تبیان، دستیار زندگی
بی‏تردید، آن‏گاه كه بحث از اسلامیت‏ یا دینی بودن تبلیغ به میان می‏آید، ایمان به هدف و نهراسیدن از سختی‏ها یكی از شاخص‏های آن به شمار می‏رود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آسیب شناسی تبلیغ دینی
تبلیغ

بي‏ترديد، آن‏گاه كه بحث از اسلاميت‏ يا ديني بودن تبليغ به ميان مي‏آيد، ايمان به هدف و نهراسيدن از سختي‏ها يكي از شاخص‏هاي آن به شمار مي‏رود.

نظام‏هاي گوناگون در زمينه‏هاي متفاوت همواره مورد هجوم آفت‏ها و آسيب‏ها قرار مي‏گيرند. در جهان واقعيت‏ها، هر پديده‏اي مي‏تواند آفت‏هاي ويژه خود را داشته باشد و همين آفت‏هاست كه نظام‏هاي ناكارامد را فرسوده كرده، در پايان متلاشي مي‏نمايد.

نظام مديريت تبليغ ديني، كه در گستره فرهنگ و دين، رسالت پاسداري و پويش فرهنگ و دين را بر عهده دارد، از اين خطر مصون نيست. سهل‏انگاري و تسامح و تساهل - هر چند در ادعا - در مقابل آفت‏ها مي‏تواند طومار سازمان تبليغ دين را در مدتي كوتاه يا زماني دراز در هم پيچد و از آن پوسته‏اي تهي از مغز بسازد.

اين مهم زماني جدي‏تر به نظر مي‏رسد كه اين نظام تبليغي دشمناني كارآزموده، با پشتكار و با انگيزه براندازي در پيش‏رو داشته باشد. بر اين مبنا، از توجه به آفت‏ها و شناسايي آن‏ها و سپس درمان و در صورت آرماني، پيشگيري از آن‏ها گريز و گزيري نيست.

از ميان اين آسيب‏هاي خرد و كلان، برخي پايه‏هاي بنيادين را هدف قرار مي‏دهند و برخي ديگر در دراز‌مدت يا زماني كوتاه مي‏توانند پيكره مديريت را دچار تلاشي و انهدام نمايند. در گفتار ذيل اين آسيب‏ها بررسي مي‏شوند:

1- فقدان ايمان و هدف، و هراس از شرايط

مديريت در تبليغ دين، بايد ارشاد جامعه را تكليفي مقدس بداند، آن را رسالتي الهي بشمارد، مشقات راه را با جان و دل پذيرا گردد، از كمبود امكانات نهراسد و با تمامي توان در اداي مسئوليت ‏خطير خويش بكوشد.

انبيا و رسولان الهي عليهم‌السلام در اين ميان، الگو و اسوه‏اي بي‏بديل به دست مي‏دهند. چنانكه رسول اكرم صلي‌الله عليه و آله آنچنان مجذوب و شيفته هدف مقدس خويش بودند كه پيشنهاد سروري و مال و جمال را به مشركان بازگردانيدند يا حضرت ابراهيم عليه السلام رنج غربت و اسكان خانواده خويش را در بياباني بر جان مي‏خرد و يا حضرت نوح عليه السلام كه صدها سال در طي مسير تبليغي خويش لحظه‏اي سستي به خود راه نداد و يا حضرت خضر عليه السلام كه سختي‏ها و بي‏مهري‏ها را بر خود هموار مي‏سازد تا به وظيفه خود جامه عمل بپوشاند: «استطعما اهلها فابوا ان يضيفوهما فوجدا فيها جداراً يريد ان ينقض فأقامه‏»[1]  (موسي و خضر عليهما السلام) وارد قريه‏اي شدند، (در حالي كه گرسنه بودند) از مردم درخواست غذا كردند، ولي آن‏ها از مهمان كردنشان خودداري نمودند. (با اين حال) در آن‏جا چون ديواري يافتند كه در حال خراب‏شدن بود، (خضر) به تعمير ديوار پرداخت.[2]

بي‏ترديد، آن‏گاه كه بحث از اسلاميت‏ يا ديني بودن تبليغ به ميان مي‏آيد، ايمان به هدف و نهراسيدن از سختي‏ها يكي از شاخص‏هاي آن به شمار مي‏رود. حضرت امام‏(ره) با توجه به همين نكته، پايه‏هاي اسلاميت را در باورهاي قلبي جست‏وجو مي‏كردند و مي‏فرمودند: «آقايان روحانيون و خصوص اهل منبر، خطبا اين‏ها سخنگوي اسلام هستند. اگر حكومتي سخنگو مي‏خواهد، سخنگوي اسلام آقايان خطبا هستند. وقتي مي‏توانند آقايان خطبا سخنگوي يك اسلامي باشند كه اسلامي كه همه چيز در آن هست، اين‌ها اگر خودشان را اسلامي كنند و مطالبي كه گفته مي‏شود، اسلامي باشد و از قلب پاكيزه اسلامي بيرون بيايد، اين سخنگو صلاحيت ‏سخن‏گويي براي اسلام را دارد.»[3]

سپس به تفاوت بين دو نگرش اسلام و غرب اشاره نموده، مي‏گويند: «سخنگوي دولت‏هاي ديگر هيچ كاري به اين ندارند كه اين حرفي كه تو مي‏زني باور داري، از روي قلب است، به قلب هيچ كاري ندارند. اين‏ها فقط كار دارند كه اين خوب صحبت ‏بكند و مطالب دولت را خوب ادا بكند. حالا به حسب قلبش معتقد باشد يا نباشد، به آن‏ها كار ندارد، از سخن‏گويي او هم چيزي كسر نمي‏شود. اما اسلام اين‏طور نيست‏.»[4]

بنابراين، باور قلبي و ايمان به هدف يكي از شاخصه‏هاي اساسي نه تنها مديريت تبليغ ديني، بلكه اجزاي انساني آن به شمار مي‏رود و بدون آن نمي‏توان به سرانجام مطلوب در عرصه تبليغ مقدس اميدوار بود.

به عبارت ديگر، ايمان به هدف سبب مي‏گردد تا از شرايط ناموافق نهراسيم و با شور و شوقي عاشقانه در مسير سنت زيبا و تاريخي تبليغ دين گام بنهيم و مشقت‏ها را هيچ انگاريم و جاده آماده و مركبي رهوار از امكانات را براي سير و سفر تبليغ طلب نكنيم و به اشكال‏تراشي بي‏مورد در وراي برنامه‏ريزي كاربردي و سنجيده نپردازيم.

رهبر معظم، كه سابقه تبليغي درخشاني در پرونده خود دارند، با نگاهي به گذشته خود، براي يادآوري و تذكر به نسل امروز پويندگان تبليغ ديني مي‏فرمايند: «سابق‏ها منبر مي‏رفتيم. چه طور مي‏رفتيم؟ بي‏دعوت و با تنگنا منبر مي‏رفتيم. ما در مشهد مسجدي داشتيم كه خدا به دل يك كاسب انداخته بود مغازه‏اي را مسجد كرده بود... مسجد ما دكان سوم بود. همان دكان كوچك محور و مركزي براي تبليغ مذهب و براي همه حرف‏هاي نو و جاذبه‏هاي نو در مشهد شده بود. مي‏شود از اين كارها كرد. ما كه همانيم و فرقي نكرده‏ايم. يك مقدار به معنويات، به درون خود، به آن استعدادهاي دروني و به آن چيزهايي كه در ما هست و متوقع از ما هست، تكيه كنيم. اين سرچشمه‏ها را از درون خودمان بجوشانيم‏.»[5]

هراس از شرايط و نبود ايمان به هدف و باور قلبي به راه و مسير مقدس تبليغ ديني يكي از آفت‏هاي مشكل‌زا بر سر راه مديريت ‏سازمان تبليغ است و در اين كارزار فرهنگي - ديني، مديري بايسته و شايسته است كه با نيروي ايمان سرشار و با تكيه بر باورهاي قلبي خود به جنگ شرايط ناسازگار مي‏رود تا بتواند با استفاده بهينه از امكانات و منابع، پيروز و سربلند از اين ميدان بيرون آيد.

ادامه دارد...


منبع:سايت سازمان تبليغات اسلامي                              تنظیم:نقدی-حوزه علمیه تبیان


پی نوشت:

[1] .سوره كهف آيه77

[2] . با استفاده از ترجمه قرآن و تبليغ، محسن قرائتي، ص 90

[3] .امام‏ خميني‏، ‏صحيفه نور، ج‏8، ص 65

[4] . امام‏ خميني‏، ‏صحيفه نور، ج‏8، ص 65

[5] . در ديدار با مسؤولان سازمان تبليغات اسلامي، 6/2/72