صدای انقلاب
اشاره
امام خمینی در رابطه با شیخ فضل الله محلاتی می فرمایند:
« حجت الاسلام حاج شیخ فضل اللّه محلاتى، شهید عزیزى را كه من و شما او را مىشناسیم، عمر خود را در راه انقلاب صرف كرد و باید گفت یكى از چهرههاى درخشان انقلاب بود و در این راه كه راه خداوند است تحمل سختىها نمود و رنجها كشید و با قامت استوار ایستادگى كرد.»
تولد
فضل اللّه محلاتى فرزند حاج غلامحسین در 18تیرماه سال 1309ه.ش در خانوادهاى كشاورز و مذهبى، دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت علیهما لسلام در شهرستان محلات به دنیا آمد.پدر و مادر با ایمان و پرهیزگارشهید محلاتی در حالى كه از نعمت حتی یک ذره سواد بىبهره بودند،
هرگز حدس نمىزدند كه روزى فرزند برمند و شجاع آنها در سرنوشت انقلاب اسلامی ایران نقشی بزرگ ایفا كند، و در ساختن جامعه بزرگ اسلامی سهیم باشد و تا آنجا پیش برود كه اولین حج ابراهیمى و محمدى (ص)ایران اسلامى در سال 1358 هجری شمسی با مسؤولیت وى و همرزم بزرگوارش؛
حجت الاسلام انوارى برگزار شود و توفیق هدایت و نظارت مستقیم بر « سپاه پاسداران انقلاب اسلامى» نصیبش گردد. اما تاریخ نشان داد كه « فضل خدا» و استعداد و سخت كوشى انسان مىتواند چنین معجزهاى را بوجود آورد.
مبارزه سیاسی
در آبان ماه 1356سید مصطفى خمینى، فرزند برومند حضرت امام خمینی به نحو بسیار مشكوكى درگذشت. مردم مسلمان ایران چون دست پرخون رژیم پهلوى را در پس این حادثه دلخراش مىدیدند، با برگزارى مجالس متوالى در تهران و قم و شهرستانها انزجار خود از رژیم و حمایت از مرجع عالیقدر شیعه، امام خمینى را كه در حال تبعید در عراق به سر مىبرد، ابراز داشتند.
روز 17دى ماه 1356در سالروز كشف حجاب اجبارى، مقالهاى تحت عنوان « ایران و استعمار سرخ و سیاه» به نام مستعار « احمد رشیدى مطلق» در روزنامه اطلاعات آن روز منتشر گردید كه در آن مقاله به مرجع بزرگوار امت و روحانیت اسلام به طور وقیحانهاى توهین شده بود.
دیگر براى مردم ستمدیده و رنج کشیده ایران قابل تحمل نبود، حوزه علمیه قم و مردم مؤمن و متهد این شهر اولین فریاد اعتراض را برآوردند.
روز 19دى ماه 1356دژخیمان رژیم، مردم بى گناه و بى دفاع را به گلوله بستند و در همین رابطه جمعى از فضلاى حوزه را دستگیر و تبعید نمودند. عدهاى مجروح و شهید گردیدند. 29بهمن 56اربعین شهداى قم شهر قهرمان پرور تبریز یكپارچه دود و آتش و خون شد. در اربعین شهداى تبریز، قیام مردم یزد و جهرم و همین طور بسیارى از شهرهاى دیگر پدید آمد.
این اربعینها و هفتهها، همراه با اعتصاب و كم كارى در مراكز اقتصادى و ادارى، كمر رژیم را شكست و مردم هر چه بیشتر با جنایات آنان آشنا شدند و هر روز بیشتر و آگاهانهتر در صحنههاى انقلاب حضور پیدا كردند.
در همین سال 1356بود كه روحانیت مبارز تهران شكل نوینى پیدا كرد. روحانیون مبارز كه در آغاز بدون نام و عنوان صرفا جلسات مخفیانهاى داشتند و با حضور آیات عظام، آقایان مهدوى كنى، هاشمى رفسنجانى، امامى كاشانى، مروارید، شكرى، غیورى و استاد شهید مطهرى تشكیل مىشد، در این سال با تلاش « شهید محلاتى» و یاران دیگر، تشكیلاتِ گسترده، بزرگتر و منظمترى پیدا كرد.
جریانها یكى پس از دیگرى با هدایت هاى پیامبروار رهبر عظیم الشأن انقلاب، امام خمینى (ره)به وقوع مىپیوست و انقلاب اسلامى به پیروزیش نزدیكتر مىشد.
وقایع سرنوشت ساز و خونبار 17شهریور بعد از راهپیمایى عید فطر 57حوادث 13آبان و حمله وحشیانه نیروهاى امنیتى و انتظامى به دانشگاهیان و مردم، راهپیمائیهاى روزانه در تمام شهرها و تكبیرهاى شبانه در پشت بامها، گسترش انقلاب اسلامى در اقصى نقاط ایران حتى در روستاهاى دوردست،
اعلام انزجار و فاصله گرفتن همه مردم از رژیم و بالاخره فرار شاه در 26دى ماه 57و اعلام بازگشت امام به وطن و تحصن روحانیون در دانشگاه و باز شدن فرودگاه، تشكیل ستاد استقبال از امام و فعالیتهاى بىوقفه شهید محلاتى در اكثر این جریانها، گوشهاى از تلاشهاى خالصانه این مرد بزرگ مىباشد.
دوازدهم بهمن 57امام وارد ایران شد، تا 22بهمن كه انقلاب اسلامى به پیروزى رسید، با هم شهید محلاتى در تمام مشكلات و سختىها چون بازویى توانا براى امام، در خدمت انقلاب و اسلام و مردم بود.
لحظهاى كه شاید براى اكثر مردم ایران فراموش نشدنى است و شیرینى آن همه تلخىها و مصیبتها را به فراموشى سپرد، زمانى است كه ایستگاه رادیو، توسط مردم بزرگ به تصرف در آمد و صداى انقلاب از این رسانه جمعى به گوش ملت رسید.
روزنامه اطلاعات در روز دوشنبه 23بهمن اینگونه نوشت: « با آغاز پخش صداى واقعى ملت ایران از رادیو و در پى پخش سرود اى ایران اى مرز پر گهر صداى گوینده رادیو در فضاى انقلابى ایران چنین طنین انداز شد؛ اینجا تهران است، صداى راستین ملت ایران، صداى انقلاب.»
شهید محلاتى كه گوینده این جملات بود مىگوید:
« بعد از ظهر 21بهمن، تقریبا مراكز نظامى سقوط كرده بود ولى در بالاى شهر هنوز تیراندازى بود. تصمیم گرفتیم برویم رادیو را تصرف كنیم چند نفر مسلح با خود برداشتم و در میان رگبار گلوله رفتیم و ایستگاه رادیو را به تصرف در آوردیم.
و من اعلام كردم: این صداى انقلاب اسلامى ایران است، و ساعتى را با پیام امام و صحبتهاى خود اداره كردم. تا جام جم به دست نیروهاى انقلابى افتاد. بدین ترتیب این انقلاب پیروز شد»
منابع :
1- معراج شهادت.
2- کتاب پرواز در پرواز.
3- کتاب ستارگان حرم.
4- كتاب صحیفه نور.
تهیه و فرآوری: علی فریادرس، گروه حوزه علمیه