تبیان، دستیار زندگی
حضرت آیت الله جوادی آملی ، ائمه اطهار(ع) را همتای قرآن کریم دانست و تاکید کرد: خدا اموی و مروانی را به عذاب ألیم گرفتار کند؛ از زمان امام باقر(ع) فقه زنده شد، روایت تفسیر و اخلاقی زنده شد، صد سال در خانه اهل بیت را بستند .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ائمه اطهار همتای قرآن کریم هستند

آیت الله جوادی آملی

حضرت آیت الله جوادی آملی ، ائمه اطهار(ع) را همتای قرآن کریم دانست و تاکید کرد: خدا اموی و مروانی را به عذاب ألیم گرفتار کند؛ از زمان امام باقر(ع) فقه زنده شد، روایت تفسیر و اخلاقی زنده شد، صد سال در خانه اهل بیت را بستند .

  حضرت آیت الله جوادی آملی در درس تفسیر خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، به ادامه تفسیر سوره مبارکه قصص پرداخت و گفت:

وقتی ذات اقدس اله به مادر موسی وحی فرستاد، آغاز و انجام جریان موسی کلیم را به صورت اجمال به او فرمود، فرمود این کودک را به دریا بینداز، هیچ ترسی و غمی نداشته باش، ما او را به تو برمی‎گردانیم و جزو انبیا قرار می‎دهیم.

این استاد تفسیر حوزه علمیه با اشاره به آیه «فأصبح فوأد ام موسی فارغا، لولا أن ربطنا علی قلبها...»، ابراز داشت: وحی فضای قلب مادر موسی را آرام کرد، گفت بچه را بینداز و ما سالمش تحویل می‎دهیم؛ معنا ندارد بگوییم مادر حضرت موسی از دریا نگران نبود.

اما از افتادن بچه به دست آل‎فرعون می‎ترسید و لذا قلبش فارغ‎البال شد، این وحی که نصیحت و موعظه عادی نیست، هر کجا برود، کار خودش را می‎کند؛ همان‎طوری در «حرمنا علیه المراضع» کار خودش را کرد. بنابراین فأصبح فواد ام موسی فارغا به فارغ‎البال بودن اشاره دارد، نه وجوه دیگری که در تفاسیر ذکر کرده‎اند.

این استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به ماجرای حضرت یوسف(ع)، گفت: حضرت یوسف نیز در برابر دعوت زلیخا، هیچ گوشه‎ای از قلبش نلرزید و همچنین در سوره اسراء درباره پیامبر(ص) آمده است که ما قلب تو را نگاه داشتیم که «لقد ترکن الیهم شیئا قلیلا لولا أن ثبتناک»، ذره‎ای در اول، آخر و وسط به حرف قوم تمایل نداشت.

 جریان حضرت یوسف(ع) و یعقوب(ع) محزون بودن حضرت یعقوب(ع) که «انما اشکو بثی و حزنی الی‎الله» به این دلیل است که خداوند وحی درباره حضرت یوسف به یعقوب نداد و هم حضرت یوسف و هم حضرت یعقوب در حال آزمون بودند؛

وحی تصدیقی و توحیدی که خوف و حزنی نباشد هم به حضرت یوسف(ع) و هم حضرت یعقوب(ع) نیامده بود، جریان خواب حضرت یوسف(ع) بیان کرده بود که این جریان اتفاق می‎افتد، اما این که کی و در چه زمانی است مشخص نبود.

یعقوب وقتی در چند قدمی حضرت یوسف را در چاه انداختند، خبر نداشت و این چنین نیست که سعدی و أمثال سعدی بگویند که گاهی بر طارم اعلی نشینم و گاهی پشت پای خود را نبینم، همه چیز حساب دارد و رایگان خدا همه چیز را به همه نمی‎دهد، حضرت یعقوب باید آزمون ببیند و بعد بگوید «إنی لأجد ریح یوسف لولا أن تفندون»، غرض این است که اگر وعده الهی برسد جایی برای خوف و حزن نیست.

حضرت آیت الله جوادی آملی با قرائت «هذا من شیعته و هذا من عدوه...» اظهار داشت: برخی هذا را برای قضیه‎ای که واقع شده‎است را احضار گذشته و لطیفه‎ای ادبی می‎دانند، اما باید توجه داشت که ذات مقدس پیامبر(ص) می‎تواند شهود داشته باشد، تمام اعمال ما در ملکوت حاضر است؛ کل أعمال در ملکوت حاضر است و موجود، و این «هذا» برای پیامبر(ص) اشاره به حاضر بودن اعمال دارد و برای ما که دسترسی به ملکوت اشیاء نداریم هذا حاضر کردن گذشته است.

ترک أولی حضرت موسی(ع) پیش از نبوت بود

این اگر ترک أولی باشد، مربوط به قبل از نبوت بود و کاری بهتر از این حضرت موسی می‎توانست انجام دهد، اگر وجود مبارک موسی یکی از این قبطی‎ها را از پای دربیاورد مشکلی نیست، اما اینکه در مقام اثبات اینجا جایش بود یا اینکه راه دیگری بود جای بحث دارد و از این رو فرمود: «انی ظلمت نفسی».

حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به آیه «فلما أن أراد أن یبطش بالذی هو عدو لهما، قال یا موسی أترید أن تقتلنی، کما قتلت نفس بالأمس...»، اظهار داشت:

برخی روایات، این غضب حضرت موسی را نسبت به مظلوم بنی‎اسرائیل نسبت دادند که «أراد أن یبطش» و بعد قبطی مقابل مظلوم بنی‎اسرائیل از آن جریان فهمید که حضرت موسی(ع) قاتل قبطی دیروزی است و به دربار فرعون خبر داد، این روایت‎ها آنچنان نیست که انسان به آرامی به آن‎ها سربسپارد.

صد سال باب اهل‎بیت(ع) را بر ما بستند

وی با اشاره به ظلم بنی‎عباس و بنی‎امیه به اهل‎بیت(ع)، افزود: خدا اموی و مروانی را به عذاب ألیم گرفتار کند؛ از زمان امام باقر(ع) فقه زنده شد، روایت تفسیر و اخلاقی زنده شد، صد سال در خانه اهل بیت را بستند، صدسال یعنی صدسال، یک قرن اخلاق قرآن، فقه قرآن، تفسیر قرآن، تاریخ اسلامی دست اموی و مروانی بود، صدسال کم نیست،

حوزه علمیه مکه را ابن عباس اداره می‎کرد، حوزه علمیه مدینه را أبی‎بن‎کعب اداره می‎کرد، حوزه علمیه عراق را ابن مسعود اداره می‎کرد، امام حسن کجا بود، مسموم شد، امام حسین(ع) در کربلا، امام سجاد(ع) مشغول دعا بودند، درد این است، بعد این صدسال حوزه علمیه، حوزه علمیه شد.

 آن‎ها هم که بعد از صدسال رسیده، در فقه منابع خوبی وجود دارد اما در روایات تفسیری، اخلاقی، مقتل و تاریخ مشکل جدی داریم. مگر حوزه علمیه مکه، مدینه و عراق از اهل‎بیت(ع) کمک می‎گرفتند؟ و شما توقع دارید که 80 درصد سنی نباشند؟

ما در روضه که گریه می‎کنیم بخش مهمی از گریه ما برای این قضایا است، زد و خورد در عالم زیاد است، و برای این‎ها کمتر گریه می‎کنیم، این‎ها البته گریه عاطفی دارد، گریه عقلی مال این است بالاخره ائمه(ع) همتای قرآن هستند، شما دلتان می‎خواهد مکه و مدینه می‎روید، به آسانی مرام اهل‎بیت را پیاده کنید، الان این همین ظلم است، به آسانی حج و عمره را انجام دهید، که نمی‎توانید و همین ظلم است، شما می‎خواهد اهل‎بیت را زیارت کنید.

فلما أن أراد این یبطش بالذی هو عدو لهما قال یا موسی أترید أن تقتلنی کما قتلت نفس بالأمس، و ما ترید أن تکون من‎المحسنین» این لسان، زبان بنی‎اسرائیل نیست، چون موسی دارد برای او تلاش می‎کند.


منبع : خبر گزاری رسا

تهیه و تنظیم : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان