تبیان، دستیار زندگی
مشاركت سیاسی از علاقمندی درصد بالای مردم در ساختن یا حراست از تصمیم‌های سیاسی به عنوان یك آرمان یا واقعیت خبر می‌دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
گونه های مشارکت سیاسی(2)
مشارکت سیاسی

مشاركت سیاسی - نیابتی

مشاركت سیاسی از علاقمندی درصد بالای مردم در ساختن یا حراست از تصمیم‌های سیاسی به عنوان یك آرمان یا واقعیت خبر می‌دهد. شكل متعارف مشاركت سیاسی در قالب رأی دادن و فرستادن فرد یا افراد دلخواه در حكومت، خود را نشان می‌دهد و شكل نامتعارف آن از طریق تحریم (بایكوت)، تظاهرات و اعتراض به نمایش گذاشته می‌شود.

مشاركت سیاسی گاهی شكل خودجوش دارد. معیارها، ارزش‌ها و منافعی، سبب شكل‌گیری گروه‌های ذی‌نفوذ، احزاب، انجمن‌ها و تأسیس رسانه می‌شود و حكومت از كانال آنها، خواسته‌های مردم را دریافت نموده و در ساختن تصمیم‌های سیاسی به آنها اجازه ایفای نقش می‌دهد.

در مقابل مشاركت فعال، مشاركت انفعالی قرار دارد كه از آن به مشاركت تبعی یا مشاركت سیاسی بسیج شده تعبیر می‌شود و معمولاً با دعوت دولت‌ها یا ارگان‌های دولتی یا نهادهای مرتبط به دولت و مردم، انگیزه‌دهی، تحریك و تشویق صورت می‌گیرد و بدین وسیله زمینه ایفای نقش مردمی و توده‌ای فراهم می‌گردد.

نكته‌ای كه هدف اصلی توضیح بالا را در مورد مشاركت سیاسی تشكیل می‌دهد، این است كه یكی از سه خواسته، مشاركت سیاسی را توجیه می‌كند؛ حمایت ارزش‌ها، تقویت سیاست‌های حكومت و ایجاد دگرگونی در آن.

تلقی شهید از مشاركت سیاسی که در آن هر سه خواسته فوق قابل مطالعه می‌باشد، با عناوین زیر قابل تبیین است:

3. مشاركت نیابتی

سومین گونه مشاركت سیاسی‌ـ‌‌آرمانی، در شرایطی زمینه پیدا می‌كند كه حكومت و كارگزارانش ـ‌به هر دلیلی‌ـ از انجام وظیفه حكومتی‌ ـ‌‌‌از قبیل تأمین نیازهای ایتام، جمع‌آوری خمس و زكات و مصرف درست آنها، گرفتن مال غصبی و رد آن به صاحبش‌ـ عاجزند. در چنین وضعیتی برای آحاد افراد جامعه جایز است تمام كارهای بر زمین مانده حكومت را انجام دهند، جز دعاوی و امور قضایی (كه از توانشان بیرون است). این نوع همكاری مشمول بیان عام و فراگیر قرآن است (همان، 1/406) كه می‌فرماید:

(تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى) (مائده/2)

«یكدیگر را بر نیكوكاری و پرهیزگاری یاری دهید.»

4. مشاركت سیاسی در نظام طاغوتی

شهید، سرپرستی طاغوت و ستمگران را بدعت و حرام می‌داند. ملاك، ناشایستگی و بی‌كفایتی است. فرق نمی‌كند حكومت بر پایه وراثت شكل گرفته باشد یا ثروت یا عامل دیگر. (الدروس الشرعیه، 3/74) جهاد همراه ستمگر نیز حرام است، مگر اینكه خطری اصل اسلام را تهدید كند یا خطر نابودی، جمعی از مسلمین را مورد هجوم قرار دهد. (همان، 2/30) قبول ریاست یا پست قضاوت در نظام طاغوتی نیز نامشروع است، مگر اینكه اكراه و اجباری در كار باشد. در این صورت والی یا قاضی تحت اجبار، هر كاری را در حوزه ولایتش می‌تواند انجام دهد جز قتل و كشتن انسان‌ها كه در همه حال حرام است. (اللمعه الدمشقیه، /75؛ الدروس الشرعیه، 2/48 و 3/74)

در اندیشه شهید اول، سازش با ستمگر نیز محكوم به حرمت است؛ زیرا در این نوع تعامل، سازشكار به قصد دستیابی به منافع مادی یا كسب دوستی، با كشیدن ماسك عدالت بر صورت ستم ستمگر و پوشاندن لباس حق بر بدعت بدعتگذار، به ثنای ناشایستگان می‌نشیند. قرآن در نكوهش این نوع همكاری با اهل باطل (القواعد و الفوائد، 2/155) می‌گوید:

(وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُون) (قلم/9)

«آنها دوست دارند كه راه سازش پیشه كنی تا نرمش نشان دهند.»

به رغم تحریم شدید مشاركت در نظام طاغوتی، شهید اول در شرایطی، زندگی سیاسی عادلانه را زیر سایه نظام غیرعادلانه امكان‌پذیر می‌داند. یكی از آموزه‌های مذهبی و دینی كه چنین فرصتی را به وجود می‌آورد، تقیه است كه ضمن آن انسان با حفظ اعتقاد به حق، آن را در گفتار و رفتارش تبارز نمی‌دهد و به قصد حراست از مال، جان، ناموس، خویشاوندان یا بعض مؤمنین، می‌كوشد كه با دیگران بر اساس اصول معروف نزد آنها خوش‌رفتاری داشته باشد. تقیه به این معنا ریشه در قرآن دارد (همان، 1/125 و2/155) كه می‌گوید:

(لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ إِلا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاه) (آل عمران/28)

«مؤمنان نباید به جای اهل ایمان، كافران را دوست و سرپرست خود قرار دهند و هر كس چنین كند، رابطه‌اش با خدا گسسته است، مگر اینكه دنبال رهایی از گزند آنها باشد.»

كسی كه اعتقاد به امامت معصوم و زعامت فقیه و مجتهد عادل دارد، در پی احیای حق و استحكام ارتباط كاری با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) است. انسان با این ویژگی، به عقیده شهید، اگر به خود اطمینان دارد و گمان می‌كند كه در بدنه قدرت و حكومت ناصالح می‌تواند به حق پایبند بماند یا فرصت امر به معروف و نهی از منكر پیدا می‌كند یا اینكه مجتهد است و باور دارد كه می‌تواند با اعتقاد به نیابت از عادل [امام زمان یا ولی فقیه] اجرای حدود كند، مشاركتش حرمت ندارد (الدروس الشرعیه، 2/48 و 3/74) و برای او جایز است بر اساس مبانی فكری خود، در پیكر قدرت سیاسی غیردینی به فعالیت سیاسی‌ـ‌ اجرایی بپردازد.


منبع: سایت معارف قرآن

تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه