تبیان، دستیار زندگی
یکی از رذایل اخلاقی ، سوء ظن است. هنگامى كه کلمه سوء ظن در کنار کلمه حسن ظن در مورد مردم به كار مى‌رود مفهوم روشنى دارد، مفهوم سوءظن آن است كه هرگاه كارى ازكسى سرزند كه قابل تفسیرصحیح ونادرست باشد ،آن را به صورت نادرستى تفسیر كند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کلیدی برای جهنم

آیت الله مرتضوی

یکی از رذایل اخلاقی ، سوء ظن است. هنگامى كه کلمه سوء ظن در کنار کلمه حسن ظن در مورد مردم به كار مى‌رود مفهوم روشنى دارد، مفهوم سوءظن آن است كه هرگاه كارى ازكسى سرزند كه قابل تفسیرصحیح ونادرست باشد ،آن را به صورت نادرستى تفسیر كند.

در ابتدای مقاله به یک آیه شریفه اشاره کرده و توضیح کوتاهی در ذیل آن آورده و سپس وارد بحث خواهیم شد.

« یا اَیُّها الَّذینَ ءامَنُوا اِجتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ اِنَّ بَعضَ الظَّنِّ اِثمٌ »

«‌ ای کسانی که ایمان آورده اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که پاره ای از گمانها گناه است »[1]

هر كجا می‌گوید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» این كار را بكن. یعنی ایمان مسئولیت دارد. نمی‌شود بگویی: من دین دارم ولی حال ایثار ندارم. ایمان مسئولیت دارد. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیام‏»(بقره/183) دین داری باید روزه بگیری. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا» دین داری ایمان تعهد دارد. دروغ می‌گوید كسی كه بگوید: من قلبم پاك است. دین دارم.[2]

آیت‌الله سیدحسن مرتضوی شاهرودی،   در پایان درس خارج خود به بیان نکات اخلاقی پرداخت و گفت:امیر مۆمنان(ع) می‌فرمایند«سرمایه پر ارزش انسان که اختصاص به خودش دارد دو چیز است، اول عقل و دوم نطق».

انسان به برکت عقل، واقعیات را درک می‌کند و اگر عقل، دستخوش القائات شیطانی نشده و شیطان در آن اثری نگذاشت، به سراغ درک فوائد انفاق، جهاد، روزه، علم، شهادت، زکات و خوبی‌های دیگر می‌رود.

  همچنین انسان با زبان خود توانایی انجام دادن بسیاری از کارها را دارد، مثل عبادت خدا، سخن گفتن از توحید، نبوت، امامت، فضائل امیرالمۆمنین(ع) و نجات دیگران از گمراهی که به فرموده معصومین، بهتر از تمام آنچه در دنیا موجود است، نصیبش می‌شود.

این استاد درس خارج حوزه علمیه خراسان با تأکید بر این‌که بدون اعتقاد به این مطالب، موفقیت حاصل نخواهد شد، گفت: اگر عالمی ترویج دهنده علمش شد، به درجات بالایی می‌رسد که نگاه به او نیز عبادت می‌شود و باید قدر او دانسته شود، بنابراین کسانی که به مراجع و علما توهین می‌کنند، به چیزی معتقد نیستند و عقلشان دستخوش القائات شیطانی شده است.

وی با اشاره به این‌که امام سجاد(ع) در کلامی به خطرات این دو نعمت اشاره کرده و دوای آن را بیان می‌کنند، گفت: حضرت، یکی از القائات شیطان در خصوص عقل را کشیدن انسان به وادی حسد می‌دانند که بدترین وادی‌هایی است که انسان را نابود می‌کند، همچنین سوء ظن و داشتن آرزوهای بی‌نهایت را نیز از خطراتی می‌دانند که انسان را به جهنم می‌کشاند.

وی خاطرنشان کرد: حضرت سجاد(ع) به خداوند عرض می‌کند: «پروردگارا به جای این حالات، قدرت تفکر در ذات خود را به من بده» و در ادامه به خطر زبان و القائات شیطان به وسیله زبان اشاره می‌کنند که فحش دادن و غیبت کردن دیگران از موارد آن است.

به دنبال سوءظن انسان مرتکب تجسّس، و به دنبال تجسّس مرتکب غیبت و گاه تهمت مى شود، و مى دانیم غیبت و تهمت یکى از اسباب عدم قبولى عبادت است.

و فحش دادن، خطر اول زبان است که گاه به دنبال سوء ظن می آید و در کتاب کافی، ج 2، ص 325، حدیث 8 آمده است که «مردم از نشستن با کسی که فحش داده و سخن زشت می‌گوید کراهت دارند»، همچنین در حدیث دیگری در همان صفحه دارد که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «هر کس فحش دهنده باشد از بهشت محروم می‌شود».

بسیاری از محققان در توجیه این درآمدند که این محروم شدن از بهشت را موقتی بدانند، اما تفاوتی ندارد زیرا محروم بودن اندک از نعمات الهی نیز خوب نیست و تبعات خود را دارد.

این رذیله اخلاقى، همانند رذائل دیگر از سرچشمه هاى متعددى نشأت مى گیرد:

آلودگى درون و برون:

«امیرمۆمنان على(علیه السلام):

لایَظُنُّ بِاَحَد خَیْراً لاَِنَّهُ لایَراهُ اِلاّ بِطَبْعِ نَفْسِهِ;[3]

آدم بد به هیچ کس گمان خوب نمى برد، زیرا دیگران را همچون خود مى پندارد

همنشینى با بدان:

امیرمۆمنان على(علیه السلام) آمده است که فرمود: «مُجالَسَةُ الاَْشْرارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالاَْخْیارِ; همنشینى با بدان سبب بدگمانى نسبت به نیکان مى شود»[4]

زندگى در محیط هاى فاسد:

هر چند معاشران او افراد خوبى باشند ولى غلبه فساد بر محیط کار، خود ایجاد سوءظن مى کند.

حسد و کینه توزى و تکبر و غرور:

بخشى دیگر از عوامل سوءظن است چرا که شخص حسود و کینه توز مى خواهد از این طریق از مقام شخص محسود بکاهد و کینه خود را از این طریق اعمال کند، افراد متکبر براى تحقیر دیگران متوسل به سوء ظن مى شوند تا آنها را در فکر خود و جامعه، افرادى پست و حقیر جلوه دهد.

عقده حقارت:

یکى دیگر از عوامل سوءظن است. کسى که گرفتار خود کم بینى شده، و یا از سوى دیگران مورد تحقیر واقع گشته است سعى مى کند دیگران را هم در محیط فکر خود حقیر و پست و آلوده و گنهکار حساب کند، تا از عقده خود بکاهد، و آرامش کاذبى براى خویش فراهم سازد. عمدتاً از ضعف ایمان ناشى مى شود.

و در نتیجه سوء ظن عبارت است از گمان بد بردن به دیگران در جائی که احتمال حمل به نیکی و خوبی وجود دارد و یا حداقل گمان بد نبردن ممکن است.

 بعبارت دیگر، سوءظن این است که انسان کارهای مردم را که می‌شود به خوبی وبدی تفسیر کرد به بدی تفسیر کند و عموم حرکات مردم راکه جهت مثبت ومنفی دارد همیشه جهت منفی آن راببیند.


پی نوشت ها :

[1] سوره حجرات / آیه 12

[2] سایت موسسه ترویج فرهنگ قرآنی

[3] غررالحكم،حدیث 1903

[4] بحارالانوار، جلد 71، صفحه 197.

تهیه و فرآوری : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان