مونس تنهایی انسان در قبر
اثر اعتقاد قلبی به مسأله معاد
توجّه و تفکّر پیرامون مسأله مهمّ معاد و باور قلبی آنچه در قبر، برزخ و قیامت، بر انسان میگذرد، یکی از عوامل و نیروهای کنترل کننده برای انسان است.
اگر کسی باور یقینی و قلبی به وجود برزخ و قیامت داشته باشد، میتواند در مقام آدمیّت، تا سر حدّ عصمت پیش برود و از تمامی گناهان دست بشوید و اعمال و رفتار خود را به صورت دقیق کنترل کند. علاوه بر این، استحکام اعتقاد به معاد، موجب اهمیّت دادن بیشتر به واجبات و انجام کاملتر مستحبّات میشود.
مونس تنهایی انسان در قبر
در روایات آمده است که وقتی انسان نیکوکاری را در قبر گذاشتند، باغی از باغهای بهشت برای او پدیدار میشود و در تنهایی قبر، رفقایی پیدا میکند که از نظر جمال و کمال، بسیار نیکو هستند و مۆانست با آنها، برای او بسیار لذّتبخش است.
یکی از آنها میگوید من نماز تو هستم، دیگری میگوید من زکات تو هستم، سوّمی میگوید من روزه تو هستم و... در میان ایشان، یکی از همه درخشندهتر، زیباتر و معطّرتر است، او میگوید: من ولایت آل محمّدم.[١]
اگر کسی به راستی این مطالب را باور کند، برای اینکه مونس خوبی در تنهایی و ظلمت قبر داشته باشد، مسلّماً به طرف گناهان نخواهد رفت و در مورد واجبات و مستحبّات نیز اهتمام بیشتری میورزد. کسی که باور دارد قبر هر روز او را صدا میکند و میگوید:
«أنا بیت الوحدة؛ فاحملوا إلیّ أنیسا، و أنا بیت الحیّات؛ فاحملوا إلیّ تریاقا، و أنا بیت الظلم فاحملوا إلیّ سراجا، و أنا بیت التراب فاحملوا إلیّ فراشا، و أنا بیت الفقر فاحملوا إلیّ كنزا»[٢]
من خانه ظلماتی هستم، پس چراغی بفرست. من خانه وحشتناک هستم، پس مونس بفرست. من خانه تنهایی هستم، پس رفیق بفرست.
من خانه پر از مار و عقرب هستم، دارویی برای زهر آنها با خود بیاور، مسلّماً به سوی گناه نخواهد رفت و اگر نعوذ بالله گناهی مرتکب شد، فوراً با توبه و انابه و تدارک، آن گناه را نابود میکند و مار و عقرب قبر را با داروی توبه، از بین میبرد.
اعتقاد به معاد، نماز را به مکالمه با خداوند تبدیل میکند
نماز، مراتبی دارد؛[٣] گاهی انسان نماز صحیح را به طور معمول میخواند، این مرتبه از نماز، واجب و ترک آن، مستوجب عقاب است. امّا نماز، در مراتب والاتر، آدمی را به جایگاهی میرساند که گویی خدا را میبیند و از سخن گفتن و مکالمه با او که نوعی معاشقه است، مدهوش میشود.
کسانی که به راستی معاد را باور کردهاند، خداوند را و حقیقت معاد را مییابند و نماز آنها به مکالمه با خداوند مبدّل میگردد. از این جهت مشتاق اقامه نماز هستند و با فرا رسیدن وقت نماز، از خود بیخود میشوند و به جز نماز، به چیزی نمیاندیشند.
در روایات داریم که چهره مبارک پیامبر اکرم«صلّی الله علیه و آله و سلّم» هنگام نماز، تغییر میکرد، رنگ ایشان عوض میشد و میفرمودند:
«أَرِحْنَا یَا بِلَال»[٤]
همسران رسول خدا«صلّی الله علیه و آله و سلّم» نقل میکنند که در هنگام نماز، به گونهای پیامبر اکرم«صلّی الله علیه و آله و سلّم» تغییر میکردند که گویا ما را نمیشناختند و ما ایشان را نمیشناختیم.[٥] این نمازها و تغییر حالات، از باور درونی و یقین قلبی سرچشمه میگیرد.
کسانی که به مراتب والای نماز دست مییابند، با زبان نماز میخوانند، اما دل آنها نیز در نماز، همراه آنان است. وقتی میگویند: «إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاكَ نَسْتَعینُ»، دل نیز واقعاً همین آیه شریفه را میخواند و به آن باور دارد.
به راستی در برابر خداوند خاشع بوده، تنها به او امید میبندد و فقط از او استعانت میطلبد. وقتی به رکوع و سجده میروند، با خداوند متعال حرف میزنند و توجه دارند که خداوند میشنود و پروردگار عالم نیز جواب آنان را میدهد. چنین کسانی هیچگاه دوست ندارند نمازشان که مکالمه میان عاشق و معشوق است، به اتمام برسد؛ لذا تا میتوانند نماز را طولانی میکنند.
نماز این افراد، کم کم به نماز امام سجّاد«سلاماللهعلیه» شبیه میشود که وقتی به آیه شریفه «مالِكِ یَوْمِ الدِّین» یا ذکر رکوع و سجود میرسیدند، مرتّب آنرا تکرار میکردند.[٦] آنها عاشق خداوند متعال هستند و خداوند نیز عاشق آنهاست؛ از این رو از نماز خود لذت میبرند و این لذت، بالاترین لذتها است.
خداوند متعال به بندگان خود خطاب میکند که شما یک قدم بیایید، من ده قدم میآیم. اگر شما عاشق من شدید، من صد در صد عاشق شما میشوم.
اگر نماز کسی اینگونه شد و با شوق به اقامه آن پرداخت و از آن خسته نشد، به مرور دانستنیهای او یابیدنی میشود. در آن وقت است که خدا را مییابد و میبیند و رسیدن به این مقام، از نظر اولیای الهی، لازم است. امام حسین«سلام الله علیه» در دعای عرفه میفرمایند: «عَمِیَتْ عَیْنٌ لَا تَرَاك»، یعنی کور باد چشمی که خدا را نبیند.
معاد در قرآن:
در قرآن مجید هیچ مسئله ای بعد از توحید به اهمیت مسئله ی معاد نیست .
حدود 1200 آیه درباره ی معاد در مجموع قرآن مجید که قریب یک سوم آیات قرآن را تشکیل می دهد ، آمده است. تقریباً در تمام صفحات قرآن ، بدون استثناء ذکری از معاد به میان آمده ، قرآن جواب های متین و مستحکمی است به سئوالات ظاهر و مقدَّر بشر در طول تاریخ ، به راستی چه جوابی کوبنده تر از این آیه ی شریفه می توان تصور کرد در جواب پاسخ این سئوال که آینده به کجا می رویم؟
الله لا اله الاّ الله هو لیجمعَّنکم الی یوم القیامة لا ریب فیه و من اصدق من الله حدیثاً (نساء /87)
زعم الذین کفروا ان لّن یُبعَثُوا قل بلی و ربّی لتُبعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنُبَّۆُنَّ بِما عَمِلتُم و ذالک علی الله یسیر (تغابن / 7)
قال الذین کفروا لا تأتینا الساعة قل بلی و ربّی لَئأتِینَّکُم علِمِ الغیب لا یُعزُبُ عنه مثقالُ ذرّة فی السمواتِ و لا فی الأَرضِ و لا اصغر من ذالک و لا اکبر الا فی کتابٍ مبین ( سبأ / 3)
... الآ انّ الذین یُهارُونَ فی السَّاعة لفی ضَلالٍ بعید (شوری / 18 )
و اَنَّ الذین لا یۆمنون بالاخرة اَعتَدنا لهم عذاباً الیماً (اسراء / 10 )
اگر در همین چند آیه که ذکر شد ، اندکی تامل نماییم ، جایگاه معاد در قرآن به خوبی برای ما روشن می گردد . خداوند متعال با بیان های بسیار جدی و تعبیرات تکان دهنده وجود عالم آخرت را به بشر گوشزد می کند و با الفاظ صریح ، محکم و بیدار کننده در مقابل منکرین و کفار وعده ی عذاب می دهد و جای هیچ گونه شک و شبه ای باقی نمی گذارد.
این همه تأکید و سوگند و عظیم شمردن قیامت از طرف خدای متعال ، می فهماند که معاد نیز همچون توحید از نوامیس انکار ناپذیر عالم حقیقت است که انکار و بی اهمیت نسبت به آن غیرت ذات ربوبی را به جوش می آورد و طومار سعادت آدمی را در هم می پیچد.
پی نوشت ها :
١. المحاسن، ج 1، ص 288
٢. تحریر مواعظ العددیه، ص 390
٣. ر.ک: نماز، نجوای مۆمنان (از تألیفات معظّم له)
٤. مفتاح الفلاح، ص 182
٥. عدّة الداعی، ص 152
٦. الکافی، ج 2، ص 602
منابع:
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مظاهری
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
سایت سازمان تبلیغات اسلامی
تهیه و فرآوری : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان