خاطراتی از درس خارج رهبری-2
ادامه خاطرات و نكتههای دكتر محسن اسماعیلی، عضو حقوقدان شورای نگهبان از جلسات درس خارج مقام معظم رهبری تقدیم شما میشود:
تفریع فروع و ارتباطهای بدیع
نكتهی دیگری كه در این زمینه وجود دارد، حاكمیت «فقه حكومتی» بر درسهای ایشان بود. در واقع به دلیل همان انزوای تاریخیای كه بر فقهای شیعه تحمیل شده بود، در بیشتر موارد یك روحیهی فردگرایی بر فقه ما حاكم بود.
فقه ما فقه فردگرا بود، ولی ایشان به دلیل روحیاتی كه داشتند، با یك نگاه حكومتی و به صورت سیستماتیك فقه را میدیدند و از این جهت میتوانستند بین فروع مختلف فقهی ارتباطهای جالب و بدیعی را برقرار كنند.
این خصیصه یك آموزش و نظریهی خوبی برای مطالعهی فقهی است كه چگونه میشود تفسیر فقه با فقه كرد و با برقراری ارتباط میان فروع مختلف فقهی به نظریات جدید فقه حكومتی دست یافت؟
پایبندی به فقه جواهری
پایبندی ایشان به فقه جواهری بسیار جدی است. ایشان در مباحثی كه ارائه میكنند و اظهار نظرها كاملاً مقیدند كه به همان روش قدما بحث كنند. در واقع ایشان به فقه سنتی پایبند هستند و به سنّت اجتهاد تقید دارند. بعضیها نظریات جدیدی را مطرح میكنند، اما نظرات آنها از روحیهی فقهی لازم برخوردار نیست.
ایشان كاملاً به رعایت اصول و مبانی سنت اجتهاد پایبندی از خودشان نشان داده و تلاش میكنند كه تمام نظریاتی كه دارند، تنها در چهارچوب فقه جواهری ارائه شود.
البته ایشان بارها هم طلاب جوان را سفارش و نصیحت كردهاند به اینكه در ارائهی نظریات جدید شجاعت بیشتری از خودشان به خرج دهند. میگفتند شما طلبههای جوان حتماً در چهارچوب ضوابط و اصول شناختهشدهی فقط جواهری كار كنید، اما اگر در این چهارچوب فكر و تحقیق كردید، از ارائهی نظر جدید إبایی نداشته باشید.
حتی به خاطر دارم آن موقعی كه قرار بود مجلهای به صورت فارسی منتشر شود و تحقیقات فقهی طلاب جوان را به زبان فارسی و به زبان جدید ارائه كند، بسیاری از دوستانی كه در این زمینه مسئولیت داشتند و به دنبال راهانداختن این جریان بودند، نوعی نگرانی داشتند از اینكه چه واكنشهایی را در حوزه خواهند دید. رهبر معظم انقلاب اما سفارش میكردند كه نگرانی نداشته باشید و از ایجاد چنین كرسیهای آزاداندیشانهای حمایت كردند تا شكل گرفت.
ایشان میفرمودند كه حالا شما خیال نكنید كه هر نظری كه میدهید، باید منجر به صدور فتوا شود. شما یك مطلبی را میگویید و نفرات بعدی میآیند و آن را نقد و تحلیل و تكمیل میكنند تا إنشاءالله در آینده بتواند مبنای صدور فتوا قرار بگیرد. این ترویج آزاداندیشی و نوگویی در عین تقید به ضوابط و اصول سنت شناختهشدهی اجتهاد از خصوصیات درس ایشان بود و جرأت اظهار نظر جدید را به شاگردانشان القا میكردند.
ایشان در روش فقاهت خودشان كاملاً پایبند به گذشتگان هستند و از سنت اجتهاد جواهری تخطی نمیكنند، اما این به معنی عدم توجه به لزوم برخی تغییرات در شیوهی تدریس و شیوهی تحصیل در حوزه نیست. ایشان، هم نسبت به ویرایش و پیرایش كتب درسی نظر داشتند و هم در روش تحصیل و تدریس بارها اعلام كردند.
مبانی اجتهادی در علم رجال
از ویژگیهای دیگر درس خارج فقه رهبر معظم انقلاب كه كمتر به آن توجه میشود، «مبانی رجالی» ایشان است. انصافاً اجتهاد در رجال كمتر صورت میگیرد، ولی من این را در دروس ایشان دیدهام.
یعنی كاملاً محرز است كه ایشان در علم رجال متبحر بوده و دارای مبانی خاص هستند. به عنوان نمونه در بحث پذیرش یا عدم پذیرش اصحاب اجماع، قاعدهی مشهور (أجمعة الإصابة على تصحیح ما یصحّ عنهم) یكی از مباحث دنبالهدار علم رجال است، به این معنی كه آیا حرف فلانشخص (لا یرسل و لا یسند الا عن صفته) را میپذیریم یا نه؟
و آیا توصیف او و روایت او كافی است یا نه؟ من مكرراً میدیدم كه ایشان بر اساس مبانی كارشدهی علمی، اظهار نظر ثابتی راجع به اصحاب اجماع و برخی از كتب مورد بحث مثل جعفریات، اشعثیات و ... داشتند و معلوم بود كه كار عمیق و جدی در این حوزهها كردهاند و اظهار نظرهای روشنی در این زمینه داشتند.
تحولگرایی به عنوان یك الگو
نكتهی مهمی كه روی آن تأكید دارم، توجه ایشان به «تحول در امور حوزه» است. اشاره كردم كه ایشان در روش فقاهت خودشان كاملاً پایبند به گذشتگان هستند و از سنت اجتهاد جواهری تخطی نمیكنند، اما این به معنی عدم توجه به لزوم برخی تغییرات در شیوهی تدریس و شیوهی تحصیل در حوزه نیست.
ایشان، هم نسبت به ویرایش و پیرایش كتب درسی نظر داشتند و هم در روش تحصیل و تدریس بارها اعلام كردند. انصافاً این تحولاتی هم كه در مدیریت حوزهی علمیه در این سالها اتفاق افتاده است، عمدتاً ناشی از تأكیدات، رهنمودها و پیگیریهای ایشان است و همین كه حوزه دارای یك سیستم مدیریت مشخص شد و مراحل درسی و مراتب علمی مشخص پیدا كرد، از بركات توجه خاص ایشان به این مسائل است.
واكنش در برابر سۆالات و اشكالات
نوع تدریس ایشان نیز جالب توجه است. بالأخره ممكن است كه در میانهی درس كسی سۆالی بپرسد كه چهبسا بیربط و نابجا باشد. این موضوع همیشه در درسهای حوزوی اتفاق میافتد.
اتفاقاً یكی از جذابترین بخشهای درس نیز همینجا است كه استاد چه واكنشی از خود نشان میدهد. اولاً ایشان با سعهی صدر كامل با نظر مخالف برخورد میكردند و با آرامش ویژهای به سۆالكننده توجه میكردند كه خود این موضوع جرأت سۆالكردن و انتقادكردن در درس را به انسان میداد.
البته در این گفتوشنودهای طلبگی از مطایبهها و شوخیهایی كه در میان علما مرسوم است، زیاد صورت میگرفت و این خودش درس را باطراوات، شنیدنی و جذاب میكرد. یادم هست كه یكی از دوستان در درس حاضر میشد اما معمولاً مطالعهنكرده سۆالاتی مطرح میكرد. حضرت آیتالله خامنهای به سۆالات پاسخ میدادند.
چند بار كه سۆالات رد و بدل میشد، به عنوان مزاح میگفتند: «حالا شما اجازه بدهید من آنچه را كه مطالعه كردم بگویم و شما چیزی را كه مطالعه نكردید باشد برای جلسهی بعد.» یا به خاطر دارم كه در موردی به یك نفر گفتند: «حالا شما به حرفهایی كه من زدم فكر كنید، شاید خدا به دلتان انداخت كه حرف حق را بپذیرید.»
یا مثلاً كسی اگر یك حرف خیلی عجیب و غریبی پای درس میگفت كه تا به حال فقها نگفته بودند و با موازین فقهی خیلی سازگار نبود، ایشان میگفتند: «اجماع همهی فقها با فرمایشی كه آقای فلانی داشتند، شكسته شد» و اینطور درس را شیرین و جذابتر میكنند.
توجه به مسائل اخلاقی
از دیگر نكات مهم دیگر، توجه ایشان به مسائل اخلاقی و معنوی است. معمولاً درس ایشان با یك حدیث اخلاقی و یك موعظه یا نصیحت رفتاری شروع میشود.
توجه ایشان به این مسأله بسیار مهم است. همیشه آغاز درس را به بیان تذكرات بسیار مهم اخلاقی و حوزوی اختصاص میدهند. فكر میكنم جمعآوری آنها میتواند یك منشور طلبگی و حوزوی باشد.
منبع: khamenei.ir
تهیه و تنظیم: حق دوست گروه حوزه علمیه تبیان