تبیان، دستیار زندگی
یكی از هم مباحثه های سیدعلی خامنه ای در قم،حاج شیخ حسین بهجتی (شفق) بود .بهجتی خیلی بااستعداد بود منتهی شاعری ایشان، فضلش را تحت الشعاع قرار داده بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
هم مباحثه مقام معظم رهبری
یكی از هم مباحثه های سیدعلی خامنه ای در قم،حاج شیخ حسین بهجتی (شفق) بود .بهجتی "خیلی بااستعداد بود منتهی شاعری ایشان، فضلش را تحت الشعاع قرار داده بود."

شرح اسم" عنوان کتابی است از زندگینامه رهبر معظم انقلاب از سال 1318 تا 1357 که توسط هدایت الله بهبودی به رشته تحریر در آمده و توسط موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی به چاپ رسید.

آنچه در ادامه از نظرتان می گذرد بخشی از این کتاب است.

هم مباحثه ها

آموزش در حوزه علمیه، همراه مباحثه است. طلبه ها در همه سطوح، هم مباحثه انتخاب می كنند و درسها را با آنها به بحث و بررسی و نقد می گذارند. یكی از هم مباحثه های سیدعلی خامنه ای در قم، آقای سید جعفر شبیری زنجانی بود. مدت كوتاهی را با آقای مهدی باقری كنی به مرور درسها گذراند. باقری كنی طلبه ای خوش استعداد و ممتاز بود.حاج شیخ حسین بهجتی (شفق) از هم مباحثه های دیگر او بود.

بهجتی "خیلی بااستعداد بود منتهی شاعری ایشان، فضلش را تحت الشعاع قرار داده بود."

همچنین شیخ مهدی ربانی املشی دیگر یار علمی سیدعلی خامنه ای بود . با او مباحثه فقهی و غیردرسی داشت. هر دو مطالعه می كردند و اندوخته های خود را به بحث می گذاشتند. باب صلاة را بدین ترتیب با یكدیگر خواندند و آموختند. "البته من [باب] صلاة را [قبلاً در] درس آقای میلانی [خوانده بودم ]... كتاب ها را ... با هم مباحثه می كردیم... مباحثه، بدون درس بود و من... آن نتایجی كه در بحث به آن می رسیدیم می نوشتم.

بودند افراد دیگری كه در واقع با سیدعلی خامنه ای به مباحثه می پرداختند، ولی در حقیقت درس استاد را یك بار دیگر از او فرا می گرفتند "درس را برایشان تقریر می كردم."

آموزش زبان معاصر عربی

حضور در درس خارج استادان، همه فعالیت علمی او نبود. وی تصمیم گرفت زبان روز عربی و نگارش آن را، فراتر از چیزی كه طلاب با ممارست درسهای مرسوم یاد می گیرند، بیاموزد. «كرمی» طلبه باسواد خوزستانی كه دستی در ادبیات معاصر عرب داشت، به درخواست سیدعلی خامنه ای پاسخ مثبت داد. صبح های دو روز پنج شنبه و جمعه، زمان جلسه های آموزشی زبان عربی بود.

در این جلسه ها كه به شكل كارگاه برگزار می شد، كتاب های روز جهان عرب موضوع بحث قرار می گرفت. حاصل این جلسات برای آقای خامنه ای ترجمه كتابی شد از نویسنده و شاعر نامدار لبنانی، جبران خلیل جبران، به نام دمعة و ابتسامة. این ترجمه، كه اشك و لبخند نام گرفته بود رنگ چاپ به خود ندید، چرا كه توسط مترجم دیگری، زودتر انتشار یافت.

ادامه آموزش فلسفه

از دیگر جلسه های علمی او، شركت در درس «اسفار ملاصدرا و «شفا»ی ابن سینا كه توسط علامه سیدمحمدحسین طباطبایی ارائه می گردید، بود. وی بخش هایی از این دو كتاب فلسفی را از علامه طباطبایی درس گرفت و مدتی نیز در درس «اشارات» آقای حسینعلی منتظری حاضر شد. آقای منتظری درس اشارات را ترك كردند و اسفار را شروع كردند. از اول اسفار... درس ایشان می رفتیم.

پیك محبت

شهریه ای كه از حوزه علمیه قم می گرفت بسیار كم بود و كفاف مخارج او را نمی داد. نگاهش به ماهیانه هایی بود كه پدر از مشهد می فرستاد. او به این ماهیانه ها "پیك محبت"می گفت؛ این در حالی است كه هیچ گاه از پدر پول درخواست نكرد. به یاد نمی آورد پس از دوران كودكی تا زمانی كه احساس بی نیازی كند (اواخر دهه چهل) از پدر تقاضای مالی كرده باشد.

این حجب را پیش پدرم داشتم. پیش مادرمان نه. قدری بازتر بودیم و گاهی از او پول می خواستیم. او هم البته نداشت، اما خوب، گاهی داشت و 10 تومانی، 15تومانی می گرفتیم... پدرم به طور متوسط ماهیانه حدود 70 تومان می فرستادند. 30 تومان هم حوزه می داد.

وقتی به پدرم اصرار می كردم كه ماهیانه ام را مرتب بفرستند تا حساب خود را بدانم، می گفتند، نمی توانم، ممكن است سر ماه بشود و من نتوانم پول بفرستم، هر موقع داشتم می فرستم. وقتی مسافری از مشهد می آمد می دیدم نامه ای از آقا آورده، 50 تومان یا 60 تومان هم پول همراه آن است، خیلی خوشحال می شدم و به آن مسافر احترام می كردم و به منزل می بردم و پذیرایی می كردم. گاهی هم فشار می آمد و در نامه به پدرم اشاره می كردم كه مدتی است پیك محبت آقا نرسیده و پول در بساط ندارم، بعد ایشان می فرستاد. كمتر می شد كه مقاومت بكند و پول نفرستد، البته وضعمان بهتر شده بود و می توانست مقداری برای ما پول بفرستد.

شهریه آیت الله بروجردی

ورود آقای خامنه ای به حوزه علمیه قم همزمان با واپسین سال های عمر آیت الله بروجردی بود. هر چند پیرمرد و از كار افتاده می نمود، اما به هنگام تدریس به مدرسی تبدیل می شد كه از پس تدریس و پاسخگویی به اشكالات به خوبی برمی آمد.

سن بالا، گوش های آقای بروجردی را كم شنوا كرده بود. اشكال كننده ها گاه با صدای بلند و گاه شبیه داد پرسش های خود را مطرح می كردند. برخی از طلبه ها بالاجبار می ایستادند و گاه قدمی هم جلوتر می آمدند و دست شان را به دهانشان می گذاشتند و با صدایی شبیه فریاد پرسش می كردند گاه "واقعاً تبدیل می شد به یك طلبه. گاهی سر درس با طلبه ها شوخی می كرد... آقای بروجردی مرد ملای مبتكری بود؛ در فقه، در اصول ... در شیوه بحث، استدلال، ورود به مسائل. ایشان یكی از مبتكرین سلسله علمی روحانی ما است."

بالاترین شهریه حوزه علمیه قم از طرف آیت الله بروجردی پرداخت می شد. ایشان به طلبه های مجرد دوره خارج 30 تومان و به متأهلین 60 تومان ماهیانه می داد. دریافت این شهریه نیازمند پس دادن امتحانی بود كه در كتاب خانه مدرسه فیضیه و اتاق مجاور آن می گرفتند. سیدعلی خامنه ای كه دو سال و نیم در مشهد درس خارج خوانده بود برای شركت در این امتحان نام نویسی كرد. یكی از ممتحن های آن سال شیخ لطف الله صافی بود. بخشی از پرسش ها مربوط به دوره سطح بود و بخشی دیگر از درس های دوره خارج آیت الله بروجردی "به من برخورد. گفتم من خارج می خوانم. شما چطور از من راجع به سطح سئوال می كنید؟ گفتند: رویه مان این است... برای شما كه ضرری ندارد."

بخشی از مكاسب و قسمتی از كفایه را مشخص كردند تا پس از مطالعه، امتحان دهد. این دو منبع در خاطر سیدعلی جای داشت. با مروری دوباره آماده تر شد. در امتحان، آقای لطف الله صافی خیلی زود متوجه شد كه با طلبه باسوادی روبروست، گفت كه بس است، اما ممتحن دیگر  "گفت كه نه آقا، بخوان، ترجمه كن... معنا كردم، و خوب هم معنا كردم. بعد گفتند یكی از درس های آقای بروجردی را... بنویس."

آن زمان آیت الله بروجردی كتاب الطهارة را درس می داد. رفت توی پیشخوان اتاق كنار كتابخانه مدرسه فیضیه و درس تازه گفته آقای بروجردی را تقریر كرد؛ به عربی هم نوشت. وقتی ناظران امتحان دست نوشته سیدعلی را دیدند، خواستند همه جزوه ای كه از درس آیت الله بروجردی نگاشته شده است، بیاورد . آورد. كتابچه خطی را گرفتند تا به نظر مرجع تقلید شیعیان جهان برسانند. جزوه ای بود خوش خط، بدون خط خوردگی، تمیز و چشم نواز. "الآن یادم نیست كه جزوه را به من برگرداندند یا نه ... اگر باشد توی كاغذهای قدیمی و كهنه است."

بدین ترتیب شهریه 30 تومانی آیت الله بروجردی به داد زندگی سخت سیدعلی خامنه ای رسید. شهریه ها را در پنج روز اول هر ماه تقسیم می كردند؛ دو روز نخست را در مدرسه حاجی و مدرسه رضویه، و سه روز بعدی را در مدرسه فیضیه. از نظرسیدعلی، شیوه پرداخت شهریه ها با منزلت حوزه علمیه همخوانی نداشت ؛ ادب را رعایت نمی كردند. "پول را مۆدبانه نمی دادند. خیلی ناراحت می شدم. به هر صورت می گرفتیم؛ چاره ای نداشتیم. 30 تومان در ماه برای ما مهم بود."

این 30 تومان و آن 70-60 تومان پیك محبت پدر، كه برای رسیدن نظم و نسقی نداشت، همه توان او برای دوختن اول ماه به آخر آن بود.


منابع:

1.    "شرح اسم" کتاب زندگینامه رهبر معظم انقلاب

2.    گروه فرهنگی مشرق نیوز

تهیه و تنظیم: عبداله فربود؛ گروه حوزه علمیه تبیان