تبیان، دستیار زندگی
شیخ طوسى نیز اكثر كتب خود را در علم اصول و عقاید با بیانات كلامى درآمیخته است.این كار شیخ به علماى دیگر نیز جرات داد كه تفسیر قرآن را با مشربهاى عقیدتى و فكرى گوناگونى عرضه بدارند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مقام علمي

مقام علمی

مقام و موقعيت شيخ طوسى

كتاب هاي مرجع

كرسى تدريس در بغداد

مرجعيت مجتهدان

مقام و موقعيت شيخ طوسى

شيخ مفيد كه استاد شيخ طوسى است،نخستين شخصيت علمى در شيعه است كه علم كلام را تنظيم و تبويب نمود و آن را به عظمت و اعتبار خود رسانيد.شيخ طوسى نيز اكثر كتب خود را در علم اصول و عقايد با بيانات كلامى درآميخته است.اين كار شيخ به علماى ديگر نيز جرات داد كه تفسير قرآن را با مشربهاى عقيدتى و فكرى گوناگونى عرضه بدارند.بدين ترتيب پس از شيخ،تفاسيرى با مشربهاى فلسفى وعرفانى و علمى به وجود آمد كه تاثير مهمى درتغيير افكار مسلمين باقى گذاشت.

يكى ديگر از تاثيرات و ابتكارات شيخ طوسى،استفاده از احاديث اهل سنت واستنتاج از مسائل كلامى آنان مى باشد.اين استفاده باعث ورود فرهنگ اهل سنت دركتب شيعه و انتقال آراء شيعه به ديگران بود.تفاسير مهمى چون مجمع البيان و تفسيرابو الفتوح رازى نيز از اين تاثير فرهنگى در امان نمانده و يك سرى مسائلى را كه مورداختلاف و يا انكار شيعيان مى باشد،در متن خود آوردند كه اخيرا عالم وارسته ومجاهد،علامه مرتضى عسكرى با تحقيقات سى ساله خود ريشه اين كجرويها را يافته و آنها را افشا نمود كه تحقيقات ايشان درجاى خود ارزشمند مى باشد. (1)

كتاب هاى مرجع

شيخ طوسى مؤلف دو كتاب از كتب اساسى و مرجع چهارگانه شيعه است.اين كتابها به نامهاى:«تهذيب الاحكام »و«الاستبصار»مى باشند و هر دو در زمينه روايات و احاديثى است كه جنبه فقهى و حكمى دارند.قابل توجه است كه كتب اربعه به وسيله سه نفر نوشته شده است كه نام هر سه نفر آنان «محمد»مى باشد.في المثل:«محمد بن يعقوب كلينى »،«الكافى »را نوشته و در آن بيش از 16000 حديث را جمع آورى كرده است.

و شيخ صدوق،«محمد بن بابويه »كتاب «من لا يحضره الفقيه »را در احكام فقه تاليف كرده است و شيخ طوسى،«محمد بن حسن »نيز دو كتاب ديگر از اصول اربعه،يعنى «التهذيب »و«الاستبصار»را نوشته است.به اينترتيب به اين سه نفر،«محمدون اوائل »گويند.

سه نفر ديگر از بزرگترين علماى شيعه در اعصار اخير كتابهاى مهم ديگرى نگاشته اند كه «محمدون اواخر»ناميده مى شوند كه عبارتند از:«علامه محمد باقرمجلسى »،مؤلف دائرة المعارف عظيم «بحار الانوار»در 110 جلد،و«محمد بن محسن فيض كاشانى »مؤلف كتاب گرانقدر«الوافى »و«محمد بن حر عاملى »،مؤلف كتاب گرانبهاى «وسائل الشيعه »در 20 جلد.پس اين هفت كتاب ارزشمند را در مجموع كتب سبعه شيعه مى نامند.

كرسى تدريس در بغداد

آوازه علم و دانش و ورع و زهد و تقواى شيخ طوسى،همچنانكه از مرزهاى عراق گذشته و به اقصى نقاط دنيا رسيده بود،از ديواره هزار كنگره هزار قصر با عظمت خليفه عباسى نيز گذشت، به طورى كه خليفه عباسى،با همكارى آل بويه كرسى تدريس كلام را در مركز خلافت براى او برقرار نمود.در آن روزگار براي  اين كرسى،عظمت و رتبه والايى قائل بودند،به طورى كه آن را به بزرگترين دانشمند كشور واگذار مى نمودند و اين نشانه آن است كه در آن زمان بالاتر و والاتر از شيخ طوسى درتمام بغداد و سرزمينهاى اسلامى فرد ديگرى موجودنبود كه شايستگى تدريس را داشته باشد.

آل بويه كه خاندان شيعه بودند،در ترويج شيعه و رهانيدن آنان از ظلم و ستم ديگران،نقش بسيار مهمى را ايفا كردند،و نخستين بار شعائر و شعارهاى شيعه را مطرح ساختند.

در سال 447 ه.ق،تركان سلجوقى با استفاده از ضعف آل بويه به بغداد حمله نموده و با اشغال آن،حكومت آل بويه را منقرض نمودند.در اين هنگام عده اى ازاوباش و اراذل به رهبرى عميد الملك وزير متعصب طغرل بيك،به محله هاى شيعه نشين حمله كرده،به قتل و غارت آنان پرداختند

در يك قرن حكومت آل بويه،بسيارى از كتب معروف شيعه نگاشته شد و شيعيان توانستند مراسم مذهبى خود را از قبيل عزادارى عاشورا و ديگر مراسم و شعائر را آزادانه انجام دهند.

اما با سقوط آل بويه و روى كار آمدن خاندان سلجوقى،وضع به يك باره دگرگون گرديد و دوباره آزار و اذيت شيعيان و قتل عام آنان آغاز گرديد و شيعيان مجبور شدند براى حفظ جان و ناموس خود تقيه نمايند.با حمله افراد متعصب و اراذل و اوباش به صفهاى عزادارى سيد الشهداء(ع)،مراسم عزادارى شيعيان نيز به ظاهرمتوقف گرديد و بسيارى از عزاداران كشته شدند.

در يكى از اين حملات كه تحت نظارت وزير عبد الملك انجام گرفت،بسيارى از شيعيان كشته شده و بسيارى از خانه ها و مغازه ها و مراكز علمى و كتابخانه هاى شيعى به آتش كشيده شده و غارت گرديد.شيخ طوسى نيز از اين غارت در امان نماند و اراذل و اوباش به خانه شيخ حمله برده و آن را به آتش كشيده و بسيارى از اموالش را به غارت بردند.كرسى تدريس شيخ نيز به آتش كشيده شد و كتابخانه بزرگ و معروف او نيز كه محزن گنجينه ها و ذخائرعلمى بود،طعمه حريق گشت و بسيارى از كتب نفيس و بى مانند او نيز در آتش جهل وتعصب نابود گرديد.علاوه بر آن كتابخانه اى كه به دستور شاهپور بن اردشير وزيربهاء الدوله ديلمى ساخته شده و هزاران جلد كتاب خطى و نفيس كه از روى كتابهاى مختلف از سراسر جهان آن روز استنساخ شده بود و در آن نگهدارى مى شد،وقرآنهاى تذهيب كارى شده و قرآنهايى كه به وسيله بزرگترين خطاطان عرب نوشته شده بود و به نفاست اين كتابخانه مى افزود،تماما توسط عده اى از جاهلان متعصب وگمراه به آتش كشيده شد و تعداد زيادى از كتب منحصر به فرد،از جمله تعداد زيادى ازكتابها و تاليفات خود شيخ از بين رفت.» (2)

بعد از اين حادثه،اراذل و او باش به خانه شيخ حمله كردند تا وى را به قتل برسانند،ولى چون او را نيافتند،وسايل منزل و كتابهاى او را به بازار آورده،پرچمها وعلمهايى كه شيعيان درعاشورا از آن استفاده مى نمودند،بر آنها افزوده و همگى را به آتش كشانده و نابود ساختند.

بعد از اين حادثه اسفبار كه ضايعات جبران ناپذيرى به جهان علم وارد ساخت،شيخ از بغدادخارج شده و به نجف اشرف رفت.

«نجف اشرف »در آن هنگام ده كوچكى بود كه عده معدودى از شيعيان مشتاق،در جوار بارگاه مولاى متقيان امير المؤمنين على(ع)زندگى مى كردند.

بعد از فروكش كردن خشم و طغيان جاهلان،شيخ در نجف اشرف حوزه علميه اى تاسيس نموده كه بزرگترين حوزه علميه در ميان شيعيان گرديد. (3)

مرجعيت مجتهدان

از خصوصيات ديگر شيخ طوسى آن است كه تا مدت طولانى فقهاى شيعه راتحت تاثير آراء خود قرار داد،به طوريكه هيچ يك از فقها جرات نيافتند كه در برابر آراءفقهى شيخ،نظريات خود را ابراز نمايند.البته اين مسائل باعث ركود تكامل فقهى دربرهه اى از زمان گرديد،ولى بعدها با درخششى كه برخى از فقهاء از نسل آن بزرگ فقيه نمودند،اين سد شكسته گرديد و آراء و نظريات فقهى جديد در عرصه زندگى مسلمانان طلوع و تجلى نمود و افكار و آراء جديد فقهى در عرصه زندگى مردم تابش نمود.و اين يك حادثه تاريخى درك موقعيت شيخ طوسى رابراى ما تسهيل مى نمايد.

در درك عظمت وى كافى است در نظر داشته باشيم كه تا سالها بعد از وى با وجود انبوه دانشمندان شيعه،هيچ عالمى توفيق نيافت كه شخصيت علمى و موقعيت او را تحت الشعاع خود قرار دهد.

در علوم كلامى و فلسفى و معقول و منقول،تا ظهور خواجه نصير الدين طوسى(متوفى 672)و علامه بى مانند حسن بن يوسف مطهر حلى(متوفى 726)،هيچ كس ياراى برابرى با عقايد كلامى وى را نداشت .

در تفسير قرآن تاپيش از مجمع البيان امين الاسلام طبرسى(متوفى 548)هيچ كتاب تفسيرى همتاى «التبيان »او وجود نداشته است. مجمع البيان نيز همچنانكه مؤلفش گويد،از درياى بى كران معارف تبيان اقتباس نموده وخوشه هايى چيده است.

در فقه و اصول نيز تمام فقهاى بعد از او،ناقل فتاواى وى بوده اند و به احترام فقاهت و دانش او از خود راى و نظرى ابراز نمى داشتند تا اينكه محمد بن ادريس حلى(متوفى 598)برخاست و اجتهاد و مكتب فقهى شيعه را با جرات و تهور خاصى ازحالت ركود موجود و وضع يكنواخت بيرون آورد.

------------------------------------------

1- يادنامه هزاره شيخ طوسى،تاليف على دوانى،مقدمه.

2- زيربناى تمدن و علوم اسلامى،تاليف نگارنده،صفحات 150 تا 170.

3- قصص العلماء،تاليف ميرزا محمد تنكابنى،ص 416 به بعد- تتمة المنتهى،تاليف شيخ عباس قمى،حوادث قرن چهارم و پنجم،ص 450.

4- قاموس الرجال،ج 3،ص 358،كد معرفى 2024.


نويسنده: جهانشاه دارستاني

تهيه و تنظيم: فريادرس گروه حوزه علميه