تبیان، دستیار زندگی
مراجع تقلید شیعه همواره نسبت به رفع حوائج طلاب نیازمند اهتمام خاصی داشتند و تا آنجا كه امكان داشت در این زمینه كوتاهی نمی كردند كه این موارد صد البته در سیره اهل بیت عصمت و طهارت(ص) ریشه داشته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درسی برای بزرگان حوزه(2)

درسی برای بزرگان حوزه(2)
مراجع تقلید شیعه همواره نسبت به رفع حوائج طلاب نیازمند اهتمام خاصی داشتند و تا آنجا كه امكان داشت در این زمینه كوتاهی نمی كردند كه این موارد صد البته در سیره اهل بیت عصمت و طهارت(ص) ریشه داشته است.

در قسمت قبلی این مطلب، اشاره گردید كه سنت هایی در روابط میان مراجع و بزرگان حوزه های علمیه و طلاب جوان حوزه وجود داشته است، كه امروزه به دلایل گوناگون در حال كمرنگ شدن است و لذا می بایست اقداماتی نسبت به احیاء این سنت ها صورت گیرد، چرا كه در این صورت می توان به بالندگی هر چه بیشتر حوزه های علمیه امیدوار بود، و اكنون ادامه مطلب....

سنت دیگری وجود دارد كه در گذشته به وفور در روابط میان طلاب و اساتید و بزرگان حوزه های علمیه مشاهده می شد، ولی اكنون مقداری كمرنگ شده است و هر چند این كمرنگی به دلیل تحولات گسترده اجتماعی و پیچیده تر شدن شرایط امروزی باشد، به هر حال موجب شده است كه صمیمیت گذشته تا حدودی دستخوش زوال گردد. این سنت كه می توان آنرا رفع حاجات روزمره طلاب دانست - كه امروزه بسیار گسترده نیز شده اند-، در گذشته های نه چندان دور، شكل بسیار خوبی داشته، بگونه ای كه اگر طلبه ای واقعا با مشكلی مواجه می شد، این احساس در او وجود داشت كه می توان به كمك و دستگیری اساتید و بزرگان حوزه امیدوار بود، البته این احساس دو سویه بوده و مراجع تقلید شیعه همواره نسبت به رفع حوائج طلاب نیازمند اهتمام خاصی داشتند و تا آنجا كه امكان داشت در این زمینه كوتاهی نمی كردند كه این موارد صد البته در سیره اهل بیت عصمت و طهارت(ص) ریشه داشته است، از امام صادق(ع) روایت شده است كه، کسی از رسول خدا چیزی نمی‌خواست، مگر اینکه آن حضرت می بخشید. چنانچه زنی فرزندش را نزد حضرت فرستاد که از او چیزی بخواه و اگر گفت چیزی ندارم، بگو پیراهنت را بده. حضرت که در آن موقع چیزی نداشت، پیراهنش را درآورد جلو آن فرزند گذاشت. رسول خدا (ص) چنان برای رفع نیاز حاجتمندان همت می گماشت، که اگر مشغول نماز بود و کسی پهلویش می نشست، نمازش را کوتاه و زود تمام می‌کرد و سۆال می کرد آیا حاجتی داری تا آن را برآورده کنم؟(1)

ناگفته نماند، ذكر این مطلب به این معنا نیست كه امروزه اهتمام كمتری به این امر وجود دارد، بلكه مساله این است كه بدلیل وجود واسطه های بسیار و موانعی كه برای نزدیك شدن طلبه ها با بزرگان حوزه وجود دارد، اساسا امكان اینكه طلاب بتوانند مشكلات و گرفتاری های خود را براحتی و بدون دغدغه و بی واسطه با این بزرگواران مطرح نمایند، كمتر شده است، این در حالی است كه در گذشته طلاب می توانستند براحتی به مراجع تقلید دسترسی داشته باشند و مراجع نیز اشراف ویژه ای نسبت به مشكلات طلاب داشتند.

و نكته آخر این است كه هیچ کسی خالی از ضعف و نقصان نیست و هر که ادعا کند که بی ضعف و نقص است، ‌همین گفتارش نشانی از ضعف اوست. بنابراین طلاب و محصلین حوزه ها كه از متن همین جامعه برخاسته اند نیز از این قاعده مستثنی نمی باشند و لذا اساتید و بزرگان نباید به محض مشاهده ضعف و نقصی از ناحیه آنها دلسرد شوند، ‌بلکه در راه دوستی و هدایت باید صبور بود و از طریق مداراکردن با آنان و ارزانی كردن محبت و هدایت، پس از گذشت زمانی، ‌می توان این نقایص را برطرف کرد. حضرت علی (ع)‌می فرماید : «‌رفق ومدارا راه ها و عوامل سخت و شوار را آسان و هموار می گرداند.»(2) ‌بنابراین باید اطمینان داشته باشیم که نتیجه و ثمره رفق، ‌دوستی پایدار است .

البته همانطور كه گفته شد، ذكر این موارد به معنای این نیست كه این سنت ها از حوزه ها رخت بر بسته است، بلكه باید گفت كه در بدترین شرایط ممكن، كمرنگ شده اند كه صد البته یكی از دلایل مهم آن، پیچیده شدن روابط امروزی بشر می باشد. با این حال این شرایط و مشكلات چیزی نیستند كه نتوان بر آنها غلبه كرد و سنتهای بسیار خوب و كارآمد حوزه ها را احیا نمود؛ سنت هایی كه در لابه لای كتب تراجم و در شرح زندگانی با بركت مراجع تقلید و بزرگان حوزوی قابل ردیابی می باشد.

در این مجال جا دارد به برگی از حیات پر ثمر آیت الله بروجردی (ره) به عنوان نمونه ای از خروار اشاره ای داشته باشیم تا تلنگری باشد نسبت به احیاء مجدد سنتهای زیبایی كه همواره در ارتباط میان مراجع و طلاب وجود داشته است. در احوالات ایشان نقل نموده اند كه : « روزى با عده اى در خدمت ایشان بودیم كه حاج احمد (خادم ) آمد و چاقویى در دست داشت، نشان داد، همهمه اى هم دم در بود، آقا از آقاى فاضل پرسید چه خبر است ؟ ایشان گفتند: ظاهرا شیخى است و سوء قصد به شما دارد. آیت الله بروجردى فرمودند: احتیاج او چیست ؟ بگوئید بیاید! وقتى كه آمد، هولناك بود و دم در نشست، آقا به شیخ محمد حسین احسن (منشى آقا) رو كردند و گفتند: این طلبه است ؟ او گفت : بله ، طلبه است و شصت تومان نیز شهریه مى گیرد، آقا از آن شیخ پرسید كه چه احتیاج دارى ؟ شیخ گفت : عیال من 2 بچه دارد و وضع حملش شده است و حالت دیوانگى به او دست داده است، او را به تهران برده ام و در بیمارستان بستریش كرده ام و این مقدار پول از من خواسته اند، كه مقدور من نیست . آقاى بروجردى به شیخ محمد حسین احسن گفتند: به آن بیمارستان اطلاع بدهید كه به خرج ما زن او را معالجه كنند و حالات او را به ما اطلاع بدهند. بعد از زیر میزى كه داشتند مقدارى پول به شیخ دادند گفتند: فعلا این مقدار را براى احتیاجات خود صرف كن و از این به بعد وضع و حال همسرت را ما به تو اطلاع مى دهیم.»(3)


پی نوشت‏ها:

1.http://www.imamhadi.com

2.حجت اله ملکی، نقش محبت و مهرورزی در فرایند یاددهی و یادگیری،www.malekiyazdani.parsiblog.com

3.نعمت الله حسینی، مردان علم در میدان عمل، قم، دفتر انتشارات اسلامی،ج2،ص98

منابع:

مردان علم در میدان عمل

تهیه و فراوری: فربود، گروه حوزه علمیه تبیان