تبیان، دستیار زندگی
روحانیت آگاه و متعهد در سنگرهای مختلف فرهنگی به تلاش و فعالیت مشغول است؛ عده ای از اصحاب قلم و نواندیشان متاثر منفك نشده از اصالت دینی و فرهنگی خود آن را به باد انكار بگیرند و درصدد محو و نابودی آن برآیند. ولی مردم آگاه و روشن بین ما كه دوران مختلفی را پش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روحانیت و گسترش فرهنگ

روحانیت و گسترش فرهنگ

قسمت دوم

قسمت اول: (نقش روحانيت درگسترش فرهنگ ديني )

 مبارزه با خرافات، تحريف و انحراف در متن دين و جامعه ديني

يكي از وظايف روحانيت آگاه در طول تاريخ مبارزه با خرافات و كج انديشي هاي حاصله در دين و بالاخره انحرافات در موضوع عاشورا بود كه شهيد مطهري از آنها، به عنوان يك دغدغه فكري در كتاب هاي خود، مخصوصا سه جلد «حماسه حسيني» سخن به ميان آورده است، بدين جهت كه اين وظيفه و نقش روحانيت منحصر به زمان پس از انقلاب نيست، از اين مبحث فاصله مي گيريم و به موضوع انحراف زدايي و نقش روحانيت در اين راستا، در بعد از انقلاب اسلامي مي پردازيم.

همه مي دانيم كه روحانيت آگاه، همواره درصدد آن بوده است كه دين و ايمان مبتني بر احساسات و عواطف مردم را - كه حقيقتاً تا دهه هاي قبل از انقلاب در معرض خطر تحريف و تغيير بود - به ايمان عميق و كامل ديني مبدل سازد؛ چنانكه براثر وسوسه ها و دسيسه هاي دشمنان دين - كه همواره از جوشش ديني مردم و روح متعالي آنها در بيم و خوف به سر مي بردند - چيزي نمانده بود كه فرهنگ دينداري آنها، به برخي اعمال و عبادات متحجرانه و حب و بغض مفرط و انزوا و عزلت سطحي نگري تبديل گردد، و آنها را به يك سري اعمال عبادي و فردي محض مشغول سازند وروحانيت مقتدر و آگاه را از محوريت و استقلال ديني و بالاخره مردم، جدا سازند. البته در اين راستا، موفقيتهاي بسياري نيز كسب نمودند؛ تا جايي كه روحانيت را در جامعه منزوي ساخته و به تخريب وجهه ديني آنها پرداختند و نقش آنها را در جامعه، صرف تعليم دهنده غسل و وضو و ذكر مصيبت معرفي نمودند.

آنها عزاداريهاي مردم را صرف يك مراسم خشك و خالي محدود ساختند و درصدد آن بودند كه رفته رفته بين مردم و علماي دين فاصله ايجاد كنند. روحانيت متعهد، به ميدان آمد، همه عزم و اراده اش را به كار بست تا اولا، تحريفات و خرافات وارده بر دين و بالاخره انحرافات ديني را در سطح جامعه از ميان بردارد و ثانيا، با نزديك شدن و نفوذ در دل مردم، به اصلاح و رشد ديني آنها بپردازد. و براي اين منظور، از هيچ اقدام فرهنگي مانند احياي مساجد و برپايي نماز جمعه ها و وعظ و خطابه در ميان مردم و نيز تأليف و انتشار كتاب و بالاخره ايجاد و گسترش نهادهاي فرهنگي و اجتماعي، دريغ نورزيد.

شهيد مطهري با عنايت به اين توفيق خاص روحانيت و مسئوليت هاي آنها در قبال اين فهم تأكيد فرمودند: «سر ديگر اينكه روحانيت توانسته است انقلابها را رهبري كند، استقلال است. البته آنها بايد در كنار دولت بايستند و آن را ارشاد كنند. آنها بايد بر فعاليت دولت نظارت و مراقبت داشته باشند و روحانيت بايد در حفظ مساجد كوشا باشند امامت جماعت بايد محفوظ بماند. روضه ها و ذكر مصيبتها بايد محفوظ بمانند. اما لازم است اصلاح شوند و تحريفات و جعلها و دروغها، از آنها حذف و پيراسته گردد.» 1

بنابر اين روحانيت، از ابتدا در بستر دين، با معضلات فراوان فرهنگي، مانند خرافات، تحريفات و انحرافات مواجه بوده و در راستاي اصلاح آن زحمات بسياري را متحمل شده است همچنين، در اين زمينه ها، به نتايج محسوس و ملموسي دست يافته است و واقعا بي انصافي است كه در اين زمان؛ در حالي كه هنوز روحانيت آگاه و متعهد در سنگرهاي مختلف فرهنگي به تلاش و فعاليت مشغول است؛ عده اي از اصحاب قلم و نوانديشان متاثر منفك نشده از اصالت ديني و فرهنگي خود آن را به باد انكار بگيرند و درصدد محو و نابودي آن برآيند. ولي مردم آگاه و روشن بين ما كه دوران مختلفي را پشت سر روحانيت سپري كردند، مي دانند كه تنها، قشر روحانيت بزرگوار بود كه توانست به اعمال و مقدسات خشك و بي روح ما معنا ببخشد و ما را از شناخت سطحي و اجمالي دين، به معرفت حقيقي آن رهنمون سازد و عزاداريهاي ما را كه عبارت بود از شمع و دخيل بستن، و گل و قمه بر سرزدن، به روح و فلسفه عاشورا و اهداف و آثار آن واقف نمايد، با گفتاري از امام راحل (ره) و مقام معظم رهبري، اين مطلب مهم را كه يك مثنوي سخن مي طلبد به پايان مي رسانيم.

«ترديدي نيست كه حوزه هاي علميه و علماي متعهد در طول تاريخ اسلام و تشيع، مهمترين پـايگاه محكم اسلام در برابر حملات و انحرافات و كجرويها بوده اند. علماي بزرگ اسلام در همه عمر خود تلاش كرده اند تا مسائل حلال و حرام الهي را بدون دخل و تصرف ترويج نمايند. 2

مقام معظم رهبري نيز در اين باره فرمودند: «روحانيان و علماي دين در طول قرنهاي متمادي، تحريف را از ساحت احكام الهي دور كردند و شعله ايمان را در دل مردم برافروختند و آنان را با قرآن كريم و تعاليم اهل بيت عصمت و طهارت آشنا ساختند.3

مقابله با تهاجم فرهنگي

همانطور كه در بين مطالب قبل اشاره شد، دشمنان قسم خورده دين از خارج و تابعين آنها در داخل اين بار از طريق گسترش شبكه هاي فساد در كشور و نيز انتشار مجلات و شب نامه ها وپخش برنامه هاي ماهواره اي و اينترنتي و بالاخره گسترش آلات و ادوات ابتذال در ميان جوانان به قصد تهي كردن درون آنها از دين بوده اند. و هدف دشمن از اين تهاجم فرهنگي، به پوچي كشاندن وانزواي جوانان و جدايي آنها از دين و رهبران ديني است، تا در نهايت به فساد و ابتذال جامعه بيانجامد. دشمن در اين راستا از هيچ خيانتي به نسل جوان انقلابي و تكيه به تاريخ درخشان اين مرز و بوم و مفاخر و ميراث ديني ما دريغ نمي كند. چنانكه رهبر معظم انقلاب سالها قبل، در اين باره، زنگ خطر را به گوش همگان نواخت و بارها تأكيد فرمود:

«امروز تهاجم فرهنگي عظيمي عليه اسلام است كه ارتباط مستقيمي با انقلاب ندارد و اين تهاجم، وسيعتر از انقلاب عليه اسلام است. چيز عجيب و فوق العاده اي است كه با تمام ابعاد فرهنگي و اجتماعي و سياسي عليه اسلام وارد كاروزار شده است. 4

در اين عرصه، همه افراد به نوعي موظف به مقابله فرهنگي با دشمن هستند و هركس در هر موقعيتي كه در جامعه به سر مي برد، بايد با اين پديده شوم فرهنگي و فساد خانمانسوز غربي مبارزه كند و هيچ قشر و گروهي، نبايد بي توجه و آرام از كنار اين مسئله بگذرد و تمام بار آن را بدوش افراد و گروههاي خاصي در جامعه بنهد. و جاي بسي تأسف است كه بيشتر افراد و گروههاي جامعه هر كدام به نوعي از كنار اين مسئله بي توجه و خونسرد عبور مي كنند و ديوار آن را بر سر مسئولين و يا قشر روحانيت مظلوم خراب مي نمايند؛ غافل از اين كه اين قشر هوشمند و آگاه هم در اين باره به فعاليت و تدبير و تلاش مشغولند و هم، خدمات شاياني در زمينه فرهنگ ديني انجام داده اند. - و درجامعه بروز نسبتا خوبي هم داشته است - كه اگر خدمات بي شائبه اين قشر مردم فرهنگي در جامعه نبود هر آينه دامنه فساد با اين همهمه گسترده اش همه جا را فرا مي گرفت. اگر چه، اين قشر در اين راستا از ضعف و كاستي و غفلتهايي نيز برخوردار بوده است، اما نسبت به اقشار ديگر، بيشترين نقش مقابله فرهنگي را در راستاي مبارزه با فرهنگ منحط غربي ايفاء نموده است؛ در اين مورد مي توان به گسترش و فراگيري برنامه هاي تبليغ دين از طريق رسانه هاي جمعي، چاپ و انتشار كتب و مجلات اعتقادي و نفوذ در دل مؤسسات فرهنگي و علمي كشور؛ مانند آموزش عالي، آموزش و پرورش، صدا و سيما، كانونهاي فرهنگي و تأسيس تقويت بنيادهاي فرهنگي نظير، سازمان حج، سازمان تبليغات، بنياد شهيد و ... بالاخره نهادينه ساختن و گسترش فرهنگ مساجد و نماز جمعه ها در سراسر كشور را اشاره نمود.

امام راحل(ره) در سالهاي نخستين انقلاب با هشدار به همگان، نسبت به اوضاع فرهنگي كه در پيش روي جامعه بود، به نقش برتر علما و روحانيون در هدايت جبهه مقابل يعني؛ جبهه فرهنگي اشاره و تاكيد فرمودند: «من از آقايان علما و افاضل بايد تشكر كنم.

پيروزي ملت مرهون اقدامات علما، اولا و ساير طبقات بوده است. شما همان طور كه وظيفه شرعيتان هست كه امام جماعت باشيد، پيشقدم باشيد در مسائل امت، رفع كنيد مفاسد را از ملتها؛ بحمدالله، قيام به امر فرموديد و من از قبل ملت شريف ايران از شماها تشكر مي كنم.» 5

   تاليف كتاب و تدوين متون درسي

در عرصه كتاب و تاليف متون ديني در طول تاريخ، روحانيت، همواره پيشتاز بوده است. چنان كه مي دانيم، دين در لابلاي همين كتابها از عصر ائمه(ع) به بعد در قالب شرح وتاليف و تفسير به ما منتقل شده است و علماي راستين به عنوان راسخان در دين و متوليان امر تبليغ آن در عرصه هاي مختلف زمان و در شرايط نابسامان و بحران هاي سياسي، با هزاران رنج و مرارت، اين علوم و ميراث گرانبها را در قالب كتاب و جريده و يا دست نوشته هاي مختلف براي نسل هاي بعد حفظ نمودند و از نابودي آنها جلوگيري كردند. در اين ميان، علماي معاصر مخصوصا بعد از انقلاب اسلامي، فرصت آن را يافتند كه با نشر و توزيع متون علمي و ديني قديم و باروري آنها و نيز تاليف و تدوين كتب پربار و ارزشمند درباره نظريه ها و مباحث مختلف ديني در اين عرصه فرهنگي، خدمات شاياني نمايند.

شكي نيست كه در هيچ زماني، بسان اين دو دهه انقلاب، زمينه براي چنين كار بزرگ فرهنگي فراهم نشد و درست به همين علت است كه توقع جامعه ديني و فرهنگي كشور ما از مسئولين ذي ربط در اين راستا، بيش از پيش بوده است و حقيقتا جاي آن دارد كه در فرصت هاي باقي مانده، با تدبيري جامع و اقدامي عاجل، به اين امر بزرگ فرهنگي در قالب تاليف و انتشار كتب ديني كاربردي و مفيد، و توزيع ارزان آن در ميان مردم؛ به همراه ارائه تسهيلاتي جهت جذب عامه به مطالعه اين متون هدايت بخش، تن دهند.

اما در اين بحبوحه جنگ انديشه ها، نبايد از خدمات ارائه شده روحانيت در وادي كتاب و... درباره دين غافل گرديده و آن را به باد انكار و فراموشي سپرد. چنانكه مي دانيم، درسها و متون عقيدتي و ديني كه اينك در مدارس و دانشگاه ها و ديگر مراكز آموزشي كشور بطور كلاسيك و كاربردي تدريس مي شود، از ابتدا با هدايت فضلاي حوزه رقم خورد. مي دانيم كه اين دروس با اين شيوه هاي جديد و جامعيتي كه در برنامه درسي دانشگاه ها و مدارس گنجانيده شده است، قبل از انقلاب رواج نداشته و هيچ يك از تحصيل كرده هاي دانشگاهي قبل از انقلاب- چه آنها كه در داخل كشور فارغ التحصيل شدند و چه آنها كه در خارج تحصيل كرده اند- اين متون ديني را تدوين نكردند و حتي به شيوه تدريس آن نيز واقف و آگاه نبودند. در اين ميان، تنها قشر روحانيت بود كه البته نقشي مؤثر و برجسته ايفا كرد؛ اگرچه در اين راستا افراد ديگري نيز به ياري آنها شتافتند و در طريق نهادينه كردن دروس ديني دانشگاه ها و مدارس و نيز تأسيس رشته هاي پربار علوم انساني، خدمات شاياني ارائه نمودند.

ساير موارد:

در پايان به برخي ديگر از خدمات برجسته روحانيت در عرصه انقلاب اسلامي- كه بي ترديد يك انقلاب فرهنگي به تمام معنا بوده است- اشاره مي كنيم:

1-نجات عرصه هاي هنري كشور از حيط قدرت و انديشه هاي پنهان فراماسونري و غربي كه مدتها پس از انقلاب اسلامي در گرايش هاي هنرمندان وجود داشت. علاوه بر اين، سمت و سوي ديني بخشيدن به اين عرصه ها و نمودارهاي هنري؛ مانند فيلم و سينما و شعر و قصه و موسيقي و رمان و غيره... كه اين البته فصل مشترك خدمات روحانيت و برخي ديگر از افراد خدمتگزار در اين حوزه بود.

2-تأسيس و پرورش مؤسسات پژوهشي و مراكز تحقيقاتي علوم اسلامي و تأسيس مراكز علمي مختلف در باب انديشه ها و مباني فكري و ديني و حديثي...

3-سازماندهي معنوي امور حج و هدايت كاروانها و محوريت ديني اعتقادي، سياسي و فرهنگي آنها؛ چنانكه قبل از انقلاب بيشتر جنبه تجارتي و اقتصادي داشته و جذب روحاني و مدير كاروان، بدون تدبير و گزينش و هدايت صحيح انجام مي شده است.

4-رشد و گسترش فرهنگ نيايش و دعا و مناجات از طريق، رسانه هاي گسترده عمومي و القاي فرهنگ معنوي دعا در جامعه، به كمك خطابه و منبر و تأليف كتاب و...

5-عموميت و گسترش نمازهاي جماعت در ادارات و اماكن عمومي و برپايي نمازهاي جمعه در سراسر كشور، به عنوان ميعادگاه عاشقان در هر هفته.

6-تلاش در نهادينه كردن فرهنگ حجاب و گسترش آن در ادارات، اماكن عمومي و ... و رهايي جامعه و بانوان آن از فضاي رعب كشف حجاب زمان شاه.

اگرچه در سال هاي اخير، بر اثر تهاجم فرهنگي غرب و بي بند و باري برخي از جوانان در كشور، روز به روز، آن دستاوردهاي بزرگ به فراموشي سپرده مي شود و متأسفانه خود همان نظريه پردازان و عاملان بد حجابي در كشور، اين نمودهاي عيني را عموماً به سهل انگاري و بي توجهي روحانيت نسبت مي دهند!

7-ايجاد ارتباط ديني و معنوي و حتي علمي بين حوزه و دانشگاه و برقراري تفاهم فكري و فرهنگي بين روحاني و دانشجو به عنوان دو قشر عظيم علمي كشور؛ اگرچه احساس و مباني آن توسط دشمنان بدخواه اينك مورد هدف قرار گرفته است.

8-احياي نامها و نشانه ها و ارزش هاي ديني در كشور كه غالبا قبل از انقلاب به سمت واژه ها و نشانه هاي بيگانه و غربي در حركت بود. مانند نام خيابانها و كوچه ها و اماكن و معابر عمومي، سر در دانشگاه ها و مدارس، مراكز عملي و غيرعلمي كشور و...


سيد محمدابراهيم حسني .

تنظیم:امید واضحی آشتیانی.حوزه علمیه تبیان


پي نوشت ها:

1-مرتضي مطهري، پيرامون انقلاب اسلامي، (تهران، انتشارات صدرا، بهار 1368)، ص .186

2-تبيان، پيشين، ص .8

3-روزنامه جمهوري، مورخ 23 اسفند .1369

4-حديث ولايت، مجموعه رهنمودهاي مقام معظم رهبري، جلد سوم، (تهران، مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامي، 1377)، صص 40 و .44

5-تبيان، پيشين، بند .70