آیةالله خوشوقت قدسسره
انبیا علیهمالسلام الگوی عملی مبلغین
امروز میخواهیم میهمان حضرت نوح علیهالسلام بشویم که در بُعد ترویج و تبلیغ دین خدا خیلی زحمت کشید. قومش خیلی متمرد و معاند بود و بر خلاف عقل عمل میکرد. ایشان احساس کردند که این قوم گوش به حرف خدا نمیدهد، لذا خطاب به آنان فرمود: من مأمور و موظف هستم که تبلیغ کنم، شما چه بپسندید و چه نپسندید، مرا تکذیب کنید یا نکنید، من باید وظیفهام را انجام دهم. من در برابر فرمان خدا تسلیم هستم.
خب حالا که ما هم میخواهیم پا جای پای انبیا علیهمالسلام بگذاریم و تبلیغ دین نماییم باید در وهله اول تسلیم باشیم. خودمان اگر تسلیم باشیم، اول خودمان عمل میکنیم و بعد به دیگران یاد میدهیم و از آنها توقع داریم که عمل کنند. این تسلیم و طی کردن راه انبیا با خواندن کتاب پیش نمیآید. این را باید از همین اوایل طلبگی تهیه کنیم. هم برای فهم قرآن و عترت درس بخوانیم و هم خودمان به مضامین این دو منبع تسلیم شویم و سر بسپاریم. گفته نماز بخوان بگوییم چشم. گفته گناه نکن، بگوییم چشم.
وظیفه روحانیون در تبلیغ دین
فرق ما با انبیا علیهمالسلام این است که آنها بیسیم داشتند و مستقیماً دستورات را میگرفتند و ما نمیتوانیم مستقیم بگیریم، پس ما از آنهایی که گرفتهاند استفاده میکنیم و به دیگران منتقل میکنیم؛ لذا ما از کتاب و عترت استفاده میکنیم و به دیگران منتقل میکنیم. کتاب و عترت را ما نگرفتهایم؛ کتاب را پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم گرفته است، عترت علیهمالسلام هم حرفهای دیگری را در ادامه زدهاند.
بنابراین حداقل وظیفه ما در جایگاه تبلیغ این است که آنچه را که از کتاب و عترت میفهمیم و یاد میگیریم در برابرش تسلیم باشیم، و اگر انکار کنیم به درد تبلیغ نخواهیم خورد و تبلیغ ما کاری میشود که تنها پول از آن در خواهد آمد و به درد هدایت مردم نمیخورد. مردم علاقه شدید به پول دارند، اگر ببینند که ما به پولهایشان نظر داریم، قیچی را برمیدارند و آن ارتباط معنوی را قطع میکنند.
تبلیغ؛ هدایت یا صنعت!
اینکه حضرت نوح علیهالسلام فرمود: از شما اجر نمیخواهم «إن أجری إلا على الله» مال همین است؛ برای اینکه مردم بفهمند که ایشان برای پول نیامده است؛ نمیخواهد آنها را تیغ بزند؛ و الا مردم استفاده نمیکردند؛ لذا پیامبران از همان اول میگفتند: که ما مزد نمیخواهیم، مزد ما با خداست. ما طلاب هم باید همین حرف را بزنیم، نباید صحبت پول کنیم.
اگر بفهمند که ما صحبت پول میکنیم کار خراب میشود؛ آنوقت تبلیغ صنعت میشود که آدم در مقابلش پول میگیرد. دیگر از آن تبلیغ، هدایت در نمیآید؛ آدم دو ماه حرف میزند، اما مشکلات پیش میآید و مردم هیچ عمل نمیکنند. اما اگر صحبت پول در آن نباشد و ما وظیفهمان را انجام دهیم و بگوییم اجر ما را خدا میدهد، آنوقت نتیجه میبینیم. گاهی هم خدا مزد ما را پیشپیش میدهد و به بعد نمیگذارد چون میداند که ما کمطاقت هستیم! اما ما قبول نداریم و این پولی که الآن خدا داده است را میگوییم این آن نیست! آن را باید بعد بگیریم! اگر ما تسلیم نباشیم شیطان از این حرفها به آدم یاد میدهد.
دو رکن اصلی برای طلاب جوان
بنابراین باید این دو تا را الآن فراهم کنیم: «مزد نخواهیم» و «تسلیم مکتب خدا هم باشیم». اگر الآن درست نکردیم محاسنمان هم بلند و سفید شود باز هم دنبال پول میگردیم و از کار میافتیم. بهخصوص مادیت روز به روز مثل سیل دارد میآید و سواحل بیشتری را تحت سیطره خودش قرار میدهد، و میبینیم حتی ما را هم گرفتار مسئله مادیت و پول و غیره کرده است که در این صورت ما فرقی با اهل تجارت نخواهیم داشت؛ آنها پول میخواهند و ما هم پول میخواهیم، منتهی کارها با هم فرق دارد. کار ما این است و کار آنها چیز دیگری است.
بنابراین شغل ما تابع شغل انبیا علیهمالسلام است. انبیا علیهمالسلام تسلیم بودند، ما باید حداقل عدالت را داشته باشیم و دم از پول هم نزنیم. اگر اسم پول آوردیم مانند فضله موشی است که در یک دیگ برنج میافتد و همه را نجس میکند، فکر مردم برمیگردد؛ میگویند این هم پولی است و پول میخواهد!
دو درس بزرگ از حضرت نوح علیهالسلام
از حضرت نوح علیهالسلام باید این را یاد بگیریم که اول بگوییم ما از شما مزد نمیخواهیم، بلکه خدا میدهد، و دوم اینکه: تسلیم در برابر کتاب و عترت باشیم؛ یعنی تقوا را مراعات کنیم. اگر اینها را از همین الآن تمرین نکنیم و سن ما بالا برود و در کارهای اجتماعی بیفتیم، دیر میشود و بههیچوجه دیگر نمیتوانیم انجام دهیم؛ آنوقت خرجمان سنگین میشود و اجاره خانه میخواهیم و از این حرفها میزنیم و آنوقت وارد کارهای دیگر میشویم! امیدواریم پروردگار متعال به همه ما توفیق مرحمت کند که ما بفهمیم شغلمان چه نوع شغلی است و چه کار باید بکنیم!
روزی هدف تبلیغ یا نتیجه آن؟
امیدواریم خدای متعال امروز این درس را از حضرت نوح علیهالسلام از ما قبول کند و برویم دنبال این که اول تسلیم باشیم در مقابل مکتبمان یعنی به واجب عمل کنیم و حرام را ترک نماییم. و دوم اینکه صحبت از پول نکنیم. امیدواریم خدای متعال توفیق مرحمت کند و ما هم به این شکل مبلغ باشیم؛ و الا طور دیگر فایده ندارد. اگر تبلیغ زیاد باشد ولی صحبت از پول در آن بیاید اثرش کم میشود. انبیای عظام علیهمالسلام هم در برابر مکتب خدا تسلیم بودند و هم اینکه همه آنها میگفتند: «إن أجری إلا على الله» مزد فقط از خداست و از شما چیزی نمیخواهیم؛ لذا آن عده قلیل با همه شرایط منفی، ایمان میآورند.
صبر و تحمل؛ ابزار تبلیغ
آن زمان مردم با عقل کار نداشتند و بیسواد بودند. حالت توحش داشتند و انبیا را میزدند. حضرت نوح علیهالسلام را چقدر میزدند تا بیهوش میشد و دوباره به هوش میآمد! اینجوری برخورد میکردند ولی او مأمور بود در مقابل خدا تسلیم باشد؛ وقتی خدا گفت برو، باید بگویی چشم. همه اینها را صبر کرد؛ یعنی خدا تحمل و صبر را به او داد و الا اگر صبر کم باشد نمیشود کاری کرد، و این همه مصیبت با همدیگر سازگار نیست. مصیبت را خداوند پیشبینی میکند و به همان اندازه و کمی هم بیشتر صبر و تحمل میدهد تا این فرد بتواند کارش را انجام دهد انشاءالله.
منبع: افق حوزه
تهیه و تنظیم: سید سبحان بطحایی