تبیان، دستیار زندگی
نوع اهل معنا از آیت الله العظمی بهجت به بزرگی یاد می کردند و به این بزرگی نیز اذعان داشتند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاه آیت‌الله بهجت به فلسفه اجتماع و سیاست(2)

نگاه آیت‌الله بهجت به فلسفه اجتماع و سیاست(2)
نوع اهل معنا از آیت الله العظمی بهجت به بزرگی یاد می کردند و به این بزرگی نیز اذعان داشتند.

ادامه گفتگوی حجت‌الاسلام‌ و المسلمین محمد باقر تحریری درباره نگاه آیت‌الله بهجت به فلسفه اجتماع و سیاست تقدیمتان می‎شود:

آیت الله العظمی بهجت در عرصه مسائل اجتماعی چگونه وارد می‌شدند؟

ایشان از اوضاع زمانه غافل نبودند و اتفاقات جهان کفر و اسلام را کاملا رصد می‌کردند و آگاهی داشتند اگر چه خود را به عنوان رهبر دینی که جایگاه پرچمداری داشته باشد مطرح نمی کردند، اما در مسائل اجتماعی و سیاسی نظر ایشان این بود که ما از محوریت ولایت اهل بیت علیهم السلام دور افتاده ایم ، لذا هم تاریخ صدر اسلام را دقیقا بازگو می‌کردند و متذکر انحرافاتی که پیدا شد می شدند  و هم تاریخ قرون اخیر را مخصوصا تاریخ مشروطه را بازگو می‌کردند و می‌فرمودند، دیدگاه مرحوم شیخ فضل الله نوری این بود که حکومت مشروعه می خواهیم و می توان این حکومت مشروعه را به مقداری پیاده کرد.

طبق همین دیدگاه ملاحظه می کنیم که در جبهه گیری های اساسی خودشان مسئله انقلاب را هم پذیرفته بودند و از امام خمینی و رهبر معظم انقلاب نیز حمایت می کردند. این روش ایشان حکایت ازدیدگاه فقهی و دینی دارد ؛ ایشان معتقد بودند ما باید به زبان روز سطح آگاهی های مردم را بالا ببریم و معارف دین را در هر زمانی، مناسب با آن زبان بازگو کنیم و در حد امکان پیاده کنیم.

اینها ابعاد کوچکی از شخصیت این مرد بزرگ است که ظهور یافته اما ابعاد معنوی ایشان قابل درک نیست مگر برای کسی که در آن سطوح باشد.

البته کراماتی از شخصیت معنوی ایشان ظاهر شده که گوشه کوچکی از شخصیت معنوی ایشان است ، خود ایشان بارها می فرمودند؛ مرحوم شیخ انصاری به گونه ای بود که وقتی به عبادات ایشان توجه می کردند گویا جز به عبادت مشغول نبود و وقتی به علم و درس مشغول می شدند گویا جز به علم و کتاب و تدریس مشغول نیست و جمع بین مراتب علمی و تعبدیات کرده بودند و خود یک نوع کرامت است. همین معنا عینا درباره آیت الله العظمی بهجت صدق می کند ، تحقیقات عمیقی که ایشان دارند و نوشتجات آن مرحوم بگونه ای است که  باید مجتهدین و کسانی که در سطوح بالای حوزه هستند به آن  بپردازند. عبادات ایشان نیز همینگونه بود، مخصوصا در کهولت سن از امور عبادی دست بر نمی داشتند، به صورت طبیعی با کهولت سن سستی و خواب آلودگی و بازنشستگی از کارهای علمی و معنوی پیدا می شود، اما ایشان اینطور نبودند علاوه بر سحر خیزی خاصی که داشتند و تا اواخر حیات خود نماز صبح را هم به جماعت می آمدند و تا طلوع صبح به ذکر مشغول بودند و بعد از آن هم به حرم حضرت معصومه سلام الله علیها تشریف می بردند و چند ساعتی هم مشغول عبات بودند و بعد هم به منزل می رفتند و استراحت کوتاهی می کردند و مشغول درس و بحث می شدند،

ایشان به دنبال مرجعیت و ریاست و شهرت نبودند، اما شخصیت معنوی‌شان بگونه ای بود که مردم از گوشه و کنار دنیا  و ایران جذب او شده بودند و مشتاق این مرد بزرگ بدون این که تبلیغ لسانی داشته باشند اینگونه شناخته شده بودند، بهر حال آن کسی که در مسیر اخلاص و بندگی حرکت کند، خدای متعال محبت او را در دلها می اندازند لذا شخصیت معنوی این مرد بزرگ، انسان های فراوانی را  مجذوب کرده بود و از نصایح ایشان بهر مند می شدند و هنوز هم می شوند.

دیدگاه علما نسبت به آیت الله بهجت چگونه بود و چگونه ایشان را معرفی می کردند؟

نوع اهل معنا از آیت الله العظمی بهجت به بزرگی یاد می کردند و به این بزرگی نیز اذعان داشتند، حتی امام خمینی (ره ) زمانی به مجلس خبرگان که در آن ایام به ریاست مرحوم آیت الله مشکینی بود، سفارش کردند که به آیت الله بهجت مراجعه کنید و آیت الله مشکینی به امام گفته بودند، آقا ایشان در باز نمی کند، امام می فرماید: بروید ایشان در باز می کند و شما را می پذیرد و این نشان از اهتمام و عنایت امام به شخصبیت آیت الله بهجت دارد. لذا بسیاری از بزرگان در جلسات روضه ایشان شرکت داشتند ، همچنین علامه بزرگ سید محمد حسین طباطبایی (ره) به بزرگی  شخصیت آیت الله بهجت ادغان داشتند و آیت الله سعادت پرور هم خود ملتزم بودند که در مجالس ایشان حضور داشته باشند و می‌گفتند: ما از این جلسات بهره معنوی می بریم و هرچند آیت الله بهجت سکوت کنند و شاگردان خود را نیز سفارش می کردند که در مجالس روضه یا در درس ایشان شرکت کنند ،البته برخی بزرگان نیز  صراحتا از آیت الله بهجت درخواست سفارش و توصیه می کردند .

آیا آیت الله بهجت با فلسفه و عرفان نظری مصطلح، مخالف بودند؟

بنده در این باره چیزی نشنیدم ، خود ایشان فلسفه هم خوانده بودند و گاهی به مناسبت برخی براهین فلسفی را نیز بیان می کردند، اما نظرشان این بود ؛ کسی که می خواهد فلسفه بخواند، اول علم کلام بخواند و اعتقاداتش را محکم کند و بعد به سراغ فلسفه برود و نمی‌شود کسی شخصیت معنوی و عرفانی داشته باشد و با مباحث عرفان نظری مخالفت داشته باشد، ممکن است بعضی را نهی کنند چرا که مباحث عرفان نظری در فهم هر کسی نیست و باید مقدمات زیادی را طی کرد تا ورزیدگی ذهنی زیادی حاصل شود و این نهی ها طبیعی است ؛ علامه طباطبایی نیز  خیلی از عرفان نظری دم نمی زدند، با اینکه خوانده بود و تدریس هم کرده بودند.

لذا تحصیل هر علمی شرایطی دارد و افراد خاصی می طلبد و هر کسی کشش فهم آن را ندارد و نهی کردن عده ای از آن به معنای مخالفت با این علم نیست .

آیت الله بهجت در نظام و حکومت دینی چه دیدگاهی داشتند؟

برخی مسائل بستگی به نظرات  شخصی خود شخص دارد، ممکن است اصل مسئله ای را بپذیرد، اما شرایط را مهیا برای اقدام عملی نبیند ، مسئله حکومت اسلامی در زمان غیبت، مسئله ای است که عده ای به صراحت قبول دارند، اما اینکه خودشان اقدام به تشکیل حکومت بکنند را به عنوان وظیفه خود  تشخیص نمی دهند، اما امام راحل (ره ) این وظیفه را تشخیص داد و اقدام کرد و خدا هم کمک کرد ؛ آیت الله بهجت هم حکومت اسلامی را قبول داشت و هم ولایت فقیه را و بعد از تحقق و شکل گیری حکومت اسلامی آن را هم تایید کردند،  اما به جهت شخصی صلاح نمی دیدند مستقیم وارد مباحث سیاسی شوند، چه بسا وظیفه خود را مسئله دیگری تشخیص داده بودند و شاید وظیفه خود می دیدند که  حامل لوای فقاهت شوند و این بعد را تقویت کنند ، ایشان چنین جایگاهی داشتند و در مقطعی بعد از خلاء شخصیت عظیم امام و مراجع هم سن امام، باید پرچم فقاهت و مرجعیت به دوش ایشان کشیده می شد و به نظر می رسد ایشان در آن زمان یکی از استوانه ها مرجعیت و فقاهت بودند، اگر چه مراجع دیگر هم بودند، اما دیگران از نظر علمی و معنوی به نوعی طرفدار جایگاه حکومت و ولایت فقیه  در سطح ایشان نبودند .

آیت الله بهجت در نظام تکوین چه تاثیری داشتند؟

اثرات ایشان در نظام تکوین را ما خیلی درک نمی کنیم، البته اگر اهل معنا کاری انجام می دهند از گشایش در امور و.... اعمال ولایت تکوینی می کنند  که در طول ولایت تکوینی امام معصوم علیه السلام است و در روایات است که عده ای از پاکان و مخلصین در مسیر ولایت اهل بیت(ع) و بندگی خدا استقامت دارند و خدا به واسطه ایشان بلاها را دفع می کند و نعمت ها را سرازیر می کند و ایشان عده ای از محبین هستند، قطعا آیت الله بهجت یکی از این افراد هستند که در جایگاه معرفتی خاصی نسبت به خدای متعال می باشند.

 در راستای این سئوال البته ما چیزی نمی فهمیم، اما با استناد به روایات ائمه و سیره این مرد بزرگ متوجه می شویم  که آیت‌الله العظمی بهجت، یکی از این افراد نادر هستند که در اوج معرفت و محبت و ولایت اهل بیت(ع) بوده اند که خدا بواسطه ایشان بلایا را دفع می کرد و گاهی نموده‌هایی هم داشته است،  حضرت امام گاهی در مشکلات به ایشان ارجاع می دادند و همین‌طور رهبر معظم انقلاب  نیز  در مشکلاتی که در جامعه پیش می آمد به ایشان استمداد می جستند و ایشان هم رهنمود های داشتند ، خصوصا برای حفظ جان رهبری در مواردی دستوراتی می دادند که مثلا  گوسفندی ذبح کنند و بعد معلوم شده که خطری در کار بوده و با این دستور دفع بلا شده است.


منبع: خبرگزاری حوزه

تهیه و تنظیم: عبداله فربود؛ گروه حوزه علمیه تبیان