تبیان، دستیار زندگی
تردید در معمم شدن و زمان آن که آیا زمان مناسبی ست یا خیر و آیا می توان برخی محدودیت های ناشی از آن را تحمل نمود یا نه و ده ها سوال دیگر که ذهن طلاب را پیش از معمم شدن آزار می دهد. در این مقاله سعی شده است این موضوع تا حدی مورد بررسی قرار گیرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لباس روحانیت

لباس روحانیت
تردید در معمم شدن و زمان آن که آیا زمان مناسبی ست یا خیر و آیا می توان برخی محدودیت های ناشی از آن را تحمل نمود یا نه و ده ها سوال دیگر که ذهن طلاب را پیش از معمم شدن آزار می دهد. در این مقاله سعی شده است این موضوع تا حدی مورد بررسی قرار گیرد.

در زمان گذشته هر کس برای تحصیل علوم دینی وارد حوزه می شد بلافاصله لباس مقدس طلبگی را بر تن می نمود و معمم می شد اما در زمان کنونی تعداد طلابی که معمم می شوند کمتر شده و آن هایی نیز که معمم می شوند در سال های بعد طلبگی این کار را انجام می دهند. در بیشتر طلاب این تردید وجود دارد.

تردید در معمم شدن و زمان آن که آیا زمان مناسبی ست یا خیر و آیا می توان برخی محدودیت های ناشی از آن را تحمل نمود یا نه و ده ها سوال دیگر که ذهن طلاب را پیش از معمم شدن آزار می دهد. در این مقاله سعی شده است این موضوع تا حدی مورد بررسی قرار گیرد؛

طلاب را از منظر استفاده از لباس روحانیت وعدم استفاده از آن به چهار دسته کلی تقسیم کرده است:

1- طلابی که به صورت دائمی ملبس هستند. این دسته از طلبه ها سعی می‌کنند در بیرون از منزل در همه حال ملبس به لباس روحانیت باشند حتی برخی به گونه ای مقیدند که در هنگام حضور میهمان در خانه به احترام میهمان سعی می کنند لباس را بپوشند.

البته در هنگام ورزش یا کارهایی که ممکن است به گونه‌ای لباس روحانیت مورد بی احترامی واقع شود از آن استفاده نمی کنند.

2- طلابی که ملبس اند اما برخی اوقات نمی پوشند. این طلبه ها در موقع حضور در جلسات درس ومراسم های رسمی لباس می پوشند اما در موقع بیرون رفتن ،خرید، و… کمتر لباس روحانیت را استفاده می کنند.

3- طلابی که فقط در ایام تبلیغ لباس می پوشند. ماه رمضان - دهه محرم - دهه آخر صفر و ایامی که طلبه قصد دارد برای تبلیغ برود لباس روحانیت را می‌پوشد ودر غیر این موارد مانند دیگر افراد جامعه است.

4- افرادی که اصلا لباس روحانیت نمی پوشند. البته ممکن است این افراد در خانه برای نماز از عبا استفاده کنند اما در بیرون لباس روحانیت نمی پوشند.

هر کدام از این چهار گروه دلایل خاصی را برای خود دارند اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد اهمیت لباس روحانیت است که نمادی برای شناخت روحانی و استفاده از دانش و علم او در مکان ها و زمان های مختلف است.

علامه مصباح می فرماید:

"تنها روش خدمت به جامعه اسلامی كه نیاز به پرداخت هزینه ندارد، تلبس به لباس مقدس روحانیت است؛ زیراچه دوست و چه دشمن هر وقت به یك روحانی نگاه كند، به یاد خدا می افتد، حتی اگر از آن روحانی خوشش نیاید."[1]

پوشش غیر منظم لباس روحانیت در عرف حوزه یک امر غیر ارزشی محسوب می‌شود، به طرح این سؤال پرداخته است که چرا طلبه‌های امروزی رغبت کمتری برای پوشش لباس روحانیت دارند.

یکی از دلایل محدودیت هایی ست که معمم شدن برای طلبه بهمراه خواهد داشت. طلبه‌ای که ملبس نیست مانند افراد عادی می‌تواند همراه خانواده خود بازار برود خرید کند یا در یک مغازه، بستنی بخورد اما پوشش لباس برای او محدودیت هایی دارد که این فرد نمی‌تواند و نباید برخی از کارهایی را که برای دیگران عادی است انجام بدهد زیرا ممکن است در شأن لباس نباشد.

 از این رو کسانی که ملبس می‌شوند به خاطر ارزش‌های والاتری که معتقد به آن هستند این محدودیت‌ها را با جان و دل قبول می‌کنند اما برخی این محدودیت‌ها را نمی‌پذیرند.

بعد از تاسیس نظام جمهوری اسلامی، جامعه میان روحانیت و نظام سیاسی رابطه این همانی برقرار کرد و از این رو کاستی‌های نظام سیاسی را به پای روحانیت گذاشت.

طلبه‌ای که کوچک ترین ارتباطی با ارگان های نظام ندارد باید سرزنش اختلاس را به جان بخرد، در مقابل گران شدن شیر پاسخگو باشد و متلک‌ها و نگاه های پر کینه برخی ها را پذیرا باشد.

از این رو برخی از طلاب برای فرار از چنین مسئله‌هایی تمایلی ندارند ملبس شوند. البته بسیاری از مردم محبت اساسی به طلاب دارند اما هر دوجهت وجود دارد.

برخی از طلاب مسائل اخلاقی را به میان می‌آورند و خود را لایق پوشیدن لباس روحانیت نمی‌دانند که البته شاید تعداد افرادی که این مساله را مطرح می‌کنند کم باشد.

برخی از طلاب معتقدند جایگاه لباس روحانیت متزلزل شده است و مردم از افراد ملبس حرف شنوی ندارند از این رو معتقدند فردی که فاقد لباس روحانیت است تاثیر بیشتری دارد. برخی از طلاب نیز معتقدند اساسا برای این به حوزه آمده‌اند تا با اسلام آشنا شوند و غرض آنها تبلیغ نبوده است. از این رو به پوشش لباس از این منظر می نگرند.

وضع مشوق های بیشتر برای طلاب معمم یا اخذ تعهد از طلاب تازه وارد برای معمم شدن، نشانه‌هایی از وجود این مسئله در میان طلاب باشد.

ولی صرف تعهد گرفتن از یک طلبه برای معمم شدن در دوران سطح، یا تشویق کردن طلاب به معمم شدن، نمی‌تواند این مسئله را حل کند.

 به نظر می‌رسد، این موضوع و موضوع‌هایی نظیر آن که معمولا با پیش‌داوری نهادهای حوزوی مواجه می‌شود، نیازمند بررسی دقیق و علمی است.

اینکه چرا در دوره‌ای از تاریخ حوزه علمیه، پوشیدن لباس روحانیت که برای بسیاری مایه افتخار و برکت است، برای عده‌ای دیگر ناخوشایند است، پرسشی است که یافتن پاسخ آن، علاوه بر حل مسئله عدم تمایل برخی طلاب به معمم شدن، می‌تواند بسیاری از دیگر مسائل زیرپوستی جامعه طلبگی و حوزوی را تبیین و روشن کند.


پی نوشت :

[1] علامه مصباح یزدی در مراسم عمامه‌گذاری جمعی از طلاب كه با عنوان "گردهمایی رهپویان فقاهت و تزكیه"

تهیه و تولید : احمد اولیایی ، گروه حوزه علمیه تبیان