طلبه ای که پاپ را مجبور کرد
در ادامه بحث تبلیغ در عرصه بین الملل خاطراتی از سفرهای خارجی حجتالاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان به کشورهای آفریقای جنوبی و مالزی و ... تقدیم شما میکنیم:
تبلیغ در کلام بزرگان
سخنان بزرگان و عالمان دینی و مردانی که عمری در راه تهذیب نفس و تبلیغ معارف دینی تلاش کرده اند ، همانند دُرّی است که زینت بخش محافل و مجالس طلاب و مبلغین و جویندگان معرفت و عشق و دلداگی است.
مرحوم حضرت آیت الله بهجت نسبت به اهمیت امر تبلیغ تاکید فرآوان داشتهاند:
حضرت آیت الله بهجت :
مرحوم آقا شیخ غلامرضا یزدی –فقیه خراسانی- عالم حسابی و خیلی بزگواری بود که به دهات اطراف و دور دست می رفت.
از حاج آقا حسین قمی نقل شده که فرموده اند: از منبر دو نفر می شود استفاده کرد: که یکی آقای شیخ غلامرضا است. بنده هم یک منبر ایشان را دیده ام.
ایشان نان جو و ماست با خود بر می داشت و به آبادی ها می رفت، و قرائت نماز و مسایل مهم را به مردم یاد می داد و ده دیگر می رفت و همواره در حال گردش بود. ایشان از علمای بزرگ زمان خود بود ، ولی چنین برنامه ای داشت.
اگر طلبه متدین باشد، مغنی خوان هم می تواند این کار را انجام دهد.
... آیا این بیچاره ها و مردم محروم و دورافتاده و مستضعف که در بلاد اسلامی یا غیر مسلمان مضطرند و دسترسی به عالم روحانی ندارند و یا تمکن ندارند، باید ندیده گرفته شوند؟!
اگر ما آنها را کالعدم فرض کنیم، آیا در این صورت دیگران، بالاتر ها (اولیای خدا و ملائکه ..) هم ما را کالعدم و نادیده فرض نمیکنند؟! از اهل علم کسانی که برای تبلیغ میروند و خود را از رفتن معذور نمی دانند، باید به جاهایی بروند که دیگران نمی روند.
این که آن آقا، (آقا شیخ غلامرضا یزدی ) با آن عظمت و مقامات برای این کار حاضر می شد،بر ما هم حجت تمام است. کاری که برای شاگردانش به چند واسطه هم ممکن بود. (1)
در ادامه بحث تبلیغ در عرصه بین الملل بخش دوم خاطرات سفرهای خارجی حجتالاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان به کشورهای ترکیه و ایتالیا و ... تقدیم شما میشود:
ملاقات با استاد برجسته فیزیک هستهای
در سفرم به پاریس، فردی که استاد برجسته فیزیک هستهای در دانشگاه بود در جلسهای به من گفت که سی سۆال راجع به دین دارم.
گفت من میخواستم اسلام را انتخاب کنم، رفتم عربستان، در شهر مدینه 5 عالم را که یک لجنه بودند معرفی کردند، اتفاقاً وقت نهار بود و از آنجایی که از زمان تولد تاکنون چپ دست بودهام، قاشق را با دست چپ برداشتم که آنها با عصبانیت و با تلخی گفتند بگذار زمین و با دست راست غذا بخور، شما باید دست چپت را قطع کنی که راست دست بمانی! بعد از آن ماجرا به خودم گفتم من دین نمیخواهم! اما حالا آمدم ببینیم شما که پیرو مکتب اهلبیت هستی، چه میگویی؟ گفتم سی سۆالت را بپرس.
(این سی سۆال را) همهجا پرسیده بود، از الجزایریها پرسیده بود، از دیگران پرسیده بود. سی سۆالش درباره توحید و قیامت و احکام و اخلاق بود.
حدود پنج ساعت طول کشید، من سی سۆال او را جواب دادم، بلند شد، بنده را بوسید و گفت: من تشیع را با کمال وجود قبول کردم و من در ملاقاتهای خودم با علمای فرق اسلامی، نمونه تو را ندیدم. چقدر حوصله! چقدر محبت! تو 5 ساعت با کمال محبت و با بردباری و اخلاق من را تحمل کردی.
فیلم این دیدار هم موجود است. او شیعه شد و این جالب است که از من پرسید حال که شیعه شدم؛ دعایم مستجاب میشود، گفتم بله؛ گفت من یک دعا میکنم، ولی میدانم خدا این دعا را مستجاب نخواهد کرد!! گفتم خداوند که قدرتش محدود نیست، خدا محبت بینهایت است.
گفت من درخواستم خارج از محدوده است! گفت من میخواهم از خدا بخواهم آخرین کسی که در دنیا بمیرد تو باشی! تو زنده باشی تا همه بیدینها دیندار شوند.
ملاقات حسین انصاریان با مفتی اعظم ترکیه
در ترکیه با مفتی اعظم ترکیه ملاقاتی داشتم که یک ساعت طول کشید و خیلی ملاقات خوبی بود. به مفتی اعظم استامبول گفتم که دوست دارم علت شیعه بودن ما را از ما بپرسد. گفت خودتان بفرمایید.
جلد اول تفسیر فخر رازی را آوردم و باز کردم، در بحث بسمالله که فخر رازی میگوید: چند مکتب در بسمالله فتوا و حکم دادهاند.
رفتم دنبال نماز حضرت علیبنابیطالب علیهالسلام که همراه با پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم بوده است تا ببینیم ایشان در نماز با بسمالله چهکار میکرده، دیدم علیبن ابیطالب علیهالسلام، بسمالله را در تمام نمازهایش میخوانده و بلند هم میخوانده، من به همان سیره علی نماز میخوانم.
فخر رازی بعد این جمله را نوشته که، «من اتخذ علیاً امامه فی دینه و دنیاه فقد استمسک بالعروةالوثقی». گفتم آقای مفتی! ببینید شما به ما مدرک واقعی دادید که هر که علی را در دین و دنیایش امام خود قرار دهد به ریسمان محکم خدا چنگ زده است. اصلاً مبهوت ماند.
بوسه کاردینال بر دستان شیخ حسین انصاریان
روز یکشنبه بود و از من خواستند، بعد از سخنرانی کاردینال، در جمع مردم که به کلیسای حضرت مریم ایتالیا آمده بودند، سخنرانی کنم، حدود 40 دقیقه فرهنگ مسیح و مریم را از طریق قرآن و روایات خودمان توضیح دادم و ثابت کردم که در این جهان مکتب اهلبیت علیهمالسلام است که با فرهنگ مسیح و مریم در ارتباط است .
و اینهایی که ما داریم شما در کتابهای خود ندارید و بعد یک قطعه اخلاقی از حضرت مسیح در سه بخش گفتم، که اینها بالای 40 ثانیه کف میزدند و این کاردینال جلوی این هزار نفر با من دست داد و خم شد دست من را ببوسد، اجازه ندادم. بعد خودش پشت تریبون رفت و از برخورد و اخلاقم و به نظر خودش از علمم تعریف کرد.
و همچنین جلسهای با کاردینال اعظم میلان داشتم. در آن جلسه مقایسهای کردم بین خانواده در اسلام و خانواده در غرب و از هم پاشیدهشدن خانواده در غرب را گفتم و پایدار بودن نظام خانواده در اسلام را بیان کردم.
کتاب نظام خانواده در اسلام من در ایران سی بار چاپ شده و به 7 زبان هم ترجمه شده که ترجمه انگلیسیاش را به همین آقای پروفسور، کاردینال کلیسای میلان دادم که فهرستش را نگاه کرد خیلی برایش تعجبآور بود.
گفتوگوی جالب شیخ حسین انصاریان با کاردینال توران
سال 89 در سفر به واتیکان، به کاردینال توران که در دستگاه واتیکان چند مسئولیت دارد، گفتم، کلیسا متکی به مسیح و مریم است یا نمایشگاه است و یا منطقه گردشکری برای گردشگران؟ پرسیدم، نمایشگاه است؟! گفت نه، گفتم محل گردشگری است؟! گفت نه، گفتم معبد است؟ گفت بله، گفتم برای عبادت خدا بنا شده است؟ گفت بله.
گفتم در همین کلیساهای واتیکان متوجه شدم که گردشگران جهان و مردمِ خودتان با لباسهای نامناسب و خانمها و دخترها با دامنهای کوتاه وارد این کلیساها میشوند، اگر اینجا محل عبادت است این بدنهای نیمه عریان که شهوات مردان هشتاد ساله را هم تحریک میکند و همه را به فکر کار زشت و گناه میاندازد برای چیست؟
گفتم تمام مجسمهها و عکسهایی که از مریم زدید همه با حجاب است، پس چرا زنان و دختران و ناموستان همه ضد مریم هستند؟ بعد از دو هفته از این گفتوگو ما پاریس بودیم، شنیدیم که پاپ دستور اکید داده که تمام بازدیدکنندگانِ کلیساها و دختران و زنان باید با حجاب باشند.
در شهر میلان هم که بودیم رفتیم کلیسای اعظم میلان، دیدیم که دم در کلیسا هیچ زن و دختری را نیمه عریان راه نمیدهند و کلاه و شنل سرتاسری میدهند که کل بدن را بپوشاند و بعد وارد شود.
خوب، این کار یک طلبه شیعه بوده که از قم بلند شده رفته و واتیکان و کاری کرده که پاپ را مجبور به فتوا کرده که حجاب را در معبد رعایت کنند. (2)
منبع:
1. نسیم حیات
2. خبرگزاری حوزه
تهیه و فرآوری: عبداله فربود، گروه حوزه علمیه تبیان