تبیان، دستیار زندگی
نخستین فرصت براى آنكه امامیه قواعد فقهى را پایه بریزد, در قرن هشتم پیش آمد. بزرگانى در این قرن ظهور كردند كه توانستند به چنین كارى سترگ دست یازند. شهید اول محمدبن مكى عاملى (م 786 ق) در این زمان شیوه اى جدید در قواعد فقهى پایه نهاد كه بسیار برجسته و ممتا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اولین پایه ریزی قراعد فقهی
اولین پایه ریزی قراعد فقهی

  نخستين فرصت براى آنكه اماميه قواعد فقهى را پايه بريزد, در قرن هشتم پيش آمد. بزرگانى در اين قرن ظهور كردند كه توانستند به چنين كارى سترگ دست يازند. شهيد اول محمدبن مكى عاملى (م 786 ق) در اين زمان شيوه اى جديد در قواعد فقهى پايه نهاد كه بسيار برجسته و ممتاز است.

انتخاب وى از ميان فقهاى اماميه كه دست به نگارش زده اند گزافه نيست بلكه نتيجه آگاهى از كسانى است كه در اين موضوع حياتى و تأثيرگذار در پويايى تشريع و قانون گذارى اسلامى, اثر نگاشته اند.

وى فقط درباره قواعد (كه به نظرش 330 قاعده است) ننوشته بلكه بركات و بهره هاى ديگر نيز داشته چنان كه صد فايده فقهى نگاشته (القواعد والفوائد) و تنبيهات و فروعى را بررسى و گزارش كرده است. چنين شيوه اى ميان پيشينيان و قدما بى سابقه و يگانه است. پيش از وى در اين باره سه نفر مطلب نوشته بودند:

1. يحيى بن احمدبن حسن بن سعيد حلى هذلى (م 701 ق), الاشباه والنظائر;

2. حسن بن يوسف بن مطهر, علامه حلى (م 726 ق), قواعد الأحكام فى معرفته الحلال والحرام;

3. فخرالمحققين ابوطالب محمدبن حسن بن يوسف بن مطهر حلى (م771 ق), الفوائد فى شرح القواعد.

محقق حلى استاد شهيد اول بوده است. وى در (حله) از پيشينيان خود بهره گرفت اما با كتاب خويش و اسلوبى كه به كار برد, بر همگان برترى يافت. وى قواعد علامه و فوائد فرزندش را به كار گرفت و با مقارنه و مقايسه با مذاهب اسلامى اثر سترگ و ماناى خويش را به نگارش درآورد. 1

    شهيد از جبل عامل در بلاد شام تا حله عراق را در راه كسب دانش و علم پيمود و دانسته هايى را به كار گرفت كه در سرزمين هاى اسلامى بود, افزون بر اين به سراغ اعتقادات و يافته هاى فقهى مذاهب اسلامى ديگر رفت و مقايسه اى فراگير انجام داد. اين ويژگى بااهميت و شيوه اى مانا و تأثيرگذار بود.

عادت و شيوه وى گفت وگو و مناقشه با فقهاى تمامى مذاهب و بازديد از حوزه هاى گوناگون اسلامى مانند مكه, مدينه, بيت المقدس, مصر, دمشق و بغداد بود. به ديدار عالمان اين شهرها مى رفت با اساتيد بحث مى كرد و از دانش ها, معارف و فرهنگ ها آگاهى مى يافت چنان كه در فكرو انديشه و شيوه وى در تمامى مباحث علوم شريعت به ويژه فقه و اصول تأثير شگرفى نهاد بى آنكه جانبدارانه به مذهبى معين بنگرد. چنين روشى حسودان را واداشت حاكمان را بر ضد وى بشورانند و با سعايت و بدگويى موجبات شهادت وى را فراهم آورند!

كتاب وى در قواعدنگارى فقهى پديده و اثرى يگانه در قواعد و فوايد فقهى نگارى به شيوه مقارنه اى و مقايسه اى است, چنان كه اين اثر فقط فوايد و قواعد فقهى را دربرندارد بلكه بهره هاى اصولى لغوى, نحوى و& را نيز داراست.

از طريق اين اثر و تلاش ها و آثار علمى بسيار ديگر مى توان به اوج انديشه تقريب بين مذاهب اسلامى در قرن هشتم هجرى دست يافت كه ثمره دانش اندوزى شهيد اول نزد فقهاى مذاهب اسلامى است. كتاب لمعه دمشقيه و شرح آن الروضة البهيه شهيد ثانى (زين الدين جبعى عاملى) كه توسط دارالتقريب بين المذاهب الاسلاميه در قاهره و با مقدمه آيت اللّه محمدتقى قمى چاپ و منتشر شده, اقدامى شايسته و پيشرو با تأثيرى ژرف در وحدت و تقريب است. 2

شهيد اول از پيشگامان قواعد فقهى نگارى بوده و افزون بر اين كوشيده با تقريب ميان مذاهب اسلامى شيوه و هدف علوم شريعت را همخوان كند. اين كوشش در تمامى كتب و نگاشته هاى وى به ويژه القواعد والفوائد به چشم مى خورد.

  شهيد اول و پايه ريزى قواعد فقهى نگارى به گونه مقارنه

بايد پذيرفت تمامى فقها نوآورى نداشته اند و شيوه و نظريه اى جديد و بديع ننهاده اند بلكه برخى مبتكر و بديع پرداز بوده اند, از جمله شهيد اول كه محور بررسى و تحقيق اين مقاله است. به تعريف (نوآورى در شيوه, روش و مبنا) نيازى نيست بلكه بايد به موضوع قواعد فقهى پرداخت كه بسيار مورد اهتمام پژوهشگران و فقه پژوهان بوده است.

قواعد در دو زمينه اصولى و فقهى است كه قواعد فقهى موردنظر ماست; زيرا احكام مندرج تحت هريك از قواعد مجموعه مسائل شرعى مشابه از چندين باب است كه مقدمات و ابزار مجتهد به شمار مى آيد. از اين روى ضرورى است در اين باره بحث و بررسى كرد. شهيد اول با نگارش كتاب القواعد والفوائد 330 قاعده و نزديك به صد فايده را گزارش و تدوين كرده و تنبيهات و فروعى را برشمرده كه فقط فقهى نيست بلكه گاه لغوى و اصولى  است.

شهيد درباره اين اثر در اجازه اى كه به ابن خازن داده نوشته:

كتاب القواعد والفوائد فى الفقه كه نگاشته ام, مختصرى شامل بر ضوابط كلى اصولى و فرعى است كه احكام شرعى از آنها استنباط مى شود. تاكنون چنين كار و اثرى چنين نوشته نشده است. 3

مهم آن است كه اين اثر شيوه و روشى خاص دارد; مقارنه و موازنه قواعد فقهى در مذاهب اسلامى. وى به رأى و نظر اماميه بسنده نكرده (كه اين كار بى سابقه و نو است) بلكه روشى بديع به كار گرفته است. مقارنه و مقايسه از پايه هاى وحدت اسلامى و تقريب بين مذاهب اسلامى است. شهيد اول پس از گشت وگذارى كه در سرزمين هاى اسلامى و حوزه هاى دينى مانند مكه, مدينه, مصر, دمشق, بيت المقدس, بغداد و حله  داشته به چنين فكر, انديشه و روشى دست يازيده است.

وى از چهل تن از علماى مذاهب اسلامى نقل قول مى كند چنان كه در اجازه اش به ابن خازن اين را آورده است:

اما در مورد آثار و روايات سنيان از نزديك به چهل تن از عالمان مكه و مدينه ودارالسلام بغداد و مصر و دمشق و مقام ابراهيم خليل [بيت المقدس] نقل قول مى كنم 4

شهيد اول را بايد پيشگام تدوين قواعد فقهى و كتاب القواعد والفوائد را اثرى بديع و نو شمرد. همچنين وى پيشگام در آفرينش شيوه و روشى نوظهور در تنظير (اشباه و نظاير) و دانش مهم قواعدنگارى بوده است.

او با اشاره به اين نكته در اجازه اش به ابن خازن نوشته است كه تاكنون چنين اثرى بدين شيوه ننگاشته اند (لم يعمل الأصحاب مثله) گرچه قواعد به شيوه مقارنه نگارى پيش از شهيد اول بوده اما به پاى تلاش و كوشش وى نمى رسد.

شهيد تدوين و نگارش قواعد فقهى را به اوج رسايى و برجستگى رساند و بسيارى از فقها و مجتهدان پس از وى بر آن شرح و تعليق زدند و شيوه وى را پيمودند.

وى كوشيد بحث فقهى را به سطح بالاتر و والاترى از گذشته برساند. وى افزون بر دقت نظر انديشه اى فراگير و در پژوهش و تحقيق ژرف انديش بوده است به گونه اى كه رنگ نو به بحث و بررسى مى بخشيد. شيوه وى در تمامى زمينه ها متفاوت از پيشينيان بوده است. در بحث علمى به نگرش و انديشه اى نو نمى توان رسيد, مگر آنكه نوگرايى و بديع پردازى در تمامى جوانب صورت پذيرد.

    نكته جالب توجه در آثار شهيد اول به ويژه القواعد والفوائد آن است كه اين منابع جزء مآخذ استنباط و الهام بخش در نوآورى است, افزون بر اينكه با بررسى و تحقيق آراى فقهاى ديگر مذاهب اسلامى, فقه امامى با فقه مذاهب آميخته شد و همفكرى فقهى بين مذاهب به وجود آمد. از اين رو وى را جزء داعيان تقريب بين مذاهب مى توان برشمرد. نمونه آن ذكر قاعده (لايستعمل اللفظ الصريح فى غير بابه إلا بقرينه) است.5 وى پس از بيان قاعده مثال هايى از ابواب فقهى مى آورد از جمله در بيع و سلف كه حواله مى تواند به معناى وكالت و يا برعكس باشد نيز ديگر مثال هاى فقهى مانند قرض, نكاح و تزويج.

ايشان پس از ذكر كليات بحث اقوال فقهاى پيشين امامى و مذاهب اسلامى ديگر را از كتبشان ذكر كرده و در مورد معنا كردن حواله به وكالت مى نويسد:

اصحاب در معنا و اراده كردن وكالت از حواله يا برعكس ترديد كرده اند, يا به دليل اينكه لفظ در يكى از آن دو معنا استقرار نيافته (تا ادعاى مخالف به دليل بهتر بودن مقدم شود) يا اگر هم لفظ داراى يك معناست, اصل ديگرى مخالف با چنين معنايى است 6

وى در برخى موارد چندين حكم را ذكر كرده نظر چندين فقه از مذاهب اسلامى را آورده و سپس به استناد قول يكى از فقها يكى از آرا را پذيرفته است, گرچه به رأى و نظر مذاهب اشاره مى كند. 7

    تأثيرگذارى و تأثيرپذيرى در مباحث و آثار

زندگى شهيد اول از آن رو كه در تمامى زمينه هاى علمى فرهنگى, اجتماعى و سياسى, در پيوند با مذاهب اسلامى است به گونه استثنايى متمايز از ديگران است, به گونه اى كه كمتر مى توان مشابه او را يافت. وى در زمينه سياسى و اجتماعى, مرتبط با حاكمان و مسئولان جامعه بود.

از اين رو شخصيت شهيد كه در زمينه هاى گوناگون پرورده شده بود, به سبب چنين ويژگى هاى ممتازى, با سعايت و بدگويى حسودان و كينه توزان به شهادت رسيد!

اولین پایه ریزی قراعد فقهی


مطالب گذشته:

پایه گذاری قواعد فقهی

مسیر تاریخی قواعد فقهی


 صاحب محمدحسين نصار

      مترجم: عبداللّه امينى پور

     تنظیم:امید واضحی آشتیانی.حوزه علمیه


پی نوشتها:

1. دكتر عبدالهادى حكيم معتقد است بنابر تحقيقى كه درباره القواعد والفوائد شهيد اول كرده, وى نخستين كسى است كه قواعد فقهى را نگاشته اما مى بايد گفت نظر وى, نگارش تكميلى و برجسته بوده است; چون نمى توان كار ابن سعيد هذلى و علامه و فرزندش (فخرالمحققين) را ناديده گرفت. منظور شيوه مقارنه اى و مقايسه اى, نيز تدوين شامل و فراگير قواعد و فوائد است, همچنين تنبيهات و فروع فقهى. ر. ك: شهيد اول, القواعد والفوائد, با تحقيق عبدالهادى حكيم, 1/46.

2. ر. ك: الروضة البهية فى شرح اللمعة الدمشقيه, دفتر تبليغات اسلامى, قم, 2 جلد.

3. بحارالانوار, مجلد 26, ج 1, ص 38.

4. همان, ص 39.

5. القواعد والفوائد, 1/154.

6. همان.

7. همان.