايى شده) مى گويند.

دلالت گاه حقيقى است و گاه وضعى. دلالت حقيقى نوعى از حكايتگرى است كه در متن واقع وجود دارد و ايجاد آن مبتنى بر قرارداد بشرى نيست؛ مانند دلالت دود بر وجود آتش. چنين دلالتى يا عقلى است كه منشأ آن عقل است و يا دلالت طبعى است كه عامل آن حالت طبيعى و روانى انسان است؛ مانند دلالت تب بر وجود عفونت.

دلالت وضعى دلالتى است كه رابطه حكايتگرى در آن مبتنى بر قرارداد و اعتبار بشرى است. اين دلالت يا لفظى است؛ مانند دلالت لفظ آب بر معناى آن و يا غيرلفظى است؛ مانند دلالت علايم مخابرات بر معانى مخصوص. دلالت وضعى لفظى خود به يكى از سه صورت زير است:

1 . مطابقى (قصد). به معناى دلالت لفظ بر تمام معناى خود است؛ مانند دلالت خانه بر مجموعه محيط، اتاق و ساير قسمت هاى آن؛

2 . تضمّنى (حيطه). به معناى دلالت لفظ بر جزء معناى خود هنگام دلالت آن بر تمام معنا است؛ مانند دلالت لفظ كتاب بر خصوص جلد آن؛

3 . التزامى (تطفّل). به معناى دلالت لفظ بر لازم معناى خود هنگام دلالت مطابقى آن بر معناى ملزوم است؛ مانند دلالت لفظ بارندگى زياد بر فراوانى نعمت. چنين دلالتى در صورتى وجود دارد كه معناى مورد نظر عقلاً يا عرفاً به طور روشن و آشكار لازمه معناى اصلى و لغوى آن لفظ باشد به نحوى كه نتوان آن دو را از يكديگر جدا ساخت.)8)