كسانى كه مردم علم يا ظنّ به صدق و درستى آنها دارند يا تأييدات حضار و يا سندهاى معتبر حاصل مى شود . ب ( شهادت حالى اين شهادت يا به جهت شخص گوينده است ؛ مثل آن كه فضايل خطيب زبانزد همگان است و مقام و موقعيت ويژه اى نزد مردم دارد و يا بر حسب سخن است ؛ مثل قسم خوردن و يا تحدّى كردن .
آداب خطابه
خطيب هنگامى در هدف خويش ( اقناع مخاطبان ) موفق خواهد بود كه به امور بسيارى از جمله نكات زير توجه و دقّت كافى داشته و توانايى خود را در اين زمينه هر چه بيشتر تقويت كند :
1 . موضوع خطابه خويش را متناسب با نياز مخاطبان برگزيند و مطالب خود را به مقتضاى حال ايشان بيان كند ؛
2 . قواعد و آداب زبان را به درستى بداند و از الفاظ جذّاب ، استعارات ، كنايات ، مجازات و تشبيهات زيبا استفاده كند ؛
3 . دو ركن اساسى خطابه ، يعنى مدّعا و دليل را به خوبى از يكديگر تفكيك و تبيين كند . براى اين منظور بايد سه مرحله اساسى مقدمه ( تصوير ( ، ذى المقدمه ) اقتصاص ) و نتيجه ) خاتمه ) را طى كند ؛
4 . بر اشعار ، حكايات و مثل ها تسلّط كامل داشته باشد و از آنها به جا و به موقع استفاده كند ؛
5 . خصوصيات اجتماعى ، فرهنگى ، آداب و رسوم و روحيّات مخاطبانِ خود را به خوبى بشناسد و از آنها در هدف خويش، كه اقناع ايشان است ، استفاده كند ؛
6 . خطيب بايد قواعد كلى مربوط به موضوع خطابه را بداند و در مجموع داراى اطلاعاتِ عمومى خوبى باشد .
صورت تأليف خطابه
در خطابه غالباً از استدلال قياسى و تمثيلى استفاده مى شود و در موارد اندكى استقرا به كار مى رود . شايان توجه است كه استدلال به كار رفته در خطابه به لحاظ صورى لازم نيست