تبیان، دستیار زندگی
وقتی شعر معروف به مدارس آیات که در آن برای ائمه پیشین مرثیه سروده بود را در محضر امام رضا - علیه السلام - خواند، حضرت دو بیت که در واقع مرثیه برای خودشان بود، به آن اضافه کردند و مطلب را برای دعبل توضیح داده و برای زائرانشان مغفرت و بهشت را وعده کردند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هشتمین امام و هشت شاگرد برجسته (۲)

حرم امام رضا (ع)

نوشته: استاد سید محمد حسین یثربی

بخش قبلی را اینجا ببینید

۴) احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی

از مردم کوفه و جزو یاران ویژه حضرت امام رضا و حضرت امام جواد - علیهماالسلام - بوده است. وی نزد این دو امام – علیهماالسلام - بسیار ارجمند و محترم بوده و به مرتبه بالایی در فقاهت دست یافت طوری که همه دانشمندان شیعه فقاهت ایشان را پذیرفته و او را مورد اطمینان و وثوق کامل می‌دانند [۹].

این داستان از نزدیکی وی به حضرت امام رضا - علیه السلام - خبر می‌دهد، خود "بزنطی" می‌گوید:

خدمت حضرت رضا - علیه السلام - بودم که شب فرا رسید. به ایشان عرض کردم: اجازه می‌دهید بروم؟ حضرت - علیه السلام - فرمودند: شب شده، نزد ما بمان، آنگاه به خادم منزل دستور دادند که بستر خود ایشان را در اتاقی برای من بگستراند. وقتی به آن اتاق رفتم، به خود گفتم: من کجا و خانه ولی خدا؟ من کجا و خوابیدن در بستر امام - علیه السلام -؟ همین که این افکار به ذهنم آمد، امام رضا - علیه السلام - مرا صدا زدند و فرمودند: ای احمد! روزی امیرمومنان - علیه السلام - به عیادت صعصعة بن صوحان رفتند. پس از عیادت به صعصعه فرمودند: ای صعصعه! عیادت مرا مایه فخر خود بر قومت قرار مده، برای خداوند تواضع پیشه کن تا خداوند تو را بلندمرتبه سازد [۱۰].
تکریم امام - علیه السلام - از "بزنطی"، راهنمایی و توجه به پرورش روحی وی آن هم به شکل غیرمستقیم و استناد به رفتار امیرالمومنین - علیه السلام - از نکات برجسته این ماجرا است.

بزنطی کتابی در فقه به نام "الجامع" تألیف نمود که احادیث آن از دیرباز مورد توجه فقهای شیعه است. "بزنطی" در سال ۲۲۱ ه.ق درگذشت.

۵) زکــریا بن آدم قمی

همانطور که از نامش برمی‌آید، از مردم قم بوده که به مدینه رفته و در محضر حضرت امام رضا و حضرت امام جواد - علیهماالسلام - شاگردی کرده تا در حلقه یاران بسیار نزدیک این دو امام - علیهماالسلام - وارد شد. موقعیت ایشان  به‌گونه‌ای بود که نقل شده: یک بار که خدمت حضرت امام رضا - علیه السلام - شرفیاب شده بود، امام - علیه السلام - از اول شب تا صبح در خلوت با وی سخن می‌گفتند. حضرت امام جواد - علیه السلام - نیز وی را از یاران باوفای خود به شمار آوردند.

وقتی شخصی خدمت حضرت امام رضا - علیه السلام - رسید و سوال کرد: راه من دور است و نمی‌توانم همیشه خدمت شما برسم، معارف و احکام دینم را از چه کسی فراگیرم؟ حضرت فرمودند: از "زکریا بن آدم" فراگیر که او در امور دین و دنیا امین است [۱۱].

در برهه‌ای دیگر از تاریخ زندگی این مرد، ماجرای دیگری اتفاق افتاد که نشان می‌دهد "زکریا" علاوه بر دستیابی به مدارج بالای علمی، از نظر معنویت نیز مراتب قابل توجهی یافته است. وی روزی خدمت حضرت - رضا علیه السلام - عرض کرد: می‌خواهم خانواده‌ام را ترک کنم چون نادانی در میان آنان زیاد شده است. حضرت فرمودند: این کار را نکن که خداوند به خاطر تو بلا را از آنان دور می‌کند همانطور که به خاطر امام کاظم - علیه السلام - بلا را از بغداد دفع می‌نمود.

پس از درگذشت وی، حضرت امام جواد - علیه السلام - به دوستان وی نوشتند: خداوند او را رحمت کند در آن روز که به دنیا آمد و روزی که از دنیا رفت و روزی که مبعوث خواهد شد که با شناخت به حق زندگی کرد و به حق زبان گشود، به آن چه مورد رضای خدا و رسول بود، قیام نمود و بدون پیمان‌شکنی و تغییر در دین، دنیا را بدرود گفت، خدایش رحمت کند و او را به برترین آرزوهایش برساند [۱۲].

از جمله تألیفات وی می‌توان به کتاب "المسائل" اشاره نمود. مدفن ایشان در قبرستان شیخان قم، مورد احترام است.

۶) یونس بن یعقوب

در عراق و در خانواده‌ای اهل دانش به دنیا آمد، مادرش خواهر معاویة بن عمار، راوی بزرگ و شاگرد مبرز حضرت امام صادق - علیه السلام - بود. خود او نیز خدمت امام صادق - علیه السلام - شروع به فراگیری نمود و به جایی رسید که حضرت به او فرمودند: تو از ما خاندان هستی، سپس از وفات وی در کنار حرم رسول الله - صلی الله علیه وآله وسلم -، خبر دادند. پس از آن در شمار یاران امام کاظم - علیه السلام - درآمد و نزد این امام نیز ارج والایی یافت طوری که به وکالت ایشان رسید و حضرت وی را برادر خود خواندند. پس از آن نیز به جرگه اصحاب حضرت امام رضا - علیه السلام - پیوست و در زمان ایشان دنیا را بدرود گفت.

وقتی "یونس" از دنیا رفت، حضرت رضا - علیه السلام - امور این صحابیِ پدرانشان را برعهده گرفتند و همه آنچه برای دفن لازم است از جمله کفن را برای وی فرستادند. سپس به اصحاب خود و یاران پدران خود، دستور دادند که به تشییعش بروند. جالب اینجا است که چون احتمال جلوگیری اهل مدینه از دفن یک فرد اهل عراق وجود داشت، حضرت رضا - علیه السلام - به یاران خود دستور دفن "یونس" در بقیع را دادند و تأکید کردند که اگر از این کار ممانعت شد، مقاومت کنید. آنگاه یکی از دوستان او را که اهل  کوفه بود، فرمان دادند که نماز بر پیکر "یونس" بگذارد [۱۳]. رفتار امام - علیه السلام - هنگام وفات این راوی، نشان می‌دهد ایشان نسبت به علمایی که در محضر اهل بیت - علیهم السلام - تربیت می‌شدند، کمال احترام را داشته‌اند و در این مسیر به سایر علمای بلاد نیز بها داده و آنان را مأمور نمازگزاردن بر چهره‌های برجسته‌ای چون "یونس" می‌نموده‌اند، کاری که مسلماً برای نمازگزار وجهه مضاعفی می‌سازد که برای بسیاری از مدعیان دلچسب نیست. این راوی بزرگ، صاحب تألیفاتی چون "کتاب الحج" می‌باشد.

۷) یونس بن عبدالرحمان

در ایام خلافت هشام بن عبدالملک به دنیا آمد. حضرت امام صادق - علیه السلام - را بین صفا و مروه زیارت کرد، اما این دیدار به‌اندازه‌ای نبود که به حد نقل روایت برسد. روایات ایشان از حضرت امام کاظم و حضرت امام رضا - علیهماالسلام - است. وی به مرتبه‌ای دست یافت که نجاشی، رجال‌شناس بزرگ شیعه، در مورد او می‌نویسد: چهره برجسته علمای متقدم شیعه و دارای منزلت عظیم. حضرت رضا - علیه السلام - سه بار بهشت را برای وی ضمانت کردند.

راویی به نام عبدالعزیز می‌گوید: از امام رضا - علیه السلام - سوال کردم: من نمی‌توانم در تمام اوقات خدمت شما برسم، دانش دینی‌ام را از چه کسی فراگیرم؟ پاسخ دادند: از "یونس بن عبدالرحمان" [۱۴]

منابع دیگر در مورد ایشان نوشته‌اند: سلمان عصر خود بوده و سی رساله در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی نوشته است. روزگار خود را با تألیف کتاب می‌گذراند مگر آنکه مشغول نماز یا زیارت یا ملاقات برادران دینی خود باشد [۱۵].

کتب فقهی ایشان را منظم و به ترتیب ابواب فقهی معرفی کرده‌اند. علاوه بر این، ایشان تألیفات فراوانی در پاسخ به شبهات اعتقادی مخالفان تشیع به رشته تحریر درآورده است [۱۶].

یکی از کتب ایشان به دست حضرت امام جواد - علیه السلام - رسید. امام، کتاب را از ابتدا تا انتها ورق زدند، آنگاه فرمودند: خدا "یونس" را رحمت کند، خدا "یونس" را رحمت کند. امام عسکری - علیه السلام - نیز پس از دیدن یکی از کتاب‌های "یونس" سوال کردند: این کتاب نوشته کیست؟ ابوهاشم جعفری، نویسنده را معرفی کرد. امام - علیه السلام - فرمودند: خداوند به عوض هر حرفی از این کتاب، نوری در روز قیامت به او عطا فرماید [۱۷].

این راوی کبیر در سال ۲۰۸ ه.ق در شهر مدینه دنیا را بدرود گفت.

۸) دعبل بن علی خزاعی

عمده شهرت ایشان به خاطر توانایی فوق‌العاده در زمینه شعر است، ولی نباید از نظر دورداشت که به خاطر شاگردی و نقل روایت از دو امام: حضرت رضا و حضرت جواد - علیهماالسلام - به موقعیت والا در علومی چون فقه و حدیث نیز دست پیدا کرده بود. این همراهی و شاگردی نزد ائمه، قدرت شعری او را جهت بخشیده و از او رسانه‌ای مقتدر برای نشر معارف اهل بیت - علیهم السلام - و بیان حقانیت آنان و ذم غاصبان حقوق ایشان ساخته بود. به بیان دقیق‌تر شعر "دعبل" بیان مسایل اجتماعی و به طور خاص سرزنش بنی‌عباس به عنوان خلفایی به مراتب ظالم‌تر از بنی‌امیه می‌باشد. به عنوان نمونه، پس از آنکه حضرت رضا - علیه السلام - توسط مأمون عباسی به شهادت رسیدند، مأمون، ایشان را کنار پدر خود، هارون، مدفون ساخت و دلیل این کارش را مغفرت خدا برای هارون به برکت جوار امام رضا - علیه السلام - اعلام کرد. در این هنگام "دعبل" شعر تندی سرود که هم اکنون در حرم حضرت رضا - علیه السلام - در قسمت بالای سر دیده می‌شود. "دعبل" در این شعر از هارون به عنوان "بدترین مردم" و "پلید" یاد کرده است.

از سوی دیگر "دعبل" با در نظر گرفتن احادیث پیامبر - صلوات الله علیه - در مورد خلافت و فضایل امیرمومنان - علیه السلام -، این مفاهیم را در قالب شعر درمی‌آورد. همین‌طور اهتمام "دعبل" به ماجرای شهادت سیدالشهداء - علیه السلام - و سرودن مرثیه در مورد این واقعه، بسیار قابل توجه است [۱۸].

او وقتی شعر معروف به "مدارس آیات" که در آن برای ائمه پیشین مرثیه سروده بود را در محضر امام رضا - علیه السلام - خواند، حضرت دو بیت که در واقع مرثیه برای خودشان بود، به آن اضافه کردند و مطلب را برای "دعبل" توضیح داده و برای زائرانشان مغفرت و بهشت را وعده کردند [۱۹].

یکی از تألیفات "دعبل" کتاب "طبقات الشعراء" است. این کتاب به شکلی جامع شعرای بصره، حجاز، بغداد و .. را معرفی می‌کند تا جایی که نویسندگان مهمی چون "ابن عساکر"، "خطیب بغدادی"، "ابن خلّکان" و .. به این کتاب به عنوان کتاب مرجع خود نگریسته‌اند.

در نهایت، "دعبل" که از تعقیب حکومت به اهواز گریخته بود، در نهایت با ترور شخصی که پول زیادی از حکومت گرفته بود، به شهادت رسید و در همان منطقه مدفون گردید.


پانوشت‌ها:

۹-  الکنی و الالقاب، ثقة المحدثین شیخ عباس قمی، ج۱، ص۴۲۴

۱۰-  معجم رجال الحدیث، آیت الله خویی، ج۳، ص۲۰

۱۱-  برگرفته از چهارده نور پاک، عقیقی بخشایشی، ج۱۱، ص۱۴۸۵

۱۲- معجم رجال الحدیث، آیت الله خویی، ج۸، ص۲۸۳

۱۳- معجم رجال الحدیث،آیت الله خویی، ج۲۱، ص۲۴۰ تا ۲۴۴

۱۴- رجال کشّی، ص ۳۰۱

۱۵- چهارده نور پاک، عقیقی بخشایشی، ج۹، ص ۱۲۰۹

۱۶- الفهرست، شیخ طوسی، ص۲۱۱

۱۷- تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج۱۰، ص۸۳

۱۸-  برگرفته از حیاة الامام الرضا علیه السلام، شیخ باقر شریف قرشی، ج۲، ص۱۲۶

۱۹- عیون اخبارالرضا علیه السلام، شیخ صدوق، ج۱، ص ۲۹۴

مأخذ: پایگاه اطلاع‌رسانی نشست دوره‌ای اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم

تنظیم: محسن تهرانی - بخش حوزه علمیه تبیان