تبیان، دستیار زندگی
سخنان امام در آن شرایط و با آن همه محبوبیت، خود به خود به دل‏ها مى‏نشیند و نیاز ندارد با شدت حرف بزند و مطلب مورد بحث خویش را، با چگونگى صدا، حالت چشم، و حركت دست هماهنگ سازد، زیرا علاقه شدید مردم مى‏تواند جایگزین هماهنگى شود و كلام آرام و عادى آن حضرت را
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

محبوبيت سخنران
امام

گاهى سخنران، به علل مخصوصى، از محبوبيت و علاقه شديد مردم برخوردار است و سخنانش را با تمام وجود پذيرا هستند. در اين صورت، اگر هماهنگى بين ماده سخن او با آهنگ صدا، حالت چشم، حركات دست و بدن، و ديگر جهات لازم ضعيف باشد، محبوبيتش، كمبود هماهنگى را جبران مى‏نمايد.

رسول گرامى (صلى‏الله و عليه و آله و سلم)، قبل از هجرت، در محيط دشمنان و مخالفين اسلام سخن مى‏گفت و لازم بود جهات هماهنگى را رعابت نمايد، ولى بعد از هجرت محيط عوض شد. شنوندگان سخن حضرت، اغلب دوستداران بودند و رعايت هماهنگى در تمام مواقع ضرورت نداشت. از اين رو، گاهى سخن را در جمع مسلمانان به طور عادى القا مى‏فرمود و اثر خود را مى‏گذارد.

اين شرايط متفاوت، براى على (عليه السلام) و ديگر ائمه طاهرين، كم و بيش به وجود آمده و هر يك از آنان، در جاى خود، به تناسب محيط و شرايط، سخن گفته‏اند. در اين جا، يك مورد از سخنان حضرت رضا (عليه السلام) ذكر مى‏شود:

پس از آن كه مأمون، حضرت رضا (عليه السلام) را به ولايت عهدى منصوب نمود، خشكسالى شد. باران نيامد و مردم سخت دچار نگرانى تشويش خاطر گرديدند. بعضى از اطرافيان مأمون، كه با اهل بيت رسول اكرم (صلى‏الله و عليه و آله و سلم)، مخالف بودند، اين موضوع را دستاويز قرار دادند و شايع كردند كه بر اثر ولايت عهدى حضرت رضا (عليه السلام) ، خداوند براى ما باران نفرستاد اين شايعه به گوش مأمون رسيد براى او سنگين آمد. به حضرت عرض كرد باران نيامده و مردم در خطر قرار گرفته‏اند، به جاست كه شما دعا كنيد و براى مردم باران بخواهيد.

فقال الرضا (عليه السلام) نعم قال فمتى تفعل ذلك و كان يوم الجمعه قال يوم الاثنين فان رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم اتانى البارحه فى منامى و معه اميرالمؤمنين على (عليه السلام) فقال يا بنى انتظر يوم الاثنين فابرز الى الصحراء و استسق فان الله تعالى سيسقيهم.(1)

حضرت به مامون پاسخ مثبت داد و خواسته او را پذيرفت. مأمون پرسيد: چه وقت امر دعا را انجام مى‏دهيد؟

روزى كه مأمون صحبت مى‏كرد، جمعه بود. حضرت فرمود: دوشنبه، زيرا ديشب پيغمبر اكرم (صلى‏الله و عليه و آله و سلم) را در خواب ديدم و على (عليه السلام) با او بود، به من فرمود: فرزندم، در انتظار روز دوشنبه باش. به صحرا بود و طلب بارن نما. خداوند مردم را سيراب خواهد نمود.

خبر صحرا رفتن امام، به منظور دعا براى طلب باران، در شهر شايع شد. روز دوشنبه فرا رسيد. حضرت رضا (عليه السلام) راهى صحرا شد و مردم زيادى نيز در صحرا گرد آمدند.

فصعد المنبر فحمد الله واثنى عليه ثم قال اللهم يا رب انت عظمت حقنا اهل البيت فتوسلوا بنا كما امرت و املوا فضلك و رحمتك و توقعوا احسانك و نعمتك فاسقهم سقياً نافعاً عاماً.(2)

حضرت رضا (عليه السلام) منبر رفت. پس از حمد و ثناى خداوند، عرض كرد:

بارالها، تو حق اهل بيت را بزرگ قرار داده‏اى. مردم طبق دستو تو به ما متوسل شده‏اند. به فضل و رحمتت اميدوارند و متوقع احسان و نعمت تو هستند بارالها، براى آنان باران بفرست، به گونه‏اى كه نافع و همگانى باشد.

در خواست مأمون از امام اين نبود كه براى طلب باران، در معيت مردم به صحرا برود و همه با هم دعا كنند. بلكه از امام درخواست دعاى فردى داشت. شايد هدف اين بود كه امام دعا كند و خداوند مستجاب ننمايد و موجب تضعيف شخصيت آن حضرت در افكار عمومى شود، ولى رسول گرامى، مشيت خداوند را در عالم رؤيا به حضرت ابلاغ نموده بود و دعاى امام به گونه‏اى بهت آور مستجاب گرديد.

راوى قسم ياد مى‏كند طولى نكشيد هوا بر هم خورد. رعد و برق شد. ابر، فضا را پوشاند. مردم حركت كردند كه به منازل خود بروند تا از باران مصون باشند. حضرت فرمود: حركت نكنيد. اين ابر از آن فلان بلد است. ابر رفت. دوباره هوا بر هم خورد و ابر آمد. حضرت فرمود: اين ابر براى فلان بلد است. تا ده بار. دفعه يازدهم فرمود: اين ابر از آن شماست، به منازل خود برويد و حضرت نيز از منبر به زير آمد.

مردم به منازل خود رسيدند و ابر باريدن گرفت. تمام مزارع و باغات مشروب شد. مخازن آب مملو گرديد و خلاصه، بارانى نافع و كامل باريد. اين امر بر محبوبيت حضرت رضا (عليه السلام) افزود و مردم دريافتند كه امام تا چه حد مورد عنايت و لطف حضرت بارى تعالى است.

فجعل الناس يقولون هنيئا لولد رسول الله صلى الله عليه و آله كرامات الله عزوجل.

پس از اين قضيه، مردم به هم مى‏گفتند: گوارا بر فرزند پيغمبر، كرامات خداوند عزوجل.

ثم برز اليهم الرضا (عليه السلام) و حضرت الجماعه الكثير منهم فقال يا ايها الناس اتقوا الله فى نعم الله عليكم فلا تنفروها عنكم بمعاصيه بل استديموها لطاعته و شكره على نعمه و اياديه.(3)

حضرت بين مردم ظاهر شد. جمعيت زيادى گردش جمع شدند. با آنان سخن گفت و فرمود: از عذاب خدا در زمينه نعمت‏ها بترسيد. عطاياى او را با گناه، از خود دور مكنيد، بلكه با طاعت و شكرگزارى، آن‏ها را ادامه دهيد.

سخنان امام در آن شرايط و با آن همه محبوبيت، خود به خود به دل‏ها مى‏نشيند و نياز ندارد با شدت حرف بزند و مطلب مورد بحث خويش را، با چگونگى صدا، حالت چشم، و حركت دست هماهنگ سازد، زيرا علاقه شديد مردم مى‏تواند جايگزين هماهنگى شود و كلام آرام و عادى آن حضرت را تا اعماق جان آنان نفوذ دهد.

ــــــــــــــ

1 - عيون اخبار الرضا، باب 40.

2 - عيون اخبارالرضا، باب 40.

3 - عيون اخبارالرضا، باب 40.

سخن و سخنوري: محمد تقي فلسفي

تهيه و تنظيم: محمد حسين امين