دغدغه های آیه الله سیستانی
شماره قبلی این مقاله را اینجا ببینید.
تاملی كردم و از چند موسسه پژوهشی و انتشاراتی تخصصی نام بردم؛ مركز تدوین كتابهای درسی حوزه و دانشگاهها، مركز نشر دانشگاهی و سمت (سازمان مطالعات و تحقیقات) و تاریخچه شكلگیری آنها را همراه با گزارشی كوتاه از فعالیتهایشان ارائه دادم.
سپس با این پرسش دقیق آیتالله روبهرو شدم كه این كارها خوب است اما آیا محصول این كارها تاثیرگذار بوده و مورد توجه جوانان و دانشگاهیان قرار گرفته است. ایشان بهدنبال تاثیرات اجتماعی این آثار هم هستند و در باب اجماع استادان در باب این مباحث و با توجه به محافل علمی و فكری معارض دقتنظرهای ویژهای دارند.
واقعیت این است كه تاكنون نظام ارزیابی كیفی در این حوزهها نداشتهایم و گزارشها جنبه كلیگویی و یا آماری داشتهاند. نمیتوانیم پاسخی صریح و مستند بدهم؛ از این رو ترجیح دادم كه ادامه سخن را به ایشان واگذار كنم. آیتالله سیستانی این بار صریحتر طرح موضوع كردند.
من با افكار و آثار برخی از شخصیتها مثل آقای مطهری آشنا هستم. ایشان شخصیتی تاثیرگذار بودند؛ ولی بیش از سه دهه از زمان تالیف آن آثار میگذرد. هر چند هنوز هم قابل استفاده هستند، آیا شما شخصیتهایی تربیت كردهاید كه مثل ایشان باشند؟
سپس خود ایشان ادامه میدهند كه با افكار بعضی از شخصیتهای ایرانی آشنا هستم و به آنها علاقهمندم؛ اما نمیدانم تاثیر این افكار و آرا در بین گروههای تحصیلكرده و جوانان دانشگاهدیده چقدر است؟
به ناگزیر اشارهای به نسل جدید نویسندگان و پدیدآورندگان دارم و گزارشی از بعضی بحثهای فكری امروز ارائه دادم. اما ایشان همچنان بهدنبال پاسخ برای سوالات اساسی خود بودند و هر بار به نحوی به تبیین پرسش خود میپرداختند.
مشخصا از آقای جوادیآملی نام بردند و اظهار داشتند: من چند بار صحبتهای ایشان را شنیدهام و پرسیدند آیا همانطور كه ما شنیدهایم و به مذاق ما خوش آمده است، مخاطبان دیگر هم از این بیانات استفاده و استقبال میكنند؟
ایشان سپس افزودند بعضی آثار آقای مصباح یزدی را هم خواندهاند و مشابه این سوال را در مورد تالیفات ایشان نیز دانستند كه آیا پاسخگوی نیازهای نسل امروز و مفهوم و مقبول آنها هست؟
من درباره نحوه آشنایی ایشان با آثار آقایان پرسیدم؛ پاسخ دادند یكی - دو بار از طریق صدا و سیما مطالب ایشان را شنیدهایم، بعضا آثار آقایان را هم خواندهام.
پاسخ این بود كه این بحثها برای بعضی گروهها پاسخگوست و آنگاه به تنوع و تكثر هویتهای فكری در ایران اشاره میكنم كه به حدی است كه در شرایط فعلی نمیتوان از دیدگاه غالب نام برد و بلافاصله میافزایم هرچند شخصیتهای دیگری هم هستند كه به دلایل مختلف چندان رسانهای نیستند، اما از تاثیرگذاری و مقبولیت برخوردار هستند.
در لابهلای این مباحث صحبت از فلسفه پیش میآید و آیتالله به موضوع جالبی اشاره میكنند. قبلا فلسفه در بین ما به همه ساحتهای زندگی و علم توجه داشت؛ اما كمكم محدود به ماوراءالطبیعه شد و رابطهاش با زندگی روزمره و با علم قطع شد، در همین بحث از ابنسینا یاد میكنند، بهعنوان كسی كه در آثارش صرفا به ماوراءالطبیه محدود نیست و حتی حوزه موسیقی را هم دربر دارد و از ابنخلدون نام میبرند كه در آثارش به فلسفه اجتماعی میپردازد.
سپس آیتالله بحث را به حوزه دیگری هدایت میكنند و از وضعیت گروههای فكری جدید میپرسند. در این میان اشارهای به كتاب سیاستنامه آخوند خراسانی میشود. این كتاب تالیف آقای كدیور است و سراغ جلد دوم آن را میگیرند و توضیح میدهند برخی از مطالب و سندها به جلد بعدی ارجاع شده است.
آیتالله این كتاب را با دقت خواندهاند و ایرادهایی به فصلبندی و نمایهسازی آن دارند و میگویند ارجاعی را كه در فهرست به متن كتاب داده شده نتوانستند بیابند.
بحث به حوزه مباحث تاریخی كشیده میشود و از ازدیاد رویكرد به مباحث تاریخی در ایران میپرسند. این مباحث و این شیوه بحث چقدر پاسخگوی نیاز امروز ماست و اشاره دارند كه مباحث تاریخی در ایران عموما با نگاه به انقلاب اسلامی است. حالا یاله یا علیه و ظاهرا این نحوه تاریخنگاری را چندان قابل قبول نمیدانند؛ و بر این نظرند كه تاریخ هر دوره را باید باتوجه به شرایط و وضعیت حاكم بر همان دوره نوشت و ارزیابی كرد.
چون فكر نمیكنم جلد دوم كتاب آقای كدیور منتشر شده باشد؛ لذا به اثر دیگری اشاره میكنم كه در باب آرای آخوند خراسانی است و گروهی از طلبههای مشهد در حال تهیه كردن آن هستند و ایشان علاقهمند هستند كه آن را هم ببینند.
جلسه از زمان تعیینشده طولانیتر شده است و فرزند بزرگوار ایشان از ابتدای جلسه همچنان ایستاده در جمع ما حضور دارند و ادب ایشان باعث نگرانی بیشتر در باب تاخیر در برنامهها میشود. بهرغم آنكه دوست داشتم همچنان پای سخنان ایشان بنشینیم، آماده رفتن میشوم؛
اما گویی ایشان هنوز مطالبی دارند كه بیشك برای ما مهم و ارزشمند است؛ آیتالله در باب كتابهایی كه از قم برایشان ارسال میشود میگویند در این آثاری كه اخیرا میبینند توجه زیادی به مسائل مربوط به كرامات است و اظهار میدارند كه این قبیل كتابها چاپهای مختلف و متعددی دارد و سپس به نمونهای از این كتابها اشاره میكنند كه در شمارگان بالا به بازار آمده است.
در پاسخ به ایشان من هم حرفی برای گفتن ندارم و نمیتوانم این همه كرامات و عوامزدگی را كه حتی در حوزه خواص هم راه پیدا كرده است انكار كنم.
ترجیح میدهم در این مورد سكوت كنم. سپس به بعضی كارهای این دینپژوهان اشاره میكنم و از تاثیرات علمی راهاندازی كتابخانههای تخصصی در حوزههای فلسفه و كلام و حدیث و قرآن و تاریخ و ادبیات و فقه كه چند سالی است در قم كار خود را آغاز كرده، نكاتی را بیان میكنم و نشریه آینه پژوهش از دفتر تبلیغات اسلامی را معرفی میكنم كه منبع قابل اتكایی برای بررسی وضعیت كتابهای دینی در ایران است.
سپس یادی از مرحوم میرزاعلی آقای فلسفی میشود و به كتابی كه درباره انسان خواندهاند اشاره میكنند. من به معرفی كتاب دیگری درباره آقای فلسفی میپردازم كه توسط شاگردان ایشان تهیه شده و در دست انتشار است.
به همین مناسبت نامی از آقای مهدویدامغانی به میان میآید. ایشان این خاندان را میشناسند و بلافاصله میگویند احمد مهدویدامغانی كه در آمریكا است؟ یادم میآید كه در شرحی از آقای مهدویدامغانی خواندهبودم كه 60 سال پیش در مشهد مقدس آیتالله سیستانی نزد مرحوم حاج شیخ سیفالله ایسی شرح منظومه میخواندند.
بحث حوزه خراسان است و یادی از برخی بزرگان میشود نامی از آقای حكیمی هم به میان میآید، آیتالله علاقه بسیار و تاكید بر اهمیت حدیث دارند و از كتابهای آقای حكیمی هم برخی را خواندهاند و از اینكه آثار ایشان مورد توجه است اظهار رضایت دارند.
از سخنان آیتالله و احاطه همهجانبهای كه به مباحث حوزههای فكری و فرهنگی دارند میشود دریافت كه ایشان با آثار دانشمندان دیگر كشورها آشنا هستند؛ اما در عین حال میپرسم: آیا شما آثار نویسندگان دیگر كشورها را هم دنبال میكنید؟
پاسخ میدهند بله، آثار عربی دیگر كشورها را میخوانم؛ اما با زبانهای اروپایی آشنا نیستم و از ترجمههای عربی آنها استفاده میكنم. دوستان خصوصا از بیروت این كتابها را تهیه میكنند.
آیتالله كتابخانهای دارند كه در آن دهها جلد كتاب فارسی به چشم میخورد و میگویند بعضی از كتابها را دوبار خواندهام و بخشهایی از كتابها را چند بار. ایشان اظهار میدارند درباره ایران كتابهایی را كه دیگران در كشورهای دیگر هم نوشتهاند میخوانند.
آیتالله ابراز تمایل میكنند كه آثار ارزشمندی را كه در ایران چاپ شده است برایشان بفرستیم و بلافاصله اضافه میكنند البته بهای آن را خودم میپردازم تا به شما فشاری وارد نشود. در پاسخ كمی مكث میكنم و ایشان ادامه میدهند كه شما نگران نباشید، من از وجوهات شرعی استفاده نمیكنم؛ پولی برای این خریدها در اختیار ما هست و من خوشحالم كه بتوانم خدمتی انجام دهم.
خیلی بیشتر از زمان پیشبینی شده در خدمت ایشان بودهایم و دیگر وقت خداحافظی است.
از جا برمیخیزم. ایشان هم برخاستهاند. برای خداحافظی نزدیك میشوم؛ اما ظاهرا هنوز مطالب دیگری ناگفته مانده است.
ایشان برخی دوستان و بزرگان را نام میبرند و درباره مطالب و نامههایی كه برای ایشان ارسال شده توضیحی میدهند و اضافه میكنند كه من برای ایران كمتر مطلبی مینویسم یا نامهای را پاسخ میدهم، چون من چیزی مینویسم اما چیز دیگری خوانده و فهمیده میشود.
در پایان به آقای خاتمی سلام رساندند و ابراز تمایل میكنند كه آثار ایشان را ببینند. در پایان اینچنین عذرخواهی میكنند: ببخشید شما را خسته كردیم؛ میخواستم قدری بیشتر بدانم.
من شرمنده میشدم؛ این شرمندگی وقتی بیشتر میشود كه ایشان چندقدمی ما را مشایعت میكنند و از محضرشان مرخص میشوم. از آن خانه ساده و صمیمی پا بیرون مینهم و دوباره از همان كوچه تنگ و قدیمی میگذرم.
بانگ اذان ظهر از گلدستههای حرم مطهر در فضا طنینانداز میشود. آستان مبارك مولای متقیان در پیشرو دیده میشود. سلام میكنم؛ صلیالله علیك یا امیرالمومنین و به راه خود ادامه میدهم.
منبع : تابناک
تهیه و تنظیم : محمد حسین امین گروه حوزه علمیه تبیان