مقام اکتسابی، نه انتسابی
بی شک در جامعه امروز انتساب به بزرگان از هر قشری موجب یک جایگاه و منزلت اجتماعی میشود، که طبیعتا جایگاهی بالعرض و بالتبع خواهد بود یعنی به خاطر انتساب است نه به خاطر خصوصیات شخصیتی خود انسان؛ به عبارت دیگر انتساب به بزرگان ممکن است در عالم اثبات جایگاهی به ارمغان بیاورد اما در مقام ثبوت خصائص و ویژگیهای انسان است که شخصیت و جایگاه او را میسازد نه انتسابات او.
اما در این بین انسانهایی هستند که علی رغم انتسابشان به بزرگان، خود مسیر تکامل را پیموده و با گذر از آن به مقامات عالیه رسیدهاند.
آیت الله سید مصطفی خمینی(ره)
یکی از این شخصیتهای برجسته ای که در طول حیات خود ساده زیست و برکات وجودی فرآوانی داشت شهید سید مصطفی خمینی(ره) است. آیتاللّه موسوی بجنوردی نیز در این باره میگوید:
«بعضی از آقازادهها برای خود تعیّنات و تشریفات بسیاری قائل بودند؛ چون متأسفانه در این اواخر سیستم روحانیت اینطور شده بود که آقازادگی مساوی بود با اینکه از سواد و عملیات تا حدودی بیگانه است و در نجف ضرب المثل بود و میگفتند:
«آقازادهای که با فضل است، حاج آقا مصطفی است»؛ یعنی کم بود که آقازاده باشد و فاضل و با سواد هم باشد».
حجتالاسلام دعایی که سالها از نزدیک، شاهد و ناظر اخلاق و رفتار سید مصطفی بوده، در این زمینه میگوید:
ایشان همیشه از آقازادگی و دارا بودن یک شخصیت وابسته و اینکه به دلیل فرزند کسی بودن، مورد احترام قرار گیرد، نفرت داشت؛ البته این به معنای عدم درک وی از موقعیت و برخورداری او از وجود چنان پدری نبود، بلکه به دلیل همان درک مستقل و داشتن یک شخصیت اصیل برای خود بود. انسان خودساخته و نمونهای بود که میخواست به عنوان آنچه هست مطرح باشد و نه درباره وابستگیها و انتسابات. و البته این، دلیل بر نزدیک شدن این فرد به کمال میباشد.
مرحوم آیت الله بهاءالدینی(ره) در مورد شخصیت ایشان میفرمود: «نمیخواستیم در مورد ایشان غلو کنیم، امام هم در سن و سال ایشان که بود، مثل ایشان نبود»
از صفات و ویژگیهای سید مصطفی میتوان به دائم الذکر بودن وی اشاره کرد. حجتالاسلام علی ستاری که از نزدیک با سید مصطفی و با ابعاد معنوی او آشنا بود، در این مورد میگوید:
در سفرهایی که با ایشان بودم و به کربلا میرفتیم یا شب جمعهای بود یا شب قدر، که مناسبتی داشت، پس از اینکه سوار ماشین میشدیم، دو سه جمله که حرف میزدیم، شروع به خواندن قرآن میکرد. من هم قهراً مجبور بودم در کنار ایشان قرآن بخوانم.... هیچ گاه در غیر مورد ذکر، تسبیح در دست نمیگرداند. بسیار ذکر میگفت.
ذکرهای گوناگونی هم داشت.جوری ذکر میگفت که حالت نمایش و ریا نداشته باشد. در هنگام ذکر با دعا هم اگر کسی صحبتی میکرد، بدون اینکه به او بفهماند در چه حالی است، جوابش را میداد؛ معمولاً هم با تبسم پاسخ میداد.
گاهی که بینالطلوعین صبحهای پنج شنبه یا جمعه وقتی که خلوت باشد با هم به کوفه میرفتیم و یا وقتی منزل ما تشریف میآورد، میدیدم که همیشه در حال ذکر است. جز در هنگام بحث، دست از ذکر بر نمیداشت.
سید مصطفی برنامه منظمی برای ساعات روز و شب داشت. برنامه عبادت؛ مباحثه، مطالعه، ورزش و تفریح ایشان اکثراً برقرار بود.
شب را به عبادت و مطالعه مشغول میشد و غالباً این برنامه تا اذان صبح ادامه داشت. پس از اذان، بین دو تا سه ساعت میخوابیدند. پس از آن به اعمال روزانه مشغول میشد. دو ساعت هم، بعد از ظهر میخوابیدند و بقیه روز بیدار بود. از برنامههای روزانه وی که ترک نمیشد قرائت قرآن بود.
او در نجف نیز علاوه بر زیارت مرقد امیرالمۆمنین(ع)، به زیارت مسجد سهله نیز میرفت. در نجف رسم بود که بیشتر طلاب و فضلا، شبهای چهارشنبه به مسجد مذکور میرفتند.
در این مسجد، افراد بسیاری خدمت امام زمان(عج) رسیدهاند. حاج آقا مصطفی نیز هر هفته به آنجا میرفت و در آن بیتوته میکرد.
ایشان بسیار ساده زیست بود، و یکی از مستندات مهمی که در زمینه سادهزیستی و عدم توجه سید مصطفی به جمعآوری مال و ثروت و پرداختن به تجمل باشد وصیتنامه ایشان میباشد.
در وصیتنامهاش از اموال دنیا فقط کتابهایش را برمیشمارد و در مورد آنها نیز احتیاط میکند و یادآور میشود که آنها نیز از وجوه شرعیه خریداری شدهاند و اگر فرزندش، حسین، علوم قدیمه را تحصیل نکند، بهتر است آنها را به کتابخانه مدرسه آیتاللّه بروجردی در نجف تحویل دهند.
آیت الله شیخ مرتضی حائری یزدی(ره)
ایشان فرزند آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی(ره) بوده و در سال 1334 قمری در اراک به دنیا آمدند. اگر چه ایشان به خاطر پدر که موسس حوزه علمیه قم بود از جایگاه ویژهای برخوردار بودند اما این امر مانع تکامل ذاتی ایشان نشد تا جایی که با مجاهدت خویش به مراتب بالای کمالات علمی و معنوی بسیاری نائل آمدند.
مرحوم آیت الله شیخ مرتضی حائری(ره) از استادان مبرز و نامی حوزه بود که در دوران جوانی نه تنها سطوح عالی فقه و اصول را تدریس میکرد بلکه در حوالی سنین سی سالگی حوزه تدریس خارج داشت و گروهی از فضلاء که هم اکنون از فضلاء حوزه و یا از مسئولان کشورند، از خرمن علم او بهره میگرفتند. وی متجاوز از سی سال بر کرسی تدریس خارج تکیه زد و افاضه نمود.
ایشان آنقدر مراعات وجوه و اموال عمومی را میکرد و اجتناب از ولخرجیها مینمود که پاکتهای نامه یا تلگرافی که برایشان میآمد را دور نمیریختند بلکه درس خارج خود را روی آن پاکتها یادداشت میکردند.
مرحوم شیخ مرتضی حائری(ره) نسبت به امام رضا(ع) عشق میورزید به گونهای که با ذکر نام حضرت(ع) اشک از دیدگانش سرازیر میشد و در هر فرصت کوتاهی که دست میداد ولو آنکه مدت توقف یک روز میبود زیارت آن حضرت را غنیمت میشمرد و دریغ نمیکرد.
امام خمینی(ره) در پیام تسلیت رحلت ایشان فرمودند:
« ایشان در علم و عمل بحق خلف بزرگوار مرحوم آیت اللَّه العظمی، استاد معظم، حضرت آقای حاج شیخ عبد الکریم- رضوان اللَّه تعالی علیه- بودند. «و کَفَی بِهِ شَرَفاً و سَعَادة»؛ این جانب از اوایل تأسیس حوزه علمیه پر برکت قم، که به دست مبارک پدر بزرگوارشان تأسیس شد و موجب آن همه برکات شد، آشنایی با ایشان داشته؛ و پس از مدتی از نزدیک معاشر و دوست صمیمی بودیم؛ و در تمام مدت طولانی معاشرت جز خیر و سعی در انجام وظایف علمیه و دینیه از ایشان مشاهده ننمودم.
این بزرگوار علاوه بر مقام فقاهت و عدالت، از صفای باطن به طور شایسته برخوردار بودند؛ و از اوایل نهضت اسلامی ایران، از اشخاص پیشقدم در این نهضت مقدس بودند».
منابع:
کتاب شرح زندگی آیت الله موسس و فرزند برومندشان، سید صادق حسینی یزدی
سیری در آفاق، حسین حیدری کاشانی
پایگاه خبری جماران
پایگاه مرتضی مطهری
تهیه و فرآوری: مسلم زمانیان، گروه حوزه علمیه تبیان